هشدار: دارند مدارس را طالبانی می کنند، واگذاری ۴۲۰۰ مدرسه به حوزه علمیه قم
خُسن اقا: می خواهند با این روش به سبک طالبان ایران را بیشتر از اینکه هست اسلامی کنند. با این روش می خواهند بجای اسنان تولید کردن آخوند تولید کنند.
دویچه وله: طبق تفاهمنامهای بین وزیر آموزش و پرورش و مدیر حوزه علمیه قم، ۴۲۰۰ واحد آموزشی در سطح ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان برای ۵ سال در اختیار حوزههای علمیه قرار میگیرند. هدف، ایجاد مدارس پیشحوزهای است.
خبر امضای تفاهمنامه میان آموزش و پرورش و حوزه عملیه قم، توسط خبرگزاری مهر در روز شنبه ۲۹ فروردین ماه منتشر شد. به نقل از معاون مالی و اداری مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، پیشبینی میشود که گروهی از مدارس در مهرماه سال جاری به حوزههای علمیه واگذار شوند.
شیرزاد عبداللهی، کارشناس آموزش و پرورش و روزنامهنگار در گفتوگو با دویچهوله از جوانب این طرح سخن میگوید.
دویچه وله: اطلاع دارید که مقدمات و زمینههای این تصمیمگیری چه بوده است؟
شیرزاد عبداللهی: بعد از انقلاب همیشه بین حوزه علمیه و آموزش و پرورش مبادلاتی وجود داشته که معمولا در زمینههای اعتقادی و دینی بودهاند. اما تازه در سال ۸۵ بود که ستادی به نام همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش تشکیل شد. این ستاد، منشوری در مورد نوع و سطح همکاریهای دو نهاد تدوین کرد. بندهای این منشور متعددند. مثلا قرار همکاری برای تدوین دروس، تربیت معلم، تاسیس مدارس پیشحوزهای واز این قبیل گذاشتهاند. اما آنچه در تفاهمنامهی اخیر تحت عنوان واگذاری ساختمان مدارس به حوزهعلمیه آمده، کاملا جدید و مبهم است.
دویچه وله: آیا مدارس موجود، مازاد بر ظرفیت هستند که ۴۲۰۰ واحد آنها به حوزه واگذار شوند؟
شیرزاد عبداللهی: نخیر، ما همیشه با کمبود فضای آموزشی مواجه بودهایم و مدارس ما به صورت دو شیفتی کار میکنند. این مشکلی است که با رشد جمعیت در دهه شصت و آغاز دهه هفتاد شروع شده و گرچه رشد جمعیت اینک کنترل شده، اما هنوز آثارش در آموزش و پرورش موجود است. بعلاوه، این کار از نظر قانونی هم درست نیست. آموزش و پرورش بهعنوان یک تشکیلات دولتی نمیتواند مدارس خود را به بخش خصوصی، به نهادهای دیگر و به موسسات دولتی یا غیردولتی دیگر واگذار کند.
دویچه وله: چه دورنمایی برای این تصمیمگیری میتوان متصور شد؟ مناسبات میان مدیر، معلم و دانش اموز با طرح جدید چقدر دستخوش تغییر خواهد شد؟
شیرزاد عبداللهی: در نظر بگیرید که ۴۲۰۰ مدرسه با متوسط ۲۰۰ دانشآموز، یعنی چیزی حدود ۸۰۰ هزار محصل. اولین مشکل این است که اگر ما اینها را ببریم زیر پوشش مدارس اسلامی، رضایت دانشآموز یا اولیای آنها چه میشود؟ آیا قرار است کسانی که دپیلم میگیرند، طلبه شوند؟ آیا بازار به این همه مبلغ دینی نیاز دارد؟ اگرهم قرار باشد که دانش اموزان فعلی را به مدارس دیگر بفرستند و صرفا دانشآموزان جدید و داوطلب دینی را پذیرش کنند، از کجا میدانند که این ظرفیت را میتوان پر کرد؟ تکلیف دانش آموزانی که باید کوچ کنند و به مدارس دیگر بروند، چه میشود؟ تردیدی نیست که در این صورت، تراکم دانشآموز در مدارس معمولی پیش خواهد آمد. این تصمیم بسیارسوالبرانگیز است و کسی به این پرسشها پاسخ نداده است.
دویچه وله: اصلا چرا انگشت روی دخترها گذاشتهاند؟ آیا این طرح ارتباطی با تفکیک محتوای کتابهای درسی دختران و پسران دارد؟
شیرزاد عبداللهی: در تفاهمنامه مورد بحث ما و همچنین در منشور همکاریهای سال ۸۵، به این موضوع اشارهای نشده است. اما میتوان حدس زد که بحث کوتاه شدن طول تحصیل دختران، سن بلوغ دختران که باید زودتر مدرسه بروند و زودتر تمام کنند تا به ازدواج و زندگی برسند، به این مسئله بیارتباط نباشد. اصولا در سالهای اخیر، غلظت این طرحها زیاد شده. به نظر من اینگونه ایدهها در جامعهی ما زمینه اجتماعی ندارند و طرز فکر مردم بالاتر از این حرفهاست. این گفته که دختر زودتر بالغ میشود و زودتر باید به زندگی بپردازد، حتی در خانوادههای خیلی مذهبی هم دیگر مطرح نیست.
دویچه وله: آیا این طرحها نشانگر نگرانی از رشد اجتماعی دخترهای ایرانی نیست که مبادا خطری متوجه ساختارهای اقتدارگرایانه و مردانه بکنند؟
شیرزاد عبداللهی: ممکن است، کسانی این تفکرها را داشته باشند، اما ما در عمل میبینیم که این ایدهها جایی باز نمیکنند و جامعه نمیپذیرد. هرچند آمار رسمی و نظرسنجی رسمی در این زمینه وجود ندارد، اما هر کس به دور و بر خود نگاه کند، میبیند دختران ما اولویتها برای سرنوشت خود را در ازدواج و خانواده و زندگی سنتی نمیبینند. برای اکثر دختران ایرانی، اولویت اول تحصیل، اولویت دوم کار و استقلال و درآمد است و بعد نوبت ازدواج و خانواده میرسد. بحث تفکیک موضوعهای درسی بر اساس جنسیت و نیازهای بیولوژیکی و جنسیتی هم از همین رو، نه مقبولیت اجتماعی دارد و نه قابل اجراست.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: شهرام احدی
پیام برای این مطلب مسدود شده.