06.05.2009

دو دقیقه شرمساری که پاکستان را به لرزه انداخت

تغییر برای برابری:
هنگامی که یک فیلم دو دقیقه‌ای که با تلفن همراه گرفته‌ شده‌بود به دنیای اینترنت وارد شد و هر کس که تلفن همراه داشت آن را برای همه‌ی کسانی که می‌شناخت فرستاد، پاکستان به لرزه افتاد. این فیلم خشن و تأثربرانگیز دره‌ی سوات پاکستان را به تصویر می‌کشد؛ دره‌ی زیبایی که زمانی ماه‌عسل مسافران بود و در این روزها به سرزمین فرمانروایی طالبان و بنیادگرایی سعودی بدل گشته‌است.

این فیلم که به “فیلم سوات” معروف شده دختری با پوشش برقع را نشان می‌دهد که روی زمین بی‌حرکت نگه داشته‌شده‌است. دو مرد دست و پای او را گرفته‌اند و مرد سوم – با ریش و عمامه‌ی سیاه – او را شلاق می‌زند. دختر در تقلا برای نجات خود از روی غریزه جیغ می‌کشد (“خواهش می‌کنم نزنید!”) و تقاضای بخشش دارد اما بی‌فایده است.

تماشاکنندگان خاموش‌اند و‌ کاری از دستشان ساخته نیست. ظاهراً به خاطر صحنه‌ی شرم‌آوری که دارد جلویشان اتفاق می‌افتد توانایی حرکت ندارند. دختر بار دیگر به زبان مادری خود، پشتو، جیغ می‌کشد که “یا من را بکشید یا تمامش کنید”. تقاضای عاجزانه‌ی دختر برای بخشودن شدن، در عوض با دستور مردی که چهره‌اش در فیلم نیست مواجه می‌شود که به مرد دیگری که پای دختر را گرفته است می‌گوید: “پاهایش را محکم بگیر.” شلاق‌ها تا زمانی که به عدد 34 برسد ادامه پیدا می‌کند. هنگامی که تمام می‌شود دختر را به ساختمان سنگی آن کنار منتقل می‌کنند.

فیلم برای روزنامه‌نگاران محلی فرستاده شد. از آن جا آن‌ها از خشم بنیادگرایان می‌ترسیدند ساکت ماندند. ترس آنان توجیه‌پذیر بود. همین چند هفته‌ پیش بود که یک روزنامه‌نگار به شکل بی‌رحمانه‌ای در دره‌ی سوات کشته‌شد. مناطق دیگر پاکستان نیز “بهشت امن” خبرنگاران نیست. نزدیک به 40 خبرنگار در هشت سال گذشته در پاکستان کشته‌ شده‌اند که اکثرشان در نواحی تحت سلطه‌ی طالبان رخ داده‌است. با این حال خودسانسوریِ ناشی از ترس از طالبان، تنها دلیلی نبود که رسانه‌های گروهی این فیلم را مخفی نگه‌داشتند. ده‌ها کانال پاکستانی از هر اتفاق کوچک یک “خبر فوری” می‌سازند و برای گزارش سریع‌تر یک رویداد باهم رقابت بچگانه‌ای دارند. اما این فیلم برای روزها و روزها موفق به ورود به اتاق‌های خبر نشد زیرا تعداد زیادی از زنان و مردانِ حاضر در این رسانه‌ها با طالبان احساس هم‌دردی می‌کنند. سمر مینالله، زن مستندساز و نترس، فیلم را به رسانه‌های محلی رساند.

سمر از طریق تلفن گفت که “آن‌ها حاضر به پخش فیلم نبودند.” سرانجام او فیلم را برای خبرنگاران خارجی مستقر در اسلام‌آباد فرستاد. روز دوم آوریل، بعضی روزنامه‌ها مانند گاردین خبر را با تیترهای محتاطانه‌ای منتشر کردند و بی‌بی‌سی اردو نیز خبر را روی وب‌سایت خود گذاشت. در همین حال گروه‌های مدافع حقوق زنان در لاهور و کراچی تظاهرات کردند. و به این ترتیب سکوت شکسته شد. سپس آدم‌های نان‌به‌نرخ روز خورِ رسانه‌ها برای پوشش خبر سوات یورش آوردند. سوم آوریل رسانه‌های الکترونیکی خبر را منتشر کردند و روزنامه‌های صبح چهارم آوریل نیز تمام صفحه‌های اول خود را با پرداختن به جزئیات وحشت‌آورِ رویداد به این موضوع اختصاص دادند.

