04.04.2009

“اگر هویج‌های اوباما مفید نباشند، چماق اسراییل همیشه وجود دارد”

دویچه وله: دیوید پترائوس، ژنرال بلندپایه‌ی ارتش امریکا از احتمال حمله‌ی نظامی اسرائیل به تجهیزات اتمی ایران خبر داده است. مئیر جاودان‌فر، روزنامه‌نگار مقیم اسرائیل می‌گوید که اسرائیل بدون چراغ سبز امریکا به ایران حمله نخواهد کرد.

در حالی که باراک اوباما در صحنه بین‌المللی، دولت امریکا را آماده برای مذاکره با ایران نشان داده است و بیشتر دولت‌های اروپایی نیز معتقد به مذاکره با ایران به جای اعمال تحریم‌های بیشتر شده‌اند، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل چندی پیش گفت که باراک اوباما باید به سرعت ایران را از دستیابی به جنگ‌افزار هسته‌ای باز دارد یا اینکه اسرائیل، ایران را بمباران می‌کند.

مئیر جاودان‌فر روزنامه‌نگار مقیم اسرائیل می‌گوید این سخنان بیشتر جنبه شعاری داشته و نیز برای اخطار به دولت ایران و شخص آیت‌الله خامنه‌ای است.

دویچه‌وله: ژنرال پترائوس رییس فرماندهی مرکزی آمریکا به کنگره‌ی ایالات متحده گفته است که امکان دارد اسرائیل تاسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کند. با توجه به روی کارآمدن راست‌ها در اسراییل فکر می‌کنید چقدر این خبر می‌تواند صحت داشته باشد؟

دولت اسراییل برای حمله به ایران توافق آمریکا را لازم دارد و تا وقتی که آمریکا در منطقه چیزی حدود ۱۴۰هزار سرباز در عراق و ۲۰ هزار سرباز در افغانستان دارد، برای دولت اسراییل حمله به ایران بدون اجازه‌ی آمریکا غیرممکن خواهد بود. و همان طور که می‌بینیم الان آقای اوباما می‌خواهد با دولت آقای خامنه‌ای وارد مذاکرات بشود و به نظر من این احتمال که آمریکا برای حمله به ایران به اسراییل چراغ سبز بدهد، بسیار کاهش یافته است. بنابراین در مجموع بنیامین نتانیاهو علی‌رغم شعارها و تهدیدهای خودش علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران، تا وقتی که آمریکا به ایشان اجازه ندهد، نمی‌تواند شعارها و تهدیدهای خودش را عملی بکند.

پس فکر می‌کنید آقای نتانیاهو برای چه این حرفها را تکرار می‌کند؟ چون دقیقا الان با تغییر دولت در آمریکا احتمال پشتیبانی آمریکا از اسراییل برای حمله‌ی احتمالی به ایران تقریبا چیزی نزدیک به صفر است!

از یک دیدگاه آقای نتانیاهو وقتی ایران را به عنوان یک تهدید تشریح می‌کند، حرفی می‌زند که اکثریت مردم اسراییل آن را قبول دارند و آن این است که برنامه‌ی هسته‌ای ایران به علاوه‌ی سیاست‌های دولت آیت‌الله خامنه‌ای برای اسراییل تهدید هستند. ولی طرز استفاده‌ی این نوع تهدیدها و لحنی که ایشان استفاده می‌کند تا حدی جنبه‌ی شعاری دارد. به خاطر این که آقای نتانیاهو نمی‌خواهد که با فلسطینی‌ها وارد مذاکرات صلح بشود و نمی‌خواهد هیچکدام از اراضی اشغالی را به فلسطینی‌ها پس بدهد، بنابراین الان استفاده از تهدید ایران برایشان مفیدتر شده است و بیشتر توجیه دارد و به نظر من در آینده ما خواهیم دید که ایشان تکیه‌اش به برنامه‌ی هسته‌ای ایران و تهدید ایران خیلی افزایش پیدا خواهد کرد. چون این یک پوشش است که تا حدی می‌تواند از آن برای عدم پیشرفت و عدم سرمایه‌گذاری اسراییل در روند صلح با فلسطینی‌ها استفاده بکند.

شما اشاره کردید به این که بدون موافقت و چراغ سبز آمریکا امکان ندارد که اسراییل حمله‌ای علیه ایران انجام دهد و اشاره کردید که صحبت‌های نتانیاهو بیشتر جنبه‌ی شعاری دارد. ولی اخیرا ارتش اسراییل مانورهای گسترده‌ای را انجام داده است که گفته می‌شود به نوعی سنجش آمادگی این ارتش برای حمله به ایران است. آیا چنین برداشتی در داخل اسراییل هم از این مانورها وجود دارد؟

این مانورها یا مثلا حمله‌ی اخیر اسراییل به کامیون‌هایی در سودان که از دولت ایران اسلحه برای حماس می‌بردند، تمام اینها یک اخطار از طرف دولت اسراییل به دولت ایران است. به نظر من دولت اسراییل خیلی وقت است که توانایی حمله به ایران را دارد. اگر ما تاریخ اسراییل را مرور و مطالعه بکنیم، می‌بینیم که از دیدگاه نظامی، دولت اسراییل دولتی نیست که ’’ما نمی‌توانیم‘‘ در طرز فکرش وجود دادشته باشد مخصوصا در مسایل نظامی. چون این کشور امنیت خودش را خیلی جدی می‌گیرد. ولی برای دولت اسراییل اینها علامت‌هایی به دولت ایران و مخصوصا به آقای خامنه‌ای هستند که مذاکرات با آقای اوباما را بسیار جدی بگیرند و راه‌حلی پیدا کنند. برای این که اگر ’’هویج‌های‘‘ آقای اوباما مفید نباشند، ’’چماق‘‘ اسراییل همیشه وجود دارد.

Bildunterschrift: تاسیسات اتمی ایران در اصفهان

غیر از شخص آقای نتانیاهو، مجموعه‌ی دولت کنونی اسراییل به نظر شما الان موضع‌شان نسبت به ایران رادیکال‌تر شده یا تغییری نکرده است؟

از این دیدگاه که برنامه‌ی هسته‌ای و سیاست‌های دولت ایران برای دولت اسراییل یک خطر است، به نظر من هم چپ و هم راست در طرز فکرشان یکنواخت هستند و همبستگی و پیوستگی دارند. ولی برای راه‌حل این مسئله شکاف‌هایی وجود دارد، جبهه‌های مختلفی در اسراییل وجود دارند و جبهه‌ی کنونی که الان در نظام و در دولت ائتلافی آقای نتانیاهو هستند، اعتقادشان بیشتر این است که فقط از راه نظامی می‌شود این مسئله را حل کرد، نه از راه دیپلماسی. و به نظر من این مسئله تنها نقطه‌ی مشترک بین اعضای دولت کنونی آقای نتانیاهوست و باید اشاره کنم که این یکی از تنها نقطه‌های اشتراک دولت ائتلافی آقای نتانیاهو است و اگر این نقطه را به کنار بگذاریم، اختلافاتی که این دولت دارد و اختلافاتی که بین حزب‌های مختلفی که عضو این دولت هستند، وجود دارد، شاید باعث بشود که همین دولت کنونی آقای نتانیاهو در عرض یک یا دوسال متلاشی بشود.

الان دولت کنونی اسراییل به نظر شما بیشتر خطر را از جانب ایران در ارتباط با پرونده‌ی هسته‌ای ایران می‌بیند یا درارتباط با نقش ایران در مسئله خاورمیانه و فلسطین؟

برای دولت اسراییل از دیدگاه سنجش خطر، برنامه‌ی هسته‌ای ایران یک خطر بسیار بزرگتری است. چون حتا اگر دولت ایران از بمب اتمی علیه اسراییل استفاده نکند، تهدید استفاده از این ابزار نظامی می‌تواند ضربه‌ی زیادی به اقتصاد اسراییل بزند، سطح سرمایه‌گذاری در اسراییل بشدت می‌تواند کاهش پیدا بکند و این که خیلی از اسراییلی‌ها، و مردم اسراییل می‌توانند تصمیم بگیرند که نمی‌خواهند بچه‌هایشان را در این محیط و تحت یک چنین تهدیدی بزرگ بکنند. پس بنابراین برای دولت اسراییل این مسئله خیلی بیشتر جدی است، ولی در مقام دوم، حمایت ایران از گروه‌هایی مثل حماس و حزب‌الله یک مسئله‌ی خطرناکی است. ولی دولت اسراییل خودش را برای رودرویی با این مسئله، تواناتر می‌بیند، ولی برنامه‌ی هسته‌ای ایران برای دولت اسراییل پیچیده‌تر و سخت‌تر است.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

تحریریه: علی امینی

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates