ماکیاولی به ستاد موسوی پیوست
رادیوزمانه: مرحوم ماکیاولی طنزنویس دربار فلورانس و غیره که کتاب طنز “شهزاده” او اشتباهی جدی گرفته شد و وسیله گشت برای توجیه قدرت، به ستاد میرحسین موسوی پیوست. نامبرده به ستاد موسوی توصیه کرد همه مسائل دهه شصت از جمله پاکسازیها و اخراجهای کارمندان و فرستادن بعضی دانشجویان مشکوک به کمیتههای انضباطی و عملکرد وزارت اطلاعات در آن دوران و اخراج کارکنانی که آستین کوتاه داشتند و همه کارهایی را که نتیجهاش امروز منجر به آمدن احمدینزاد شده را یک جوری بکنند زیرخاک و فراموشی را از خود آقای موسوی که بعد از بیست سال بیدار شده یاد بگیرند.
مرحوم ماکیاولی در گفتگو با خبرنگار کلاغستون گفت قدرت شدیدا وسیله را توجیه میکند ما از یک سوراخ باید صدها بار گزیده شویم تا بمیریم. البته ما که خودمان مرحوم شدهایم، ولی نباید مانع تحقق این مهم در دیگران شد!
به گزارش خبرنگار امور حقوق بشر ما، این روزها آقای موسوی شدیدا از طرفداران حقوق بشر شده و به نقض حقوق بشر در یک مملکت فرضی اعتراض کرده که هیچ ربطی به ایران نداشته است، وگرنه اگر در این بیست سال حقوق بشر نقض میشد که ایشان ساکت نمیماندند. آقای موسوی در جمع اعضای ستاد خود نیز گفت نقض حقوق بشر فقط در سالهای اخیر صورت گرفته که تا آخرین نفس، شاهد آن خواهیم بود.
احمدینژاد کاندیدای منتصب، ببخشید منتخب جناح اصولگرا شد. احزاب مختلف این جبهه که البته میخواستند سر به تن ایشان نباشد پس از ارشاد شدن توسط عوامل محترم بیت، متوجه اشتباه خود شده و از آقای احمدینژاد حمایت کردند.
غلامحسین الهام گفت، جوانان ۱۵ ساله ما این روزها شدیدا احساس تکلیف میکنند که رای بدهند. لازم به ذکر است که این جوانان احتمالا به دلیل بالا زدن هورمونهایشان مشکل دیگری دارند که همهاش از دختر همسایه سرچشمه میگیرد. آقای الهام هم وقتی ۱۵ ساله بود با شنیدن صدای تق تق کفش خانم رجبی احساس تکلیف کرد ولی چون حق رای نداشت دچار مشکلات روحی شد.
مجلس به فوریت طرح کاهش سن رای دهندگان به ۱۵ سال مخالفت کرد و علی لاریجانی از خانوادهها خواست توی غذای بچههایشان کافور بریزند و لیمو عمانی تا احساس تکلیف بچهها مدتی بخوابد. از خانوادههای محترم هم درخواست میشود شیشیه قرص ویاگرا را دم دست ۱۵ سالهها نگذارند چون خیلی در یک جور شدن احساس تکلیفشان اثر بدی میگذارد.
میزبانان محترم خانم دکتر زهرا بنییعقوب که وی را خودکشی کرده بودند باز هم تبرئه شدند. دادگاه تاکید کرد، آثار ضرب و شتم و کبودی روی بدن خانم دکتر بنییعقوب مربوط به بعد از فوت ایشان بوده که میخواسته از پزشکی قانونی خارج شود و ماموران پزشکی قانونی مجبور به برخورد با ایشان شدهاند. اتفاقا همین اتفاق هم برای امیدرضا میرصیافی افتاده بود که بعد فوت میخواسته از سردخانه بزند بیرون ولی ماموران چارهای جز نگه داشتن به زور ایشان نداشتند که منجر به خونریزی از گوش و کبودی سر و صورت آن مرحوم گردید.
در سال ۱۳۸۲ نیز خانم زهرا کاظمی پس از فوت زد و سرش را کوبید به جسم سخت تا دستگاه قضایی را بدنام کنند.
میلیونها تن پرتقال اسرائیلی در تهران و شهرستانها توزیع شد و برای مبارزه با صهیونیزم خورده شد. پیدا کنید پرتقال فروش را!
توضیح کلاغستونی: بقیه بخشها را عمدا ننوشتیم تا بروید گوش کنید! نه اینکه حال نوشتنش را نداشته باشیمها!!!
پیام برای این مطلب مسدود شده.