یک تار موی احمدی نژاد به صد هزار شان می ارزد!
وبلاگ خزعلی: یک تار موی احمدی نژاد به صد هزار شان می ارزد!
یکی از فقهای شورای نگهبان و عضو مجلس خبرگان رهبری، به خود زحمت داده و عریضه ای برای دادسرای ویژه روحانیت علیه اینجانب نوشته اند و یک برگ از مقالات سایت حقیر در نقد رئیس جمهور محترم را ضمیمه فرموده اند و از جایگاه منیع و رفیع شورای نگهبان و خبرگان رهبری، حسن استفاده ! فرموده و تقاضای برخورد قانونی با این حقیر سراپا تقصیر نموده اند!
اولاً: شورای نگهبان قانون اساسی وظیفه نظارت بر مصوبات مجلس را دارد و ایضاً نظارت – نه دخالت – برامر انتخابات (برای صیانت از سلامت انتخابات !) و صد البته این نظارت استصوا بی بوده و هر که را صواب بدانند تایید و الباقی را رد می فرمایند(العلماء باقون مابقی درب و داغون) و این حقیر با سوء سابقه مبارزه با شاه و صدام و مفاسد اقتصادی صلاحیت ندارم! مجلس که جای آدم های آرمان گرا نیست، باید واقع بین گرا بود! سیزه علوی آرمان گرایی است و پنج سال بیش دوام نیاورد اما سلسله بنی امیه و بنی عباس واقع گراست و ماندگارند! خوب، مرا که رد صلاحیت کردید، دیگر نامه نگاری برای چیست؟ هنوز آلام زخم قلم حق گوی من التیام نیافته است؟ می بینید، شما با تیغ رد صلاحیت و محرومیت از حقوق اجتماعی به جنگ آمدید و من با زبان حق گو، کدام برّا تر است؟ سلاح من تا نسل ها باقی می ماند، من با قلم خویش آن چنان بر طبل رسوایی مدعیان خواهم کوبید که تا قرن ها صدایش در هر کوی و برزن طنین اندازد، زنهار حضرت آیت الله، با کسی که مرکب خود را بشکه ای می خرد ستیز نکنید!
ثانیاً: از جایگاه بلند و سربرگ خبرگان رهبری استفاده (سوء استفاده) فرموده اید. وظیفه خبرگان رهبری، نظارت بر رهبری است، من که رهبر نیستم! مگر گمان کنید که زبانم لال پس از 120 سال من رهبر شوم، گیرم شما در قید حیات باشید (که هستید!) اما من تا آن زمان 120 کفن پوسانده ام، بر فرض که من عمر نوح یابم و شما از منظرین باشید و من رهبر شوم و شما از خبرگان، مگر جرأت دارید چنین نظارتی اعمال کنید، آن روز به پابوسی شرفیاب می شوید، نگران نباشید من عمر نوح ندارم حتی اگر شما از منظرین باشید!
ثالثاً: در مقام دفاع از احمدی نژاد برآمده اید! مگر وکیل و وصی رئیس جمهورید! آدم زنده که وکیل و وصی نمی خواهد، آن هم احمدی نژاد که یک تنه همه را حریف است، چهار سال است که تندترین نقدها را برای احمدی نژاد می نویسم و او هرگز شکایتی نکرده است، ممکن است در وزارت تعاون بر من ظلمی شده باشد یا ارشاد سهمیه کاغذ، فیلم ، زینک و یارانه نشریات مرا قطع کرده باشد، ممکن است صفار هرندی دستور فرماید که در نمایشگاهها به حیّان غرفه ندهید تابا فشارهای اقتصادی مرا تسلیم کنند ! ممکن است تفسیر منظوم و عرفانی قرآن کریم را که به سفارش وزیر سابق منتشر نموده ام خریداری نکنند تا مرا در تنگنا قرار دهند، یا برای مجلس هشتم و نظام پزشکی مرا رد صلاحیت کنند و بسیاری از خدمات و سرویس های دولتی را بر من حرام کنند، اما احمدی نژاد هرگز از من شکایت نکرد، نه تنها شکایت نکرد بلکه اخیراً بالاترین مقام امنیتی دولت نهم دستور داده است که اگر حقی از من در دولت نهم تضییع شده است، جبران شود و اگر ظلمی روا داشته اند، برطرف شود. من اگر هزار نقد بر دولت نهم داشته باشم این برخورد وزارت اطلاعات را می ستایم و این صبر و تحمل احمدی نژاد که چهار سال نقدهای تند و تیز این نقاد را تحمل کرد و خم به ابرو نیاورد ستودنی است، می دانم که نقدهای مرا می خواند و بسیاری از موارد را به کار می بندد، روزهای نخست انتشار کتاب “آیینه” از دفتر ریاست جمهوری مراجعه و نسخه ای را برای او خریداری نمودند. آری یک تار موی گندیده احمدی نژاد را به صد هزار چنین فقیهی می ارزد.!هرچند اگر من جای احمدی نژاد بودم نه تنها شکایت نمی کردم و مخالف خود را از حقوق اجتماعی محروم نمی ساختم، از او به عنوان منتقد نمونه تقدیر می کردم، نه اینکه از حسین شریعتمداری به عنوان منتقد تقدیر کنم که موجب استهزاء مردم شود!
رابعاً : عریضه را به دادسرای ویژه روحانیت ارسال داشته اید، من توفیق پوشیدن لباس روحانیت نداشته ام، حتماً شما در من روحانیت و نورانیت خاصی مشاهده فرموده اید! اما نه، من کاملاً جسمانی ام و هیچ هاله نوری هم به دور کله ندارم! و خود را شایسته حضور در دادگاه ویژه علمای اعلام و حضرات آیات عظام نمی دانم ! بفرمایید مرا به دادسرای اهل قلم گسیل دارند تا در کنار جانیان و قاتلان به پرونده ما هم رسیدگی شود!
خامساً : برای تسکین دل خود می توانید در انتخابات ریاست جمهوری دهم مرا رد صلاحیت کنید! و توصیه من این است که حتماً این کار را بکنید، چرا که اگر من رئیس جمهور بشوم، اموال بیت المال را حتی اگر در کابین زنانتان باشد باز می گردانم، لقمه حرام را می ستانم حتی اگر از هضم رابع گذشته باشد!
در خاتمه ، ضمن تشکر از صبر و بردباری احمدی نژاد که چهار سال نقد آتشین مرا بجان خرید، برای دولتمردان او نیز چنین صبری آرزو می کنم و از تندی کلام به محضر معظم له ( عضو محترم شورای نگهبان و خبرگان رهبری) پوزش می طلبم ، مرا نقاد آفریدند و نقد همیشه تلخ است، باز هم با نقد های آتشین خود، مسئولین محترم نظام را نوازش خواهم کرد.
والسلام علی من اتبع الهدی
2/2/1388 دکتر مهدی خزعلی
پیام برای این مطلب مسدود شده.