خشم جهانی

پوشش رسانه‌ای این رویداد با خشم جهانی دوچندان شد. ناراحتی جهانیان آن قدر گسترده‌است که حتی احزاب دست‌راستی و اسلامی نیز برای اولین بار طالبان را محکوم کرده‌اند. هم‌چنین برای اولین بار است که گروهی از ستون‌نویسان و مدیران تلویزیونی – معروف به مجاهدین رسانه‌ها – که با طالبان همدرد بودند، دفاع از آنان را دشوار می‌بینند. تا امروز، تمام خشونت عریانی که طالبان بر قربانیان بی‌دفاع خود اعمال می‌کرد به بهانه‌ی مقاومت در برابر اشغال افغانستان توسط آمریکا توجیه می‌شد. مثلاً زمانی که هتل پنج ستاره‌ی ماریوت در اسلام‌آباد توسط یک بمب‌گذار انتحاری مورد حمله قرار گرفت، یک رسانه‌ی مجاهد معروف، این فرضیه‌ی بی‌پایه و اساس را ارائه کرد که آن هتل وسایل نظامی نیروهای آمریکایی را در خود جا داده‌بود.

مشخص شد که دختر 14 ساله به نام‌‌ “چاند”(چاند در بسیاری از زبان‌های جنوب شرقی آسیا به معنی ماه است) متهم به داشتن “رابطه” با پسر جوانی در همان خیابان به نام عدالت‌خان شده‌است. عدالت خان، که یک برقکار متخصص بود، یک روز که از خانه‌ی چاند بیرون می‌آمد توسط طالبان رؤیت شد. خانواده‌ی چاند از عدالت خواسته‌بودند که بعضی از وسایل الکتریکی‌ خانه را تعمیر کند. یک شبه‌نظامی طالبان پیش از این چاند را خواستگاری کرده بود اما خانواده‌ی او این پیشنهاد را نپذیرفته بودند. حالا زمان خوبی برای انتقام بود. در نتیجه، هم عدالت و هم چاند از خانه‌های خود بیرون کشانده شدند و شلاق خوردند. ابتدا عدالت 50 شلاق خورد و سپس چاند را با یک کمربند چرمی شلاق زدند. مسلم‌خان، سخنگوی طالبان در سوات، در حالی که به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ می‌گفت نه تنها از این رفتار خشونت‌آمیز و خفت‌بار دفاع کرد بلکه مدعی بود که می‌بایست دختر را سنگسار می‌کردند! از آن‌جا که به گفته‌ی مسلم‌خان قبل از جاری‌ساختن شریعت توسط طالبان و در زمانی که طالبان با دولت در حال جنگ بود مجازات دختر اعمال شده‌بود در نتیجه حکمِ سنگسار نمی‌تواند از دادگاه شریعت به‌دست آید.

پیمان نامه اجازه ی تشکیل دادگاه شریعت را داد در نتیجه‌ی عقد “پیمان صلح” بین طالبان و دولت پاکستان در 21 فوریه، دادگاه‌های شریعت دایر شدند. این دادگاه‌ها احکام را در سه روز و بدون حضور وکیل صادر می‌کنند زیرا وکلا در شریعت صلاحیت ندارند.

در حالی که نگارنده مشغول نگاشتن این خطوط است، اطلاعات بیشتری در حال انتشار است و آخرین خبر می‌گوید: طالبان، عدالت را مجبور کرده‌ که با چاند ازدواج کند. هر چه اطلاعات بیشتری به مردم برسد آن‌ها بیشتر تحریک و عصبانی می‌شوند. این خشم در حال بدل شدن به تظاهرات اعتراضی در پاکستان است. تک‌تک این اعتراض‌ها علیه طالبان مهلک‌تر از تمام حمله‌ها‌ی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا بر ضد آن‌هاست.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates