گفتوگوي «تابناك» با حجتالاسلام كروبي
بازتاب: هميشه التزامم را نسبت به نظام و رهبري نشان داده ام
در راستاي تبيين بيشتر ديدگاههاي كانديداهاي رياست جمهوري و در معرض افكار عمومي قرار دادن آن، گفتوگويي با حجت الاسلام مهدي كروبي انجام داديم كه مشروح آن در زير ميآيد.
تابناك: در بحث ايدئولوژي انقلاب اسلامي، حضور يک فرد در انتخابات و کانديدا شدن، از جنبه تکليف سياسي است يا مثل همه جاي دنيا هدف از آن کسب قدرت سياسي در جهت منفعت حزبي يا کسب منافع ملي است؟ کوتاه تر بگويم چه ملاکي انسان را در يك نظام ديني موظف به حضور يا عدم حضور در انتخابات ميکند؟
كروبي: من معتقدم اين دو مورد منافاتي با هم ندارد، به شرط اينکه مرزها مشخص باشد، يعني اگر بنا باشد که براي کسب قدرت سياسي فردي دست به انجام امور غير مشروع و غير اخلاقي بزند مورد قبول نيست، اما ممکن است، يك ايدئولوگ، صاحب نظر، متدين و نظريه پرداز ديني، براي کسب قدرت تلاش کند و حزب تشکيل دهد، همان طور که امام براي پياده کردن اسلام به دنبال کسب قدرت بود و هيچ گاه هم از منافع قدرت استفاده نکرد. اما بعضي افراد قدرت را براي تاخت و تاز و سلطه ميخواهند که بحثش جدا است، اما به طور کلي اين دو مورد يعني حضور در انتخابات با هدف کسب قدرت يا از جنبه تکليف ديني منافاتي با هم ندارند.
تابناك: اما درون قدرت چيزهاي نهفته و اجتناب ناپذيري وجود دارد كه بسيار فريبنده است!
كروبي: کاملاً صحيح است. در درون قدرت سلسله مسائلي پيش ميآيد؛ ممکن است قدرت فردي را وادار به انجام مسائل خلاف شرع کند. البته اين موضوع در دو دسته قابل بحث است. گاهي اوقات قدرت، فردي را براي مطامع شخصي يا دسته و باند مورد نظر وادار به مصلحت انديشي ميکند، گاهي اوقات هم فرد، قدرت را براي مصلحت انديشي در جهت رفع مشکلات و ضرورت جامعه به کار ميبندد. در واقع وجود احکام ثانويه و مجمع تشخيص مصلحت نظام هم در نظام جمهوري اسلامي ايران به همين دليل است.
تابناك: در حکومت، نقش تکليف فردي نسبت به تکليف اجتماعي چيست؟ براي مثال ممکن است حزب اعتماد ملي در موضوعي به نتيجهاي برسد که شايد مخالف نظر شخصي آقاي کروبي باشد دراين مواقع تکليف چيست و چطور بايد عمل کرد؟
كروبي: اين موضوع در تمام ارکان حکومتي وجود دارد. زماني امري شفاف و روشن است که مثلاً تصميم گيري در فلان مورد حرام است. اما زماني برداشتها متفاوت است که بايد از حزب، مجلس يا.. تبعيت کرد. اختلاف سليقه در همه جا وجود دارد. همان طور که امام عنوان ميکردند که اختلاف سليقه بايد وجود داشته باشد تا جامعه به پويايي برسد، اما در چهارچوب سليقهها حرمتها بايد حفظ شود. درحال حاضر فقها هم اختلاف نظرهاي زيادي با هم دارند. برداشت آنان در مسائل مختلف حتي در مسائل و مناسک عبادي با هم متفاوت است.
تابناك: مرز بين اعتقاد و سليقه کجاست؟ چطور بايد تشخيص داد که موضع گيري يک فرد خاص در مورد موضوعي، ناشي از سليقه اش است يا بيان يک اعتقاد؟ چون بعضاً مرزها مشخص نيست.
كروبي: درست است. در سليقهها، اعتقادات و دسته بنديهاي سياسي، حب و بغضها بي اثر نيست. اما اينجا نقش افراد مهم است که چطور خود را از اين حب و بغضها خالي کرده و در مورد مسائل داوري کنند. مثالي هم براي اين موضوع وجود دارد. فقها ميگفتند آب چاه پاک است اما پاک کننده نيست. در اين موضوع بين فقها اختلاف نظر وجود داشت. به همين دليل فقيهي که معتقد به خاصيت پاک کننده بودن آب چاه بود، دستور داد چاه آب خانه اش را پر کنند تا ناخود آگاه وابستگي به چاه آب خانه اش در فتوايش تاثير نگذارد. به طور کلي اين موضوع يعني تداخل سلايق و اعتقادات و نحوه برخورد با يکديگر به انصاف و روحيات افراد برمي گردد.
تابناك: يکي از نشانههاي فردي که بخواهد به حکومت برسد داشتن تقواي الهي است؟ بااين اوصاف اين موضوع چطور قابل تشخيص است؟
كروبي: اين مسأله اهميت زيادي دارد. ما در تشخيص اعمال بايد محتاط عمل کنيم. فردي که درستکار است، عملکرد خوبي دارد. براي مثال چرا در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي جوانها با اين شتاب به سمت امام رفتند، در حالي که در آن زمان فقهاي زيادي وجود داشتند. عملکرد امام همه را جذب ميکرد. مثلاً رسم است که وقتي بزرگان راه ميروند چند نفر به دنبالشان حرکت ميکنند. اما امام هميشه مانع اين کار ميشد.
تابناك: اين موضوع ممکن است جنبه عوام فريبي هم به خود بگيرد. بعضي افراد ممکن است يک الگوي رفتاري را با هدف عوام فريبي و سوء استفاده در پيش بگيرند. اين چگونه قابل پيشگيري است؟
كروبي: افراد سادهانديش ممکن است در مقطعي از زمان تحت تاثير قرار گيرند، اما به تدريج بيدار ميشوند، اما انسانهاي بيدار، عوام فريبي را خيلي زود تشخيص ميدهند، چون در رفتار کساني که عوام فريبي را در پيش ميگيرند تناقض وجود دارد. در حالي که در رفتار انسانهاي متقي اعمال متناقض وجود ندارد. ضمن اينكه نتيجه عوام فريبي بدون شك بدبين شدن افراد است.
تابناك: بهتر است بحث را اجرايي تر کرده و با طرح موضوع زنان آن را دنبال کنيم. ديد شما به عنوان يکي از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري نسبت به حضور زنان در جامعه به چه شکلي است؟ اگر به عنوان رييس جمهور انتخاب شويد، زنان در کابينه شما جايي خواهند داشت؟
كروبي: من هميشه در مورد زنان مواضع صريح و روشني داشتم و به شدت طرفدار حضور بانوان در صحنه و حتي در سمتهاي حساس هستم. بارها هم بر اين موضوع تاکيد داشتم. حتي در مجلس هم كه بودم، گفتم که چرا خانمها جايي در مجلس خبرگان ندارند. در رابطه با رياست جمهوري هم مفسر قانون اساسي شوراي نگهبان است، اما من معتقدم واژه “رجال” که در قانون اساسي از آن نام برده ميشود، منظورش جنسيت نيست، شخصيت است و اگر خانمي همان طور که قانون اساسي ميگويد شايسته، مدير و مدبر باشد ميتواند کار کند.
در رابطه با وزارت هم با اينکه موانعي وجود دارد، اما بناي من بر اين است که جدا از سمتهاي ديگر حداقل يک وزير خانم در کابينه ام حضور داشته باشد. چطور يک خانم ميتواند وکيل باشد، معاون باشد اما نميتواند وزير باشد؟ مثلاً در همان اوايل بحثهايي مطرح شده بود که در دوره دوم مجلس خانمها وارد نشوند و امام رسماً اعلام کرد که حضور بانوان در مجلس الزامي است.
امام داعيه اين موضوع را داشت که زنان بايد در کليه صحنههاي اجتماع حضور داشته باشند. حتي خاطرم هست که زماني در تلويزيون فضاي سنگيني حاکم شده بود و تمام گويندههاي اخبار مرد بودند. امام گفتند همه جاي دنيا رسم بر اين است که يک خانم و يک آقا در کنار يکديگر اخبار را اعلام ميکنند. اين شيوهاي که در تلويزيون باب شده، درست نيست. البته خيلي زود هم اوضاع تغيير کرد. قدرت معنوي امام و جايگاه علمي او باعث ميشد که در مورد همه مسائل نظر تعيين کنندهاي داشته باشد.
به هر جهت اعتقاد بنده بر اين است که بانوان بايد به شرط رعايت مناسبات و موازين اعتقادي و ديني در تمام فعاليتهاي سياسي و اجتماعي حضور داشته باشند. در زمان رياست مجلس وقتي در بخش تطبيق قوانين بانوان حضور نداشتند، به اين موضوع معترض شدم. اوايل تشکيل حزب هم اصرار زيادي به فعاليت و حضور بانوان داشتم. در مجلس ششم که بعضيها به آن منتقدند، تعدادي از خانمهاي روشنفکر به من ميگفتند که شما با اينکه روحاني هستيد از بسياي از روشنفکران بازتر فکر ميکنيد.
البته در اين ميان تفکري هم وجود دارد و آن اين است که خود باوري در ميان خانمها وجود ندارد و آنها خودشان، خودشان را خيلي قبول ندارند و در انتخابات هم به آقايان بيشتر اعتماد ميکنند. نمونه بارز اينکه در هيچ دورهاي بيشتر از 14 نماينده خانم در مجلس حضور نداشته در حالي که قانون اساسي براي اين موضوع هيچ محدوديتي قائل نشده است.
تابناك: شايد اين مسأله به فضاي موجود در جامعه بر مي گردد؟
كروبي: وقتي طرز تفکري قرنها بر جامعهاي حاکم باشد، براي از بين رفتن آن زمان لازم است. براي مثال در حال حاضر وضعيت نسبت به چند سال پيش معرکه است. زماني که درگيريها در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي اوج گرفته بود، عدهاي حتي مخالف حضور زنان در تظاهرات بودند، اما امام گفتند که زنها هم بايد در صحنه تظاهرات حضور يابند، اگر هم مورد اصابت گلوله قرار گرفتند شهيده به حساب ميآيند.
تابناك: به نظر شما آيا داستان وزير زن و حضور آنان در کابينه ماجرا را عوض ميکند؟
كروبي: اين مسأله نياز به زمان دارد و به تدريج تاثير خواهد داشت. آقاي هاشمي قدم اول را برداشت و خانم حبيبي را به عنوان رييس دفترش انتخاب کرد. در دوره آقاي خاتمي هم حضور زنان ادامه يافت و آنها در سمتهاي مختلف وارد کابينه شدند، مثل خانم ابتکار و … در حال حاضر هم تعداد زيادي از استانها نماينده زن در مجلس دارند.
تابناك: پس اميدواريم که شما باب ورود خانمها را به کابينه باز کنيد. اما يکي از ايراداتي که الان به فضاي سياسي کشور وارد ميشود، نوع نقد گروهها و جريانات نسبت به يکديگر است. مثلا جرياني که خود را حامي دولت ميداند به خودش اجازه ميدهد که هر نوع نقد و تخريبي را نسبت به شخصيتها و رقبا انجام دهد. با توجه به اينکه آقاي احمدي نژاد هم تاکيد کردهاند که رقبا همديگر را تخريب نکنند. نکتهاي در اين ميان است و آن اينکه بسياري معتقدند باب اين نوع نقد کردن را اصلاح طلبان با تخريب دولت باز كردند، به ويژه از زمان آغاز رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد. شما اين موضوع را قبول داريد و آيا اين فضايي که الان حاکم است در اعتماد مردم به حاکميت تاثير منفي نخواهد داشت؟
كروبي: سوال، سوال عميقي است و مسائل زيادي را در برمي گيرد. در اينجا چند نکته وجود دارد. ببينيد انتقاد غير منصفانه هميشه بوده و هست. گاهي اوقات شديد بوده و گاهي اوقات ضعيف، اما اين موضوع به روحيات و اخلاقيات آن فرد و دسته بندي که در آن هست برمي گردد.
مثلاً در مجلس بعضي از افراد کارشان و سوالاتشان در جهت تضعيف وزيري بود کهانديشهاي مقابل انديشه آنها داشت. مثلا اگر اين نماينده چپ بود هميشه از راستها سوال ميکرد يا بالعکس. همان طور که گفتم نقدها گاهي منصفانه و گاهي غير منصفانه هستند. اما آنچه که اهميت دارد، اين است که شخصيتها و چهرهها بايد مراقب خيلي از مسائل باشند. افرادي که نام و نشان و شهرت بيشتري دارند، حرف و حديثها و نقدهاي بي پايه شان آثار منفي زيادي در جامعه باقي ميگذارد.
اساساً نقد چيز بدي نيست و جامعه ما بايد ديدش را نسبت به نقد عوض کند. وقتي که ما طرفدار کسي هستيم بنا بر اين است که هيچ انتقادي از او نکنيم. به محض اينکه انتقاد دوستانهاي مطرح ميکنيم، مي گويند فرد يا گروه تضعيف ميشود. انتقادات طرف مقابل را هم چون مغرضانه ميدانيم، خيلي به آن اهميت نداده و در موردش فکر نميکنيم. به دوستان دلسوز هم اجازه انتقاد نميدهيم، اگر هم انتقاد کنند منزوي يا محکومشان ميکنيم.
بنده اگر مدير اين کشور شوم براي اولين بار اين فضا را شکسته و دوستان را تشويق به نقد ميکنم. چون وقتي نقد وجود نداشته باشد اثر سوِء در حکومت به وجود مي آيد. من در برنامه ام هست که مکاني را ايجاد کنم که در آن دوستان، مخالفين بتوانند انتقاداتشان را ابراز کنند. با تمام اين تفاسير، به هرحال انتخابات 50-60 روز ديگر تمام ميشود و رييس جمهور هم تعيين مي شود، اما قلب شکنيها و بدآموزيها تا مدتها باقي ميماند.
تابناك: ما الگويي در اين زمينه ارائه نداده ايم. مدل انتخاباتي را از غرب گرفته ايم و ابزارش هم همراه آن به ما رسيده است. در واقع ما چيزي را در اين زمينه توليد نکرده ايم که حداقل اين بحثها در آن باشد.
كروبي: اين مسائل الگو نميخواهد، نياز به انسانيت دارد. پدران و مادرانمان از کودکي اين درسها را به ما آموزش دادهاند. به ما ياد دادهاند که تهمت و افتراء و تخريب ديگران درست نيست. اما نقد به خودي خود بد نيست. ما ميتوانيم حرف بزنيم و نقد سازنده کنيم، اما تخريب نکنيم.
گاهي اوقات بعضي افراد اعمال انجام داده ما را جعل کرده و به شکل ديگري به مردم نشان ميدهند، اين موضوع شايد بخشيدني باشد، اما گاهي اوقات افرادي شروع به شايعه سازي ميکنند و عملي را به ما نسبت ميدهند که اصلاً صورت نگرفته است. اين موضوع ديگر بخشيدني نيست. مثل ماجراي ساختگي که در مورد عروسي پسرم ـ دخترم ـ به ما نسبت داده شد که در ميان مهمانان سکه توزيع شده است و بقيه ماجرا … .
يا اينكه تا به حال چندين بار در همين مدت از من سوال کردهاند که تو ميماني يا ميروي؟ يک بار، دو بار، سه بار، مطرح کردن مداوم اين موضوع نوعي جنگ رواني است. هدف از انجام آن هم راندن طرفداران و خراب کردن روحيه نامزدهاي انتخاباتي است.
تابناك: شما در دور قبلي انتخابات رياست جمهوري وعده پرداخت ماهيانه 50 هزار تومان را داده بوديد، اين موضوع شايد در آن زمان براي خيليها معقول نبود و حتي بعضي آن را به تمسخر ميگرفتند. اما مدتي بعد ديديم موضوعي در دولت مطرح شد که عملاً بيان ديگري از همان طرح بود. سوال اين است که نقطه اشتراک و افتراق وعده شما با اين طرح دولت که همان پرداخت نقدي يارانه هاست، چيست؟ آيا شما هم همين موضوع مد نظرتان بود؟ فکر نميکنيد که طرح از سوي شما کمي بد مطرح شد؟ اين موضوع ميتوانست يکي از وجوه مميز جدي شما در دوره قبل باشد، در اين دوره هم كه بحث سهم نفت را پيش گرفته ايد.
كروبي: در مورد 50 هزار تومان جمعي از کارشناسان پس از بررسي به اين نتيجه رسيدند که کار شدني است. منابعي را هم براي آن تعيين کرديم و واقعاً اگر من عقيده نداشتم اين موضوع را مطرح نميکردم. چون عادت ندارم که وعدهاي بدهم که فقط راي بياورم، اگر حرفي بزنم آن را مطمئناً اجرا خواهم کرد.
قصد ما اين بود که طوري طرح را تنظيم کرده و به نحوي اين مبلغ را در اختيار مردم قرار دهيم که حداقل تورم را به دنبال داشته باشد ضمن اينكه اين طرح هيچ ارتباطي با طرح دولت در پرداخت نقدي يارانهها ندارد و بحث ما اساساً روي پول دريافتي از نفت بود و ارتباطي به يارانه هاي دولتي نداشت. در مورد طرح نفت هم چندين نفر از اقتصاددانان ورزيده طرحش را تنظيم کرده اند. قصد بر اين است که 1 درصد از پول نفت را به خود مردم بدهيم که اين موضوع هم برمي گردد به درآمد نفت.
تابناك: يعني درآمد نفت مستقيماً سرسفرههاي مردم ميآيد؟
كروبي: نه، شرکتهايي تشکيل ميشود. البته اين طرح نياز به توضيح مفصل دارد.
تابناك: بحث ديگري که در دور قبلي انتخابات رياست جمهوري مطرح شد و شما هم خيلي روي آن تاکيد داشتيد و ميتوان گفت به صورت موضوعي فکاهي در جامعه عنوان شد، بحث خواب شما بود. از آنجا که ما معتقديم حرف مردان سياست هميشه محتوا و مفهوم خاصي دارد، اگر بخواهيم اين موضوع را دوباره تحليل کنيم، شما چه نتيجهاي از آن ميگيريد؟
كروبي: ايام انتخابات است و مصلحت نيست که اين صحبتها چاپ شود. گاهي بعضي از واقعيتها به عنوان يک خنده تاريخي در داخل و خارج از کشور مطرح ميشود، اما حقيقتي در آن است كه …
تابناك: اگر شما در آستانه انتخابات 200 هزار تن سيب زميني مازاد داشتيد که در حال خراب شدن بود، چه تصميمي ميگرفتيد؟
كروبي: کارشناسان را جمع کرده و در موردش تصميم گيري ميکردم.
تابناك: در دوره اصلاحات هم اتفاقي مشابه اين در مورد پياز افتاد اما در آن زمان پيازها گنديد و دولت حاضر نشد كه حداقل آنها را بين نيازمندان تقسيم كند، حال اگرشما جاي دولتيها بوديد، سيب زمينيها را رايگان ميان مردم توزيع ميکرديد؟
كروبي: زماني که هيچ راهي وجود ندارد، بايد تصميم عاقلانهاي گرفته شود. من اگر در اين شرايط قرار ميگرفتم شايد سيب زمينيها را در جاهاي محروم تري توزيع ميکردم. مثلاً در استانهاي مرزي مثل سيستان و بلوچستان يا کردستان. حداقل اينکه آنها را در گيلان توزيع نميکردم.
تابناك: چرا مجمع روحانيون مبارز هيچ گاه روي شما به اجماع نميرسد. به بيان ديگر چرا هميشه آقاي کروبي براي مجمع حکم نفر دوم و فردي را دارد که در روز مبادا بايد از آن استفاده شود؟
كروبي: مجمع يک تشکل است و من ديگر عضو آن نيستم. البته من نزديک به هفته آخر انتخابات بدون آنکه ذرهاي تنش ايجاد شود و کسي آسيب ببيند، سيري از کل قضايا را مطرح ميکنم و آن زمان خيلي از مسايل روشن ميشود.
تابناك: اين موضوع به رياست مجلس شما مربوط نميشود؟ چون در قضيه استعفاي نمايندگان خيلي خوب عمل کرديد و در آن زمان، مديريت شما توسط خيلي از افراد تحسين شد. اما شايد انتظار آقايان در مجمع برخوردي غير از اين از سوي شما بود؟
كروبي: بعضي از ما آن زمان اختلاف پيدا کرديم و اين موضوع، چيز جديدي نيست.
تابناك: آيا منبع اين اختلافات را مي توان ولايت پذير بودن شما دانست؟
كروبي: شايد، چون من جدا از اينکه در مقاطع حساس نقدهايي را هم مطرح کردم، نه از رهبري که از ارکان ديگر مثل قوه قضاييه و شوراي نگهبان، اما هميشه وظيفه و التزامم را نسبت به اصل نظام و رهبري نشان داده ام. البته در مورد عدم حمايت اعضاي مجمع، بايد به سالهاي قبل هم نگاه کرد. در دوره قبلي هم از من حمايت نکردند و فقط به صورت فردي حمايتهايي عنوان شد. البته ريشه اين موضوع، يک اختلاف است. حالا اختلاف بر سر چيست، آن را ديگر شما بايد تفسير کنيد.
تابناك: طرح دولت ائتلافي را قبول داريد؟ به نظر شما آيا اين طرح شدني است؟
كروبي: من معتقدم ميتوانيم دولت ائتلافي تشکيل دهيم، منتهي در دولت ائتلافي مورد نظر من بايد از نيروهاي راست و چپ استفاده شود.
تابناك: از شما نقل قول شده که مجاهدين و مشارکت در کابينه تان جايي نخواهند داشت؟
كروبي: در بدنه مشارکت و مجاهدين بعضي افراد به ما علاقه مندند. اما آنها با من رابطه ندارند و من هم با آنها کاري ندارم. البته دولتي که من تشکيل ميدهم بر اساس شايسته سالاري است. ممکن است گرايش سياسي يک فردي راست باشد اما توانا باشد، منتهي بناي من بر اين است به هر وزيري حتي از حزب خودم هم ميگويم که در سمت هايشان کار سياسي نبايد انجام دهند.
به عبارت ديگر پستها نبايد سکويي براي پيشرفت کار حزبي قرار بگيرد. يکي از مصائب کشور ما همين موضوع است. در هر سمتي و هر جايي که قرار داريم کار حزبي و تشکيلاتي خودمان را انجام ميدهيم. من نميگذارم چنين اتفاقي در کابينه ام بيفتد. با وزراي خودم هم در صورت پيروزي در انتخابات قيد ميکنم. سياست و کار هرجايي که با هم خلط شود هر دو را خراب ميکند.
تابناك: نظر شما در مورد مهندس موسوي چيست؟
كروبي: مهندس موسوي سالها نخست وزير بود. مدتها هم وارد صحنه نشده است. اما حالا تشخيص داده که وارد صحنه شود. به چند صدايي هم معتقد است. ما نميتوانيم به ايشان تکليف کنيم که از صحنه کنار رود يا اينکه معنا ندارد به بنده کسي بگويد که کنار بروم. هم من هم آقاي موسوي به چند صدايي معتقديم. اين چند صدايي هم اگر حريمها حفظ شود و عاقلانه عمل کنيم مفيد است.
تابناك: در مورد نتيجه انتخابات نظر خاصي نداريد؟
كروبي: به نظر من در انتخابات يا يک نفر همان ابتدا انتخاب ميشود که کمي بعيد است يا دو نفر بالا ميروند. يک نفر از راست و يک نفر از چپ. هر شخصي که از چپ بالا رود من حمايتش ميکنم.
تابناك: در مورد موضوع گشت ارشاد شما گفته بوديد که اگر من بيايم خود به خود جمع ميشود. در حالي که اجراي آن دست نهاد ديگري است؟
كروبي: من هم همين را گفتم. نگفتم گشت ارشاد را جمع ميکنم. عرض کردم اگر من رييس جمهور شوم خود به خود جمع ميشود. چون با فضاي فکري من آشنا هستند، کمي حواسشان جمع ميشود. رابطه من را هم با رهبري ميدانند. من با رهبري صحبت ميکنم و اوضاع را طوري ترتيب ميدهم که نيروي انتظامي زير نظر وزارت کشور قرار گيرد. بايد در اين مورد عاقلانه عمل کرد. همين نيم بندي را هم که وجود دارد بدون گشت ارشاد ميتوان حفظ کرد و درست کرد. صحيح نيست که با اين هيبت و کلاه و ماشين دور ميدانهاي بزرگ ميايستند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.