(اسفندياررحيم مشائي کيست؟) مرد هزار چهره سیاست دردولت نهم مناسب چاپ
خُسن آقا: حداقل هنری که این انتخابات دارد این هست که آقایان پته یکدیگر را روی آب میدهند، ما هم لذت می بریم.
خرداد نو: مرد هزار چهره سیاست دردولت نهم (اسفندياررحيم مشائي کيست؟) ادامه حضور اسفنديار رحيم مشائي در دولت نهم، يکي از عجايب سياسي در دولت احمدی نژاد است. او تقريبا هرچه که خواسته را تا به امروز بر زبان آورده، اما هيچ قدرتي توانايي برکناري يا راضي کردن او به استعفا را ندارد. مشائي يکي از معدود افرادي است که حسین شريعتمداري در کيهان عليه او بسيار قلم زد، اما فايده اي نکرد.نظرات وي عموماً شنيدني است؛ هم از لحاظ بديع بودن و هم از اين نظر که از زبان معاون رئيس جمهوري بيان مي شود که ادعاي ارزشي ترين دولت پس از انقلاب را دارد. سخنگوي دولت، غلامحسين الهام در ميان دانشجويان دانشگاه امام صادق در اوايل دی ماه1387 در پاسخ به انتقادات دانشجويان در خصوص اظهارات مشايي گفت: “ممكن است از جهات مختلف به يك فرد انتقاداتي وارد باشد، اما نبايد دولت را به يك فرد بند كرد چرا كه دولت مشايي نيست و آقاي احمدي نژاد هم مشايي نيست.” بیوگرافی اسفندياررحيم مشائي اسفنديار رحيم مشايي در آبان ماه سال 1339 در رامسر متولد شد. در نوجواني به خوبي قرآن را تلاوت مي کرد و در هيات های مذهبي مداحي اهل بيت را مي گفت. او در زمان پيروزي انقلاب 18 سال داشت. اسفنديار كه در فضاي داغ آن روزها از 15 سالگي براي مردم شهر و روستا سخنراني كرده بود، در بحبوحه انقلاب تبديل به سخنراني قهار و محور اقدامات انقلابي شهر شد. راهاندازي راهپيمايي ها، نوشتن بيانيهها و پخش اعلاميههاي امام خميني(ره)، برگزاري هيأت مذهبي و مراسم خواندن دعاي كميل و ندبه از جمله فعاليت هاي او پيش و در اوايل انقلاب است. سابقه دستگيري ندارد و آنطور که خود مي گويد چندين بار از خطر ساواک رهايي يافته است. مهندسي الکترونيک را از دانشگاه صنعتي اصفهان گرفته است. او نيز چون ديگر همراهان احمدي نژاد، در سال هاي 65-66 دوباره به تحصيل روي آورده است. وي پيش از تاسيس وزارت اطلاعات به سيستم اطلاعات-امنيتي که در کشور توسط نهادهايي چون سپاه راه اندازي شده بود، پيوست. رحيم مشائي در اطلاعات سپاه رامسر به فعاليت پرداخت. وي سپس به دليل بحراني که اوايل انقلاب علي الخصوص در سال هاي 58 تا 61 گريبان مناطق کردنشين را گرفته بود، به دعوت سردار نقدي به کردستان رفت تا در سمت معاون اطلاعات واحد كومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سيدالشهداء شروع به فعاليت کند. مقارن با فرمانداري احمدي نژاد در خوي، وي عضو شوراي تامين استان آذربايجان غربي بود. حسين الله کرم درباره آشنايي احمدي نژاد و مشائي مي نويسد : “احمدينژاد فرماندار خوي بود و مشايي عضو شوراي ويژة تأمين استان. اين آشنايي سبب گشت تا بعدها احمدينژاد(شهردارتهران) به سبب شناختي که از سبک کار فرهنگي موفق او در کردستان داشت او را به سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران فراخواند.” وي با نام مستعار “مرتضي محب الاوليا” در مناطق کردنشين به اقدامات امنيتي-اطلاعاتي دست زد. او همچنين عضو شوراي تامين استان آذربايجان غربي نيز بود، البته با نام اصلي اش يعني اسفنديار رحيم مشائي. پس از تشکيل وزارت اطلاعات در سال 63، رحيم مشائي “مسئول تدوين استراتژي نظام جمهوري اسلامي در خصوص اکراد ايراني” بود. در زمان تصدي “محمد محمدي ري شهري” بر وزارت اطلاعات، وي مسئوليت “مناطق بحراني کشور” را عهده دار بود. او همچنين از موسسين “موسسه مطالعات علمي” [سال 76] وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعاليت اش تحقيق و پژوهش و ارائه راهکار در خصوص مسائل قوميت هاي ايراني، شناخت بيشتر آنان و همبستگي ملي است. وي سپس به وزارت کشور رفت و در دوران تصدي علي محمد بشارتي مديرکل اجتماعي وزارت کشور شد و از آنجا به راديو پيام و سپس به شهرداري منتقل شد. رحيم مشائي مدير مسئول ماهنامه “سوره” نيز هست. اين نشريه با گستره توزيع بين المللي در ايران و جهان منتشر مي شود. زبان آن كردي سوران است و به گويش كرمانجي نيز ده صفحه مطلب منتشر مي كند كه اخيرا به صورت ويژه نامه كرمانجي ضميمه مجله مي شود. همچنين سرمقاله نشريه علاوه بر كردي به زبان فارسي هم درج مي شود. مشخصا در ميان بدنه وزارت اطلاعات از او به عنوان کارشناس مسائل کردستان ياد مي شود. اسنفديار رحيم مشائي با آغاز به کار دولت نهم و به دليل آشنايي پيشين رئيس جمهور منتخب با وي، در بدنه دولت جذب شد و رياست سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري را عهده دار شد. وي همچون غلامحسين الهام ابوالمشاغل است؛ رييس مركز مطالعات جهاني شدن، جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، عضو شوراي نظارت بر صداوسيما، عضو شوراي فرهنگي دولت، نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، عضو کميسيونهاي اقتصاد وفرهنگي دولت و در آخر رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران-پاكستان-هند، از جمله اين مشاغل است. رحيم مشائي همچنين عضو هيأت مديره موسسه “رايانه شهر” است. مدير عامل اين موسسه که در زمينه هاي مختلف علوم کامپيوتري فعاليت مي کند فردي به نام “خسرو کاظمي آذربايجاني” است و مشائي در کنار افرادي چون حميد بقايي، کاظم کياپاشا، مجيدرضا ربيعي و…، هيأت مديره آن را تشکيل مي دهند. رحيم مشائي از حجاب گرفته تا مسائل اتمي صاحب نظر است. حتي گفته مي شود بسياري از اقدامات احمدي نژاد با هدايت و نظر مشائي است و دولتي ها اگر قصد اقدامي دارند پس از رئيس جمهور و و معاونش بهتر است او را نيز در جريان بگذارند! مشائي و ميراث فرهنگي از آغاز به کار مشائي در سازمان ميراث فرهنگي، اغلب مديران قديمي اين سازمان عطايش را به لقايش بخشيده اند. شخص مشائي و سازمان متبوعش نيز هر روز با اشتباه و ندانم کاري تازه اي بر خطاهاي گذشته شان افزوده اند.آبگيري سد سيوند از جمله نکات منفي است که در کارنامه مشائي ثبت شده است. مشائي در اين باره در زمستان سال 85 گفته بود: “وظيفه ما اين بود كه يك بررسي كارشناسي دقيقي از منطقه انجام بدهيم به همين دليل سازمان ميراث فرهنگي با تحرك بسيار خوب سيزده هيأت كارشناسي داخلي وخارجي، جلوي آبگيري را گرفتيم. بارها در چند مرحله.” اما سرانجام سازمان با توجه به مصالح ملي رضايت داد که وزارت نيرو سد را آبگيري کند. سد سيوند در 95 کيلومتري شمال شيراز، پنجاه کيلومتري تختجمشيد و در حدود هفده کيلومتري پاسارگاد، بر روي رودخانه سيوند و درون منطقه اي که به تنگه بُلاغي معروف است، ساخته شده است. فاصله دهانه سد سيوند تا آثار و سازههاي اصلي پاسارگاد نزديک به هفده کيلومتر و بنا به نظر کارشناسان، خط پايان آب گيري درياچه پشت آن ـ که رو به دشت مرغاب دارد ـ نزديک به هفت يا نه کيلومتر است در حالي که بنا به نظر پارهاي ديگر از کارشناسان در صورتي که سد با کل ظرفيت آب گيري شود درياچه اي که پشت آن به وجود ميآيد در نزديکي چهار کيلومتري آرامگاه کورش مي ايستد. با آب گيري سد سيوند بيش از هشت هزار اصله درخت پانصد ساله از بين رفت و همچنين چندي پيش اعلام شد که ساختمان آرامگاه کوروش نم کشيده است.عبور مترو از ميدان “نقش جهان اصفهان” و حفر تونل زير چهارباغ عباسي در مهرماه امسال دومين دردسر بزرگ مشائي از ابتداي کارش در حيطه ميراث فرهنگي بود. ماجراي الواح گلي که در سال 1930 به دانشگاه شيکاگو انتقال داده شده بود و در دهه هفتاد به دليل شکايت خانواده هاي يهودي از تروريسم دولتي ايران عوايد فروش آن به آنان تعلق گرفت. سر سرباز هخامنشي که مهرماه1386 مشائي خبر بازگشت آن را به خانه مي داد، ناگهان در آبان ماه سال 86 به فروش رفت و سازمان ميراث فرهنگي در اظهار نظري گفت: “قرار بر اين نبود!”، دزدي از آثار باستاني “سرهرکولي” کرمانشاه، حراج اشياي عتيقه ايران در فرانسه و انگليس در سال 85 از جمله نمره هاي ضعيفي است که سازمان ميراث فرهنگي در زمان رياست مشائي کسب کرده است. در خردادماه 87 در يکي از آخرين اين موارد، کتيبه هخامنشي خارک که اواخر سال 86 در پي احداث جادهاي توسط وزارت نفت، در اين جزيره تاريخي کشف شده بود، توسط برخي افراد ناشناس با يک شي نوک تيز تخريب شد. باستان شناسان از اين کتيبه که به خط فارسي باستاني بود به عنوان سندي ديگر بر نام خليج فارس ياد ميکردند، که در يورش افراد ناشناس از بين رفت. اين موارد را بايد به همکاري نزديک سازمان با شرکت “توسعه جهانگردي و ايرانگردي” افزود. اين شرکت با مديريت مهدي جهانگيري معاونت سابق سرمايه گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پس از ابلاغ اصل 44 توسط مقام معظم رهبری در يک معامله درون سازماني و عجيب ، هرچه که بود را در مالکيت خود گرفت. شركت مادر تخصصي توسعه ايرانگردي و جهانگردي از نوع سهامي خاص و ماموريت ها و وظايف آن، برنامه ريزي و توسعه زيرساخت هاي صنعت گردشگري از قبيل مراكز اقامتي، اردوگاه گردشگري (كمپينگ) و حمام هاي آب معدني، مجتمع هاي خدماتي رفاهي بين راهي، مناطق نمونه گردشگري، مجتمع هاي سياحتي و تفريحي، تاسيسات و تجهيزات جابه جايي گردشگري و اجراي طرح ها و پروژه ها از طريق عقد قرارداد با پيمانكاران و مشاوران صلاحيت دار است. اين شرکت جز در استان هاي تهران، لرستان، گلستان، آذربايجان غربي، کهگيلويه و بوير احمد و خراسان شمالي، در 23 استان ديگر شعبه دارد و هتل صخره اي کندوان، شرکت توسعه فن آوري اطلاعات ميراث آريا، شرکت توسعه مهمانخانه هاي پرديسان، شرکت هتل هاي بين المللي راحت، شرکت سرمايه گذاري پاد، شرکت توسعه هتل هاي شرق ايران،هتل بينالمللي لاله تهران، هتل لاله يزد، هتل لاله چابهار، هتل بينالملليسرعين و همچنين مجمتع آبدرماني سبلان و…را خريد و فروش کرده است. مشائي و جهانگيري به سراغ موزه ها نيز رفته بودند که با هوشياري برخي از فرهنگ دوستان و سايت هاي خبري، نتوانستند معاملاتش را به سرانجام برساند. مشائي و ماجراهايش • در اوج اختلافات سازمان تربيت بدني و فدراسيون فوتبال در جام جهاني 2006 در آلمان هنگامي که دادکان، رئيس فدراسيون فوتبال وقت، از عدم واگذاري بودجه به اين فدراسيون در آستانه جام جهاني انتقاد مي کرد، علي آبادي رئيس سازمان تربيت بدني گفت: “يک ميليارد تومان براي اين کار به اسفنديار رحيم مشائي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري داده ام.” هيچ کس اما نپرسيد اين پول کجا رفته و کجا هزينه شده است؟ • از زماني که رياست سازمان ميراث فرهنگي را به عهده گرفته، تقريبا هر سال به مکه و مدينه سفر کرده است، وي در همه سفرها تيم مورد نظر خود را به همراه برده است. • نيمه مهر 87، معاون رئيسجمهور در مراسم افتتاحيه نخستين جشنواره برترينهاي صنعت گردشگري با بيان اينکه ملائکه مرتب در عرصه کشور درحال پرواز هستند، افزود: “پس اين همه قدرت، شجاعت و جسارت از کجا ميآيد و اين همه قلبهاي استوار و محکم چطور شکل گرفتهاند؟ براي همان فرياد، شعر، ترانه و سرود فرشتگان است!” اين سخنان واکنش شديد اصولگرايان سنتي از جمله حسین شريعتمداري را به دنبال داشت. ارتباط احمدي نژاد و رحیم مشائي آنچنان که گفته مي شود زماني که احمدي نژاد در اوايل دهه 60 فرماندار خوي بوده، رحيم مشائي عضو شوراي ويژه تامين استان آذربايجان غربي بود. ارتباط اين دو از آنجا آغاز شد، اما تاثير وي بر رئيس جمهور و عدم واکنش احمدي نژاد نسبت به اقدامات وي سبب شد که در محافل سياسي شايعه شود که مشائي بر احمدي نژاد نفوذ دارد. نمونه آن زماني بود که محمود احمدينژاد به معاون خود و رئيس سازمان تربيت بدني دستور داده بود منع ورود زنان به ورزشگاه ها برداشته شود که اين اقدام مورد اعتراض علماي معظم وبلندپايه قم قرار گرفت. گفته مي شد اين اقدام به درخواست مشائي بوده است. يکي از منابع نزديک به اصولگرايان همان زمان گفت: “هنگامي که احمدي نژاد، اسفنديار رحيم مشائي را به رياست سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران منصوب کرد، با اعتراض بسياري روبرو شد. در دوران شهرداري نيز، گروهي از مشاوران جوان شهرداري تهران، دليل مخالفت خود را مسايل فرهنگي و همگرايي رحيم مشائي با انجمن حجتيه اعلام کرده بودند که بي تفاوتي احمدي نژاد به اعتراض آنان در نهايت به استعفاي جمعي گروهي از مشاوران جوان احمدي نژاد انجاميد.” در 9 دي ماه سال 86 رييس جمهور در حكمي رحيم مشايي را به عنوان “رييس مركز ملي مطالعات جهاني شدن” منصوب كرد. براساس اين حكم، “مركز گفتگوي تمدن ها” با همه امكانات و نيروي انساني در “مركز ملي مطالعات جهاني شدن” ادغام شد و اين مركز مستقيماً زير نظر رييس جمهور فعاليت خواهد كرد. احمدي نژاد همچنين در پايان اين حكم از همه وزارتخانه ها، سازمان ها و دستگاه ها خواسته است كه همه گونه همكاري را با رييس “مركز ملي مطالعات جهاني شدن” بعمل آورند. سخنان مشائي که چون مشاور احمدي نژاد (کلهر) عجيب و دور از چارچوب دولت بود، هيچگاه با واکنش احمدي نژاد روبرو نشد. اين ارتباط با ازدواج فرزندان رئيس و معاونش مستحکم تر شد. در نوروز سال 87 محمود احمدي نژاد اين بار نه در قالب رئيس يک دولت، بلکه به عنوان يک پدر به خانه معاون خود رفت تا دختر او را براي پسر بزرگش خواستگاري کند. پس از مراسم خواستگاري و گرفتن جواب «بله» از عروس خانم، خطبه عقد توسط حاج آقا ثمري امام جماعت مسجد سلمان، ميان زوجين جاري مي گردد و مهريه عروس خانم 14 سکه بهار آزادي تعيين شد. احمدي نژاد در سال 87، رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران- پاكستان-هند که از مهمترين موضوعات مطالب مطرح شده در دولت بود رابه وي سپرد تا ديگر اين ارتباط هيچ خللي بر آن وارد نشود. يکي از همسفرهاي اصلي احمدي نژاد در سفرهاي مهم اش، غير از ثمره هاشمي و دکتر پرویزداوودي، رحيم مشائي است. اوج روابط حسنه اين دو زماني براي ديگران مشخص شد که رئيس جمهور در ماجراي اظهارات مشائي مبني بر دوستي با مردم اسرائيل ،با تمام قدرت از وي حمايت کرد. ماجرای رحیم مشایی وخبرنگار ترک در اوايل تير ماه 1385، اسفنديار رحيم مشائي در گفت و گو با روزنامه “صباح” چاپ ترکيه گفت که استفاده از حجاب در ايران آزاد است! مشايي در پاسخ به سوال “اليف کورپا” خبرنگار زن روزنامه صباح، که “آيا ميتوانم روسريام را بردارم؟”، گفته است: “بله! اينجا ايران آزاد است.” مشائي در ادامه گفته بود: “در ايران استفاده از حجاب بدون اجبار است و هيچ فشاري از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نميشود. اين يک انتخاب کاملا شخصي است. اگر شما در ايران از روسري و حجاب استفاده نکنيد هيچ مقام دولتي به شما تذکري نخواهد داد. البته شايد به شما بگويند که اين کار برخلاف عرف و عادات ملي ماست و اگر استفاده کنيد بهتر است. ولي باز تاکيد ميکنم که هيچ اجباري در کار نيست.”خبرنگار در ادامه ميپرسد: “ايرانيهايي که به قصد تفريح به ترکيه ميآيند، يعني توريستهاي ايراني در ترکيه، مشروبات الکلي استفاده ميکنند و حجابي هم ندارند و در آب، خانمها با مايو ميروند. اين شما را ناراحت نميکند؟” مشائي با خنده مي گويد: “اين مسائل شخصيشان هست و اگر دوست دارند ميتوانند هم مشروبات الکلي استفاده کنند و هم بيحجاب باشند و هم با مايو بگردند! درايران بخاطر دستورات ديني استفاده از مشروبات الکلي ممنوع است، به همين علت ايرانيها ميتوانند در خارج از ايران از اين نوشيدنيها استفاده کنند. اين يک ترجيح شخصي است، الگوي ما در صنعت توريسم، کشور ترکيه است!” وي در ادامه گفته بود: ” دوره اسلامگرايي به پايان رسيده است، بشر سرعتش بالا رفته است، فهمش تيز شده و به يک حقايقي مي رسد که آن را لازم نيست ديگر از دور پوسته اسلام طي کند.” خبرنگار ترک در پايان مصاحبه نوشته بود: “تاكيد آقاي مشائي مبني بر اين كه اگر در محافل عمومي ايران بي حجاب باشيد كسي حق برخورد و بازداشت شما را ندارد، برايم بسيار عجيب بود.”پس از انتشار این خبر، موج واکنش ها آغاز شد. ابتدا نمايندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به اظهارات اسفنديار رحيم مشايي رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و معاون رييس جمهور واكنش نشان دادند. در عين حال دو روزنامه اصولگراي كيهان و جمهوري اسلامي نيز نسبت به اظهارات معاون رييس جمهور اعتراض كرده و آن را تقبيح کردند. محمدتقي رهبر عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس گفت: “نميدانم چرا آقايان در دولت حرفهايي ميزنند كه بعدا مجبور ميشوند حرفهاي خود را توجيه كنند.” در اين باره جمهوري اسلامي خبر داد كه “از قم خبر مي رسد اظهارات رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، از جمله موضوعات مورد بحث در جلسه مراجع عظام تقليد بوده و از چنين اظهاراتي ابراز نگراني كرده اند.” اما اصولگرايان بالااتفاق به دليل تازه کار بودن دولت نهم، موضوع را ناديده گرفتند، هرچند اين سخنان و عدم برخورد رئيس جمهوري، آغاز دلخوري مراجع از احمدي نژاد شد. محمد تقي رهبر نماينده اصفهان در مجلس وقت “هفتم” و عضو كميسيون فرهنگي درباره اظهارات مشائي گفت: “اگر آقاي مشائي اين صحبتها را مطرح كردند، به نظر من بسيار مصاحبه بد و اظهارنظرهاي نامطلوبي بوده است. كشور ما قانون دارد، كشور ما با تركيه، تايلند، پاريس و… فرق ميكند، يك مدير اسلامي در جايگاه مسووليتي كه دارد و معاون رييس جمهوري است و در اين نظام كار ميكند، اين گونه حرف نميزند. متاسفانه يك عده حساب شده حرف نميزنند. ما به اين افراد توصيه ميكنيم حساب شده حرف بزنند، جامعه، نظام و مسووليتي را كه دارند، درك كنند. ما با كسي قوم و خويشي نداريم و با كساني كه هنجارشكني يا اظهاراتشان هنجارشكني باشد، برخورد خواهيم كرد.” کيهان نيز از قول يکي از وزرا که به مشايي گفته بود خبر را تکذيب کند، نوشت: “[مشائي:] اين اخبار چندان اهميتي ندارد كه بخواهم آن را تكذيب كنم.”اما رحيم مشائي در زمستان سال 85 درباره اين موضوع در برنامه « نگاه يک» اين چنين اظهار نظر کرد: “من صدها مصاحبه کردم در داخل و خارج از كشور، حالا اگر کسي قصد عمدي دارد مثل همين خانم اعلام کرده که من گفته ام شما مي توانيد همين جا مي تواني روسري رو را برداريد. خب! تو که معتقد به روسري نيستي! من هم که به تو گفتم روسري ات را بردار. خب! روسري ات را برمي داشتي! در حاليكه خودش با من عکس انداخته و حجابش هم کم تر از زنان ما نبوده. خوب اين دروغ آشكاره. بحث من اين است که وقتي دروغي اين قدر آشکار است، چه کساني جرأت مي کنند به اين دولت، چنين تهمتي بزنند؟ اون هم اين دولت كه افتخارش حفظ ارزش هاست. ببينيد حرف اين است مي خواهند ثابت کنند که با حفظ ارزش ها نمي توان گردشگري را رونق داد. ريشه را اگر مي خواهيد پيدا كنيد، ما مي خواهيم بگوييم با حفظ ارزش ها و اصول، با زيبايي هاي ارزشي ايران ما مي توانيم ميليون ها نفر را از سراسر جهان به ايران دعوت کنيم که بيايند و از ما تأثير بپذيرند، اين مخالف خواست دشمنان اين مردم است. گفتند آقاي معاون رييس جمهور گفته كه خوردن شراب اشكال ندارد، زن و مرد مي توانند در كنار هم با مايو سفر كنند و حجاب هم در ايران آزاد است. هر كه مي خواهد روسري داشته باشد هركسي هم مي خواهد نداشته باشد. يكي از آقايون از من پرسيد اينها چيست؟ گفتم اينها كه هيچي! اصلا دين كه هيچي، فرض كن كه ما دين نداريم. يك نفر شما پيدا كن كه جرات داشته باشه اين [اين گونه اقدامات] را كه در پيشگاه اين مردم كه اين همه شهيد دادند، انجام بده. نظام كشور ما، ارزش كشور ما، اصلا افتخارمون ارزش هاي اسلامي است. دين نداره، جراتش را داشته باشد كه بيايد توي اين كشور بگويد، حالا معاون رييس جمهور هم نه هركسي گفت دومي اش من!” معاونش بهتر است او را نيز در جريان بگذارند! ماجرایی در استانبول اسفنديار رحيم مشائي، در چهارم آذر سال 1384 در افتتاحيه نمايشگاه گردشگري کشورهاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي، شرکت کرد که اتحاديه بنگاههاي خدمات مسافرتي ترکيه “تورساب” در شهر استانبول برگزار کرده بود. آنطور که بعدها مشخص شد مراسم افتتاحيه با رقص و آواز زنان همراه بود و 7 دي ماه سال 1385 پس از گذشت بيش از 13 ماه از اين مراسم، خبرگزاري ايرانيوز منتسب به قاليباف(شهردار تهران) تصوير ويدئويي از اين مراسم را پخش کرد که در آن، رحيم مشائي در حال تماشاي رقص زنان و کف زدن در صف نخست شرکت کنندگان مراسم ديده مي شد. فيلم مربوطه، در شرايطي توسط ايرانيوز منتشر شد که خبر آن بلافاصله توسط پيامک و بلوتوث هاي افراد ناشناس پخش شد. در يکي از اين پيامک- بلوتوث ها آمده بود: “ايرانيوز با هدف اصلاح منتشر کرد: فيلم حضور معاون رئيسجمهور در مراسم […] رقص و آواز”. يک روز پس از پخش اين فيلم، مدير مسئول و دبير سياسي سايت ايرانيوز بازداشت شدند و دو شب را در بازداشت گذراندند،اما سعيد ابوطالب و عماد افروغ، دو تن از نمايندگان تهران در مجلس به دفاع از سايت ايرانيوز پرداختند و رحيم مشائي را مورد انتقاد قرار دادند. روز 12 دي ماه در واکنش به انتقاد شديد دو نماينده مجلس، رحيم مشائي از سعيد ابوطالب و عماد افروغ به دادستان تهران شکايت کرده و آنان را به نشر اکاذيب عليه خود متهم کرد! او فيلم را مونتاژ شده دانست و در شکوائيه اي خطاب به دادستان تهران نوشت که سعيد ابوطالب و عماد افروغ مخالفت آشکار با دولت محمود احمدي نژاد دارند که وي در آن عضويت دارد و به علت آنچه که او موفقيتهاي سازمان تحت مديريتش در “تحرک جدي و آشکار در توسعه صنعت گردشگري کشور” مي خواند، پيوسته در جهت تضعيف عملکرد او تلاش کرده اند.از همه جالب تر اظهارات غلامحسین الهام بود؛ سخنگوي دولت اظهارنظر در اين زمينه را به “بررسي دقيق و داوري قوه قضائيه” موکول کرده اما تصريح کرد: “آقاي رحيم مشائي پس از آنکه متوجه رقص زنان در برنامه شده، جلسه را ترک کرده است.” اين در حالي است که زمان فيلم مورد نظر يک ساعت و 5 دقيقه و 26 ثانيه بود. يک دقيقه و 40 ثانيه پس از آغاز مراسم در اين فيلم رقص زنان آغاز ميشود و تا دقيقه 13 و 30 ثانيه، سه رقص جداگانه برگزار ميشود که بر اساس فيلم موجود، در تمام اين صحنهها رحيم مشايي نيز حضور داشت. رحيم مشائي در نامه خود به “مرتضوي” نوشت که تصوير ويدئويي حضور او در مراسمي که با رقص زنان همراه بوده را سعيد ابوطالب براي پخش در اختيار سايت “ايرانيوز” گذاشته تا بدين ترتيب نشان دهد که او در مراسم خصوصي رقص شرکت کرده است و به مسئول ايرانيوز نيز اطمينان داده که به هيچ وجه نگران عواقب اين کار نباشد زيرا از حمايت مجلس برخوردار است و با انتشار اين تصاوير فرصتي براي آقاي مشائي باقي نخواهد ماند تا به دفاع از خود بپردازد. عماد افروغ که طرف شکايت رحيم مشائي قرار گرفته بود، اين شکايت را “از چشمه هاي جوشان توهم رحيم مشائي” خوانده و گفته بود که کميسيون فرهنگي مجلس از مدتها قبل قصد داشته گزارشي از آنچه وي “ضعف شديد مديريت آقاي رحيم مشائي خواند” آماده کند. مشائي همچنين ادعاي سعيد ابوطالب را که گفته بود در مراسم افتتاحيه نمايشگاه گردشگري هيچ مقام رسمي هم سطح آقاي رحيم مشائي حضور نداشته تکذيب کرده و گفت: “اولاً آنجا چند وزير حضور داشته و بعد دبيرکل سازمان کنفرانس اسلامي هم که از حد وزير بالاتر است کنار من نشسته است”. اما وي در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس که پرسيده بود، چه وزيراني در مراسم حضور داشته اند، گفت: “يادم نمي آيد کدام وزيران بوده اند.” جالب آنکه رحيم مشائي در اين مصاحبه و هم در شکوائيه اي که به دادستان تهران نوشت، هر بار که از اکمل الدين احسان اوغلو، دبيرکل سازمان کنفرانس اسلامي ياد کرده، نام او را به اشتباه، ”ابراهيم اوغلو” گفته بود.ابوطالب نيز به طعنه ضمن يادآوري ماجراهاي ديگرمشايي در ترکيه گفته بود:”تعجب برانگیزاست چرا ايشان هر وقت به تركيه ميروند تحت تاثير فضاي دولت لائيك آن كشور، خطوط قرمز تنها كشور شيعه نشين دنيا را ميشكند”.فضاي ديني شهر قم دوباره آشفته شد و قرار شد سه تن از مراجع عظام، اعتراضاتي عليه مشائي سامان دهند. در مجلس، عماد افروغ تاکيد کرد که کميسيون فرهنگي مجلس قصد دارد تا در خصوص سازمان ميراث فرهنگي تحقيق و تفحص کند. در همان زمان در شهرداري تهران، مشائي متهم به بدهکاري شد. وي تا آن زمان چندين ميليارد تومان بدهي بر جاي گذاشته و بودجه ساليانه سازمان متبوعش را ظرف شش ماه نخست سال به اتمام رسانده بود. منتقدان وي مي گفتند با بررسي مدير جديد اين سازمان (فرهنگي و هنري شهرداري تهران)مشخص شده که نزديک به پنجاه ميليارد تومان از بودجه اين سازمان خارج از رديف خرج شده و تکليف هفده ميليارد تومان از اموال سازمان فرهنگي-هنري شهرداري تهران در هاله اي از ابهام است. اين همان پولي بود که بعدها گفته شد، مشائي از بيت المال براي رأي آوردن احمدي نژاد هزينه کرده است. اعطاي وام به جوانان، تامين سالن هاي رايگان براي ازدواج جوانان، کاروان هاي شادي در شهر، ورزش محله و اقداماتي از اين دست از جمله کارهاي هزينه بر مشائي در سال پاياني دولت هشتم براي ياري رساندن به احمدي نژاد بود.مشائي در محرم سال 85 در باره حضورش در نمايشگاه گردشگري کشورهاي اسلامي در ترکيه در گفت و گو با شبکه اول سيما گفت: “ما ناگهان متوجه شديم بخشي از اين مراسم، در واقع رقصي از اين مراسم به صورت گزيده در روي يك سايت اينترنتي قرار داده شده و در آن تبليغ شده كه معاون رييس جمهور رفته در يك مجلس رقص شركت كرده. دقت مي فرماييد يعني كاملا نشان از يك توطئه بود كه يك مجلس رقص خصوصي است آن هم رايزن فرهنگي هم به ايشان گفته كه مجلس خصوصي است و رقص است و شما نبايد شركت كنيد و اين يعني با علم رفته و از روي علاقه رفته كه بيايند يك جوي را در كشور جا بيندازند كه بله ارزشي نيستند و خلاف ارزش ها حركت مي كنند. در حالي كه اولا اينكه يك مجلس رسمي افتتاحيه است، دو ساعت، دو ساعت و نيم برنامه افتتاحيه نمايشگاه گردشگري كشورهاي اسلامي كه من و دبيركل سازمان كنفرانس كشورهاي اسلامي نشسته [بوديم] مجلس لهو و لعب نبود. اين مراسم، مراسم رقص نيست. در خيلي از مراسم دنيا برنامه هاي هنري هست آنها رقص را حرام نمي دانند، ما رقص را حرام مي دانيم. ما هر وقت در اين مراسم در صحنه بين المللي مواجه مي شويم طبيعتا بايد در ادامه اش حضور نداشته باشيم. ما اين كار را هميشه انجام داديم. نه من ،بسياري از مديران انجام مي دهند. و اين هم وظيفه من بوده كه انجام دادم. اما اينها تلاش كردند كه جو ديگري بسازند.” اسرائيل دوست ماست! 29 تير سال 1387 اسفنديار رحيم مشايي، در همايش نوآوري و شكوفايي در صنعت گردشگري كه در محل مركز همايشهاي صدا و سيما برگزار شد اظهار داشت: “دوره آنكه كسي بخواهد ديني را بر دنيا حاكم كند گذشته است. دنياي امروز گوشهايش بيشتر از هميشه تاريخ باز است كه زيباترين پيامها را بشنود. امروز منطق الهي و انساني، دامنه ساز و افقپرداز در دنيا خريدار دارد. مشايي ادامه داد: “ايران امروز با مردم آمريكا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست اين افتخار است، البته ما دشمن داريم و ناجوانمردانه ترين دشمني ها در دنيا به ملت ايران صورت ميگيرد. ما مردم آمريكا را از برترين ملتهاي دنيا مي دانيم.” مشائي بايد برود، ولي نمي رود! پس از انتشار سخنان تاريخي وي که در دوره 30 ساله جمهوري اسلامي بي نظير بود، موج شديدي از انتقاد جريان هاي چپ و راست به سوي دولت روانه شد. علي اردشیر لاريجاني رئيس مجلس شورای اسلامی به عنوان اولين منتقد گفت : “ما با مردم اسرائيل دوست نيستيم.” به ترتيب موج انتقادها بالا گرفت و تا حوزه علميه قم رسيد. روزنامه هاي محافظه کار کيهان و جمهوري اسلامي چند سرمقاله درباره اين موضوع نوشتند و مدام تکرار کردند که يا مشائي اشتباه گفته يا خبرنگار به اشتباه خبر را نقل کرده و بهتر آن است که مشائي از مردم ايران معذرت خواهي کند. ششم مردادماه، معاون رئيس جمهور اظهارات پيشين خود درباره ساکنان سرزمين هاي اشغالي فلسطين را غير سياسي خواند و تاکيد کرد که در بيان دوستي ملت ايران، نام ملت بر ساکنان اين سرزمين ننهاده است. چندي نگذشته بود که در اواسط مرداد ماه مشائي در کنفرانس خبري خود در کاخ گلستان با تاکيد دوباره بر سخنان قبلي اش افزود: ”بنده به حرفهايم افتخار ميكنم و آنها را اصلاح نميكنم بلكه هزار مرتبه ديگر نيز تكرار ميكنم كه ما آحاد مردم دنيا را دوست داريم و اين افتخار ماست كه چون اعتقاد و آرمانهايمان انساني است در بين تودههاي مردم در دنيا دشمني نداريم. مردم ايران با مردم آمريكا فرقي ندارند. ما با همه مردم دنيا دوست هستيم حتي مردم آمريكا و اسرائيل.” اين سخنان آنچنان ضربه اي به اصولگرايان و مجلس وارد کرد، که نمايندگان تصميم گرفتند حوزه کاري مشائي را زير نظر مجلس بياورند. هر آنچه مجلس و اصولگرايان از احمدي نژاد تقاضا کردند که مشائي برکنار شود، افاقه نکرد و وي با خيال راحت بر صندلي اش نشسته بود. احمد توکلي گفته بود: “معتقدم آقاي مشايي هم بايد استعفا دهد و برود.”علي مطهري نيزابراز داشت: “مايه تأسف است که معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، به تازگي مطالبي را بر زبان راندهاند که عواطف همه علاقه مندان به انقلاب اسلامي را جريحهدار ساخت.”بسيج دانشجويي دانشكده حقوق دانشگاه تهران هم دربيانيه اي يادآور شد که “مشايي بايد به فكر استغفار هزارباره باشد”. دانشجويان عضو جنبش عدالتخواه دانشجويي نيز روز 23 مرداد ماه در مقابل سازمان ميراث فرهنگي تجمع و به سر دادن شعارهايي نظير “مشايي، استعفاء استعفاء” و “اسفنديار رويينتن، بصيرت ندارد” عليه مشائي موضع گيري کردند. دويست نماينده مجلس طي بيانيه اي، سخنان مشائي را محکوم کرده و تاکيد کردند که وي لياقت معاونت دولت احمدي نژاد را ندارد. کيهان طي مقالاتي هر چه توانست به مشائي نسبت داد و براي برکناري وي به احمدي نژاد فشار آورد، اما حکم برکناري مشائي صادر شدني نبود. هرچه که نصايح رهبر گرانقدر انقلاب و مقام رهبري بود در قالب مقالات گوناگون و از زبان سياسيون از جمله؛ کروبي، خاتمي، مرعشي، باهنر، لاريجاني، حداد عادل، مطهري جاري شد، مجلس تا پاي استيضاح رئيس جمهور هم رفت، اما احمدي نژاد با قدرت تمام از معاونش حمايت کرد و پشت او را خالي نکرد. شخص مشائي نيز حاضر به دادن استعفا نبود. سي و يکم مردادماه، وي در حاشيه ثبت ملي آيينهاي نيمه شعبان در حاليكه در بين دهها دوربين داخلي و خارجي احاطه شده بود درباره موضوع استعفاي خود اظهار داشت: ”خدمتگزار ملت هيچ گاه استعفا نميدهد!” با ورود رسمي و علني آيتالله ناصر مکارم شيرازي از مراجع عظام تقليد به ماجراي اظهارات اسفنديار رحيم مشايي و موضع گيري چند تن ديگر از مراجع قم مخصوصاً آيات فاضل لنکراني و نوري همداني؛ شرايط کابينه محمود احمدي نژاد و شخص رئيسجمهور براي ادامه دفاع از اين مهره کليدي دولت نهم وارد فاز تازهاي شد. در اواخر شهريور ماه سال 1387، احمدي نژاد درباره گفته هاي رحيم مشائي اظهار داشت: “حرف آقاي مشائي حرف دولت است، ملت ما و ملتها با مردم مشکلي ندارند، ما براي رژيم صهيونيستي نه دولت قائليم و نه ملت. ما اصولاً آن را به رسميت نميشناسيم. ضمن احترام به همه کساني که اظهارنظر کردند به خصوص نمايندگان عزيز مجلس و با تشکر از حساسيتي که نشان دادند و درست هم هست، اما در اينجا اظهار ميکنم که رحيم مشايي مظلوم واقع شد، زيرا وي هيچ گاه واژه “ملت اسرائيل” را به کار نبرد و بهکار نبرده است. رحيم مشايي، سي سال پاک، انقلابي و فداکار زندگي کرده است، اما به نظرم با اين ماجراي اخير، مظلوم واقع شد.”سرانجام روز 29 شهريور، مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه تهران در اين خصوص اظهار نظر کرد و براي پايان دادن به اين قائله گفت: ” يک نفر پيدا ميشود درباره مردمي که در اسرائيل زندگي ميکنند يک اظهار نظری ميکند، البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطي است. اينکه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگرنقاط دنيا دوستيم اين حرف درستي نيست، حرف غيرمنطقي است. مردم اسرائيل مگر چه کساني هستند؟ همان کساني هستند که غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه و غصب تجارت به وسيله همينها دارد انجام ميگيرد. سياهي لشکر عناصر صهيونيست همينها هستند. حالا کسي حرفي ميزند اشتباه، عکس العمليهايي هم در مقابل آن نشان داده ميشود. خوب مساله را بايد تمام کرد. اينکه يک روز يک نفر از اين طرف بگويد، يکي از آن طرف بگويد، يکي اينجور استدلال کند، يکي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوري اسلامي و موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست.” در واکنش به سخنان آيت الله خامنه اي، رحيم مشائي در نامه اي خطاب به وي نوشت: “با احترام به استحضار مي رساند نظر به بيانات روشنگر حضرتعالي در خطبههاي امروز نماز جمعه تهران كه مانند هميشه فصلالخطاب بوده و خواهد بود، اينجانب ضمن اعلام تبعيت كامل خود از ديدگاه آن حضرت در موضوع مردم سرزمينهاي اشغالي تأكيد مينمايد كه به عنوان سربازي كوچك در دولت خدمتگزار تمامي مساعي خود را در چارچوب سياستهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه از سوي حضرت ولي امر مسلمين تعيين و تبيين ميگردد، به كار خواهم بست . بديهي است كه موضع اينجانب در موضوع مبارزات ملت مظلوم فلسطين و رژيم غاصب و جنايتكار اشغالگر چنانكه در سخنرانيها و مصاحبههاي فراوان از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، آشكارا بيان كردهام، ادامه مبارزات حقطلبانه مردم فلسطين و بازپسگيري سرزمينهاي اشغالي است. اينجانب به نابودي صهيونيسم جهاني يقين دارم و آن را در دسترس ميدانم و پيروزي نهايي حقطلبان را نزديك دانسته و براي نصرت آنان و ملت شريف و مؤمن و انقلابي ايران در سايه سلامت و بقاي عزتمند حضرت مستطاب عالي در ظل توجهات حضرت ولي عصر بهترين و خالصانهترين ادعيه را به درگاه خدواند متعال عرضه مينمايم”.علي مطهري نماينده تهران روز 28 مهر ماه 87 پرده از راز ماجراي سخنان مشائي برداشت و يادآور شد: “سخنان مشايي درباره دوستي با مردم اسرائيل سخنان حساب شده اي بود و دولت ايران از اين طريق ميخواست پيام بدهد تا مشکلش را در پرونده هستهاي با آمريکا و اسرائيل حل کند.” مطهري افزود: “حداقل انتظار ما اين بود که رئيسجمهور به ايشان تذکر بدهد و توبيخش کند. همين مقدار نيز کافي بود. ديگران نيز مساله را دنبال نميکردند. اما ديديم که آقاي احمدينژاد آنقدر ايستادگي کرد تا اينکه رهبر انقلاب نيز وارد ماجرا شدند و تذکر دادند. البته ما ميدانستيم که سخنان مشايي، نظر خود رئيسجمهور است. علت سوال ما نيز همين بود که ما ميدانيم اين، حرف آقاي مشايي به تنهايي نيست. فکر ميکنم سخن آقاي مشايي درباره دوستي با مردم اسرائيل حرف حسابشدهاي بود. دولت ايران ميخواست به آمريکا و اسرائيل پيام بدهد تا مشکلشان در جاي ديگري حل شود. در کجا؟ در مسائل هستهاي.” اهانت وجسارت به ساحت مقدس قرآن کریم؟ ماجرا، اين گونه آغاز شد که آيتالله صافي گلپايگاني از مراجع عظام تقليد، روز 22 آبان 87 در درس خارج فقه خود، ”اهانت و جسارت” به ساحت مقدس قرآن کريم در همايش اخير سازمان گردشگري را به شدت محکوم کرد و با تسليت اين “مصيبت” به حضرت ولي عصر و همه علاقه مندان دين و اسلام و کشور و نظام، هشدار داد:”کسي که مسؤول اين سازمان است صلاحيت ندارد در اين جايگاه باشد”.دو روز پس از موضعگيري و انتقاد شديد حضرت آيتالله صافي گلپايگاني درباره همايش اخير سازمان گردشگري و با آن که اين سازمان به زعم خود توضيحاتي را در اين زمينه ارايه کرده است، آيتالله مکارم شيرازي نيز وارد ماجرا شد و به شدت از اين همايش انتقاد کرد. مکارم شيرازي در ديدار جمعي از طلاب، دانشجويان و سپاهيان گفت: “مملکت دارد به کجا مي رود؟ چرا مسوولان نسبت به اين مسائل دل نمي سوزانند؟ اگر اين کار زمان شاه انجام مي گرفت، داد همه بلند مي شد. اگر بنا است کارهاي خلافي انجام بگيرد، حداقل آن را از قرآن و امور قرآني جدا کنند.” پس از آن آيات عظام وحيد خراساني، نوري همداني هم به اين قضيه واکنش تندي نشان دادند.حکايت از اين قرار بود که در “دومين همايش فرصتهاي سرمايهگذاري در صنعت گردشگري ايران” به تاريخ 18 آبان ماه1387، در حضور اسفنديار رحيم مشايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و در عين تعجب حاضران؛ هنگام شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن، 12 خانم با لباس محلي دف زنان به همراه يکي از خوانندگان کرد کشور، روي سن آمده و در حالي که قرآن را در سيني گذاشته بودند با حالات ريتميک، آن را به قاري تحويل داده و سن را ترک کردند و سپس قاري مراسم، کريم منصوري شروع به تلاوت قرآن کرد. پس از پايان تلاوت قرآن، دوباره اين افراد به همان صورت روي سن آمدند و در حالي که دف ميزدند قرآن را تحويل گرفته و سن را ترک کردند.آنطور که رضا موسوي سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي گفت، مراسم حاملان قرآن يادآور فتح مکه توسط پيامبر بزرگوار اسلام است که در اين مراسم آييني، قرآن با احترام خاص و طي مراسم ويژه اي حمل شده و به قاري سپرده مي شود و هدف از انجام اين مراسم نشان دادن شان و منزلت والاي قرآن کريم در ميان مسلمانان است.عليرغم توضيحات مسئولين سازمان ميراث فرهنگي، علما همچنان نسبت به آن اعترض کردند و آيت الله استادي هم در خطبه هايش در جمع مردم قم گفت: “در اين کنفرانس تعدادي زن با پوشيدن لباس هاي محلي و برخي کارها اقدام به آوردن قرآن براي قاري کرده اند که برخي افراد آن را اهانت به قرآن کريم دانسته اند. اگر اين عمل در قالب اهانت به قرآن نگنجد نمي توان آن را احترام به قرآن دانست.”کريم منصوري نيز گفت: “با توجه به مصالح ملي، قرآن را تلاوت کردم وگرنه تمايلي نداشتم که در اين اقدام عجيب همکاري کنم.” وي که از قاريان سرشناس کشور است، گفت: “نمي دانستم قرار است اين گونه قرآن را به من بسپارند.” واکنش ها عليه مشائي و درخواست استعفايش آنچنان شدت گرفت که به نظر مي رسيد وي سرانجام با برکناري-استعفا روبرو خواهد شد.کرمي راد نماينده مردم کرمانشاه در مجلس اظهار داشت: “اين چندمين غلطي است که توسط رئيس سازمان ميراث فرهنگي عليرغم تذکرات فراوان به وي در دوره تصدي اين سمت در دولت اصولگرا اتفاق ميافتد و در عظمت قرآن هم همين بس که دشمنان از آن در هراسند و اين حرکت سازمان گردشگري موجبات تاسف مراجع و بزرگان دين را فراهم کرده است. مشائي ضمن عذرخواهي از مردم بايد از اين مسئوليت کنار برود و آن را به دست اهل آن بسپارد تا ديگر شاهد چنين اتفاقي در دولت اصولگرا نباشيم”.لاله افتخاري رئيس فراکسيون قرآن و عترت مجلس شوراي اسلامي با اشاره به “وهن قرآن” در يکي از مراسم هاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خواستار برکناري فوري اسفندياري رحيم مشائي از مناصب دولتي شد. اين نماينده با اشاره به شان و جايگاه قرآن مجيد اظهار داشت: “سازمان ميراث فرهنگي اخيرا در يکي مراسمها قرآن مجيد را در حرکتي وهن آميزي براي تلاوت آن تحويل قاري داد که اين اقدام در تاريخ ما سابق نداشته است”.عليرضا زاکاني نيز در واکنش به اينکه پيش از اين نيز مراجع عظام تقليد و نمايندگان از اظهارات و اقدامات مشايي ابراز نارضايتي کرده بودند، اما برخوردي با وي صورت نگرفت، خاطرنشان کرد: “مهمترين مرجعي که ميتواند مانع از تکرار اين اتفاقات شود، خود دولت است تا زمينه تکرار اين رخدادهاي اسفبار را در درون خود از بين ببرد. براي اين منظور لازم است که دولت با مشايي به عنوان رئيس سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري برخورد کند”.اما مشائي رفتني نبود، در نهايت به دليل فشارها بر سازمان ميراث فرهنگي “مهدي جهانگيري”، معاون سرمايه گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به عنوان برگزارکننده اين همايش، در 25 آبان ماه استعفا کرد. سوابق شغلي عضو ارشد اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در کردستان مسئول ستاد بحران در کشور مدير كل اجتماعي وزارت كشور مدير شبكه راديو پيام مدير شبكه راديو تهران معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران رئيس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران مسئوليتهاي فعلي معاون رييس جمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري رييس مركز مطالعات جهاني شدن جانشين رييس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور عضو شوراي نظارت بر صداوسيما عضو شوراي فرهنگي دولت نماينده رييس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صداو سيماي جمهوري اسلامي ايران عضو کميسيونهاي اقتصادی وفرهنگي دولت رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران-پاكستان-هند
ادامه حضور اسفنديار رحيم مشائي در دولت نهم، يکي از عجايب سياسي در دولت احمدی نژاد است. او تقريبا هرچه که خواسته را تا به امروز بر زبان آورده، اما هيچ قدرتي توانايي برکناري يا راضي کردن او به استعفا را ندارد. مشائي يکي از معدود افرادي است که حسین شريعتمداري در کيهان عليه او بسيار قلم زد، اما فايده اي نکرد.نظرات وي عموماً شنيدني است؛ هم از لحاظ بديع بودن و هم از اين نظر که از زبان معاون رئيس جمهوري بيان مي شود که ادعاي ارزشي ترين دولت پس از انقلاب را دارد. سخنگوي دولت، غلامحسين الهام در ميان دانشجويان دانشگاه امام صادق در اوايل دی ماه1387 در پاسخ به انتقادات دانشجويان در خصوص اظهارات مشايي گفت: “ممكن است از جهات مختلف به يك فرد انتقاداتي وارد باشد، اما نبايد دولت را به يك فرد بند كرد چرا كه دولت مشايي نيست و آقاي احمدي نژاد هم مشايي نيست.”
بیوگرافی اسفندياررحيم مشائي
اسفنديار رحيم مشايي در آبان ماه سال 1339 در رامسر متولد شد. در نوجواني به خوبي قرآن را تلاوت مي کرد و در هيات های مذهبي مداحي اهل بيت را مي گفت. او در زمان پيروزي انقلاب 18 سال داشت. اسفنديار كه در فضاي داغ آن روزها از 15 سالگي براي مردم شهر و روستا سخنراني كرده بود، در بحبوحه انقلاب تبديل به سخنراني قهار و محور اقدامات انقلابي شهر شد. راهاندازي راهپيمايي ها، نوشتن بيانيهها و پخش اعلاميههاي امام خميني(ره)، برگزاري هيأت مذهبي و مراسم خواندن دعاي كميل و ندبه از جمله فعاليت هاي او پيش و در اوايل انقلاب است. سابقه دستگيري ندارد و آنطور که خود مي گويد چندين بار از خطر ساواک رهايي يافته است. مهندسي الکترونيک را از دانشگاه صنعتي اصفهان گرفته است. او نيز چون ديگر همراهان احمدي نژاد، در سال هاي 65-66 دوباره به تحصيل روي آورده است. وي پيش از تاسيس وزارت اطلاعات به سيستم اطلاعات-امنيتي که در کشور توسط نهادهايي چون سپاه راه اندازي شده بود، پيوست. رحيم مشائي در اطلاعات سپاه رامسر به فعاليت پرداخت. وي سپس به دليل بحراني که اوايل انقلاب علي الخصوص در سال هاي 58 تا 61 گريبان مناطق کردنشين را گرفته بود، به دعوت سردار نقدي به کردستان رفت تا در سمت معاون اطلاعات واحد كومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سيدالشهداء شروع به فعاليت کند. مقارن با فرمانداري احمدي نژاد در خوي، وي عضو شوراي تامين استان آذربايجان غربي بود.
حسين الله کرم درباره آشنايي احمدي نژاد و مشائي مي نويسد : “احمدينژاد فرماندار خوي بود و مشايي عضو شوراي ويژة تأمين استان. اين آشنايي سبب گشت تا بعدها احمدينژاد(شهردارتهران) به سبب شناختي که از سبک کار فرهنگي موفق او در کردستان داشت او را به سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران فراخواند.” وي با نام مستعار “مرتضي محب الاوليا” در مناطق کردنشين به اقدامات امنيتي-اطلاعاتي دست زد. او همچنين عضو شوراي تامين استان آذربايجان غربي نيز بود، البته با نام اصلي اش يعني اسفنديار رحيم مشائي. پس از تشکيل وزارت اطلاعات در سال 63، رحيم مشائي “مسئول تدوين استراتژي نظام جمهوري اسلامي در خصوص اکراد ايراني” بود. در زمان تصدي “محمد محمدي ري شهري” بر وزارت اطلاعات، وي مسئوليت “مناطق بحراني کشور” را عهده دار بود. او همچنين از موسسين “موسسه مطالعات علمي” [سال 76] وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعاليت اش تحقيق و پژوهش و ارائه راهکار در خصوص مسائل قوميت هاي ايراني، شناخت بيشتر آنان و همبستگي ملي است. وي سپس به وزارت کشور رفت و در دوران تصدي علي محمد بشارتي مديرکل اجتماعي وزارت کشور شد و از آنجا به راديو پيام و سپس به شهرداري منتقل شد. رحيم مشائي مدير مسئول ماهنامه “سوره” نيز هست. اين نشريه با گستره توزيع بين المللي در ايران و جهان منتشر مي شود. زبان آن كردي سوران است و به گويش كرمانجي نيز ده صفحه مطلب منتشر مي كند كه اخيرا به صورت ويژه نامه كرمانجي ضميمه مجله مي شود.
همچنين سرمقاله نشريه علاوه بر كردي به زبان فارسي هم درج مي شود. مشخصا در ميان بدنه وزارت اطلاعات از او به عنوان کارشناس مسائل کردستان ياد مي شود. اسنفديار رحيم مشائي با آغاز به کار دولت نهم و به دليل آشنايي پيشين رئيس جمهور منتخب با وي، در بدنه دولت جذب شد و رياست سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري را عهده دار شد. وي همچون غلامحسين الهام ابوالمشاغل است؛ رييس مركز مطالعات جهاني شدن، جانشين رئيس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور، عضو شوراي نظارت بر صداوسيما، عضو شوراي فرهنگي دولت، نماينده رئيس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، عضو کميسيونهاي اقتصاد وفرهنگي دولت و در آخر رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران-پاكستان-هند، از جمله اين مشاغل است. رحيم مشائي همچنين عضو هيأت مديره موسسه “رايانه شهر” است. مدير عامل اين موسسه که در زمينه هاي مختلف علوم کامپيوتري فعاليت مي کند فردي به نام “خسرو کاظمي آذربايجاني” است و مشائي در کنار افرادي چون حميد بقايي، کاظم کياپاشا، مجيدرضا ربيعي و…، هيأت مديره آن را تشکيل مي دهند. رحيم مشائي از حجاب گرفته تا مسائل اتمي صاحب نظر است. حتي گفته مي شود بسياري از اقدامات احمدي نژاد با هدايت و نظر مشائي است و دولتي ها اگر قصد اقدامي دارند پس از رئيس جمهور و و معاونش بهتر است او را نيز در جريان بگذارند!
مشائي و ميراث فرهنگي
از آغاز به کار مشائي در سازمان ميراث فرهنگي، اغلب مديران قديمي اين سازمان عطايش را به لقايش بخشيده اند. شخص مشائي و سازمان متبوعش نيز هر روز با اشتباه و ندانم کاري تازه اي بر خطاهاي گذشته شان افزوده اند.آبگيري سد سيوند از جمله نکات منفي است که در کارنامه مشائي ثبت شده است. مشائي در اين باره در زمستان سال 85 گفته بود: “وظيفه ما اين بود كه يك بررسي كارشناسي دقيقي از منطقه انجام بدهيم به همين دليل سازمان ميراث فرهنگي با تحرك بسيار خوب سيزده هيأت كارشناسي داخلي وخارجي، جلوي آبگيري را گرفتيم. بارها در چند مرحله.” اما سرانجام سازمان با توجه به مصالح ملي رضايت داد که وزارت نيرو سد را آبگيري کند. سد سيوند در 95 کيلومتري شمال شيراز، پنجاه کيلومتري تختجمشيد و در حدود هفده کيلومتري پاسارگاد، بر روي رودخانه سيوند و درون منطقه اي که به تنگه بُلاغي معروف است، ساخته شده است. فاصله دهانه سد سيوند تا آثار و سازههاي اصلي پاسارگاد نزديک به هفده کيلومتر و بنا به نظر کارشناسان، خط پايان آب گيري درياچه پشت آن ـ که رو به دشت مرغاب دارد ـ نزديک به هفت يا نه کيلومتر است در حالي که بنا به نظر پارهاي ديگر از کارشناسان در صورتي که سد با کل ظرفيت آب گيري شود درياچه اي که پشت آن به وجود ميآيد در نزديکي چهار کيلومتري آرامگاه کورش مي ايستد.
با آب گيري سد سيوند بيش از هشت هزار اصله درخت پانصد ساله از بين رفت و همچنين چندي پيش اعلام شد که ساختمان آرامگاه کوروش نم کشيده است.عبور مترو از ميدان “نقش جهان اصفهان” و حفر تونل زير چهارباغ عباسي در مهرماه امسال دومين دردسر بزرگ مشائي از ابتداي کارش در حيطه ميراث فرهنگي بود. ماجراي الواح گلي که در سال 1930 به دانشگاه شيکاگو انتقال داده شده بود و در دهه هفتاد به دليل شکايت خانواده هاي يهودي از تروريسم دولتي ايران عوايد فروش آن به آنان تعلق گرفت. سر سرباز هخامنشي که مهرماه1386 مشائي خبر بازگشت آن را به خانه مي داد، ناگهان در آبان ماه سال 86 به فروش رفت و سازمان ميراث فرهنگي در اظهار نظري گفت: “قرار بر اين نبود!”، دزدي از آثار باستاني “سرهرکولي” کرمانشاه، حراج اشياي عتيقه ايران در فرانسه و انگليس در سال 85 از جمله نمره هاي ضعيفي است که سازمان ميراث فرهنگي در زمان رياست مشائي کسب کرده است. در خردادماه 87 در يکي از آخرين اين موارد، کتيبه هخامنشي خارک که اواخر سال 86 در پي احداث جادهاي توسط وزارت نفت، در اين جزيره تاريخي کشف شده بود، توسط برخي افراد ناشناس با يک شي نوک تيز تخريب شد. باستان شناسان از اين کتيبه که به خط فارسي باستاني بود به عنوان سندي ديگر بر نام خليج فارس ياد ميکردند، که در يورش افراد ناشناس از بين رفت. اين موارد را بايد به همکاري نزديک سازمان با شرکت “توسعه جهانگردي و ايرانگردي” افزود.
اين شرکت با مديريت مهدي جهانگيري معاونت سابق سرمايه گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري پس از ابلاغ اصل 44 توسط مقام معظم رهبری در يک معامله درون سازماني و عجيب ، هرچه که بود را در مالکيت خود گرفت. شركت مادر تخصصي توسعه ايرانگردي و جهانگردي از نوع سهامي خاص و ماموريت ها و وظايف آن، برنامه ريزي و توسعه زيرساخت هاي صنعت گردشگري از قبيل مراكز اقامتي، اردوگاه گردشگري (كمپينگ) و حمام هاي آب معدني، مجتمع هاي خدماتي رفاهي بين راهي، مناطق نمونه گردشگري، مجتمع هاي سياحتي و تفريحي، تاسيسات و تجهيزات جابه جايي گردشگري و اجراي طرح ها و پروژه ها از طريق عقد قرارداد با پيمانكاران و مشاوران صلاحيت دار است. اين شرکت جز در استان هاي تهران، لرستان، گلستان، آذربايجان غربي، کهگيلويه و بوير احمد و خراسان شمالي، در 23 استان ديگر شعبه دارد و هتل صخره اي کندوان، شرکت توسعه فن آوري اطلاعات ميراث آريا، شرکت توسعه مهمانخانه هاي پرديسان، شرکت هتل هاي بين المللي راحت، شرکت سرمايه گذاري پاد، شرکت توسعه هتل هاي شرق ايران،هتل بينالمللي لاله تهران، هتل لاله يزد، هتل لاله چابهار، هتل بينالملليسرعين و همچنين مجمتع آبدرماني سبلان و…را خريد و فروش کرده است. مشائي و جهانگيري به سراغ موزه ها نيز رفته بودند که با هوشياري برخي از فرهنگ دوستان و سايت هاي خبري، نتوانستند معاملاتش را به سرانجام برساند.
مشائي و ماجراهايش
• در اوج اختلافات سازمان تربيت بدني و فدراسيون فوتبال در جام جهاني 2006 در آلمان هنگامي که دادکان، رئيس فدراسيون فوتبال وقت، از عدم واگذاري بودجه به اين فدراسيون در آستانه جام جهاني انتقاد مي کرد، علي آبادي رئيس سازمان تربيت بدني گفت: “يک ميليارد تومان براي اين کار به اسفنديار رحيم مشائي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري داده ام.” هيچ کس اما نپرسيد اين پول کجا رفته و کجا هزينه شده است؟
از زماني که رياست سازمان ميراث فرهنگي را به عهده گرفته، تقريبا هر سال به مکه و مدينه سفر کرده است، وي در همه سفرها تيم مورد نظر خود را به همراه برده است.
نيمه مهر 87، معاون رئيسجمهور در مراسم افتتاحيه نخستين جشنواره برترينهاي صنعت گردشگري با بيان اينکه ملائکه مرتب در عرصه کشور درحال پرواز هستند، افزود: “پس اين همه قدرت، شجاعت و جسارت از کجا ميآيد و اين همه قلبهاي استوار و محکم چطور شکل گرفتهاند؟ براي همان فرياد، شعر، ترانه و سرود فرشتگان است!” اين سخنان واکنش شديد اصولگرايان سنتي از جمله حسین شريعتمداري را به دنبال داشت.
ارتباط احمدي نژاد و رحیم مشائي
آنچنان که گفته مي شود زماني که احمدي نژاد در اوايل دهه 60 فرماندار خوي بوده، رحيم مشائي عضو شوراي ويژه تامين استان آذربايجان غربي بود. ارتباط اين دو از آنجا آغاز شد، اما تاثير وي بر رئيس جمهور و عدم واکنش احمدي نژاد نسبت به اقدامات وي سبب شد که در محافل سياسي شايعه شود که مشائي بر احمدي نژاد نفوذ دارد. نمونه آن زماني بود که محمود احمدينژاد به معاون خود و رئيس سازمان تربيت بدني دستور داده بود منع ورود زنان به ورزشگاه ها برداشته شود که اين اقدام مورد اعتراض علماي معظم وبلندپايه قم قرار گرفت. گفته مي شد اين اقدام به درخواست مشائي بوده است. يکي از منابع نزديک به اصولگرايان همان زمان گفت: “هنگامي که احمدي نژاد، اسفنديار رحيم مشائي را به رياست سازمان فرهنگي و هنري شهرداري تهران منصوب کرد، با اعتراض بسياري روبرو شد. در دوران شهرداري نيز، گروهي از مشاوران جوان شهرداري تهران، دليل مخالفت خود را مسايل فرهنگي و همگرايي رحيم مشائي با انجمن حجتيه اعلام کرده بودند که بي تفاوتي احمدي نژاد به اعتراض آنان در نهايت به استعفاي جمعي گروهي از مشاوران جوان احمدي نژاد انجاميد.” در 9 دي ماه سال 86 رييس جمهور در حكمي رحيم مشايي را به عنوان “رييس مركز ملي مطالعات جهاني شدن” منصوب كرد
.
براساس اين حكم، “مركز گفتگوي تمدن ها” با همه امكانات و نيروي انساني در “مركز ملي مطالعات جهاني شدن” ادغام شد و اين مركز مستقيماً زير نظر رييس جمهور فعاليت خواهد كرد. احمدي نژاد همچنين در پايان اين حكم از همه وزارتخانه ها، سازمان ها و دستگاه ها خواسته است كه همه گونه همكاري را با رييس “مركز ملي مطالعات جهاني شدن” بعمل آورند. سخنان مشائي که چون مشاور احمدي نژاد (کلهر) عجيب و دور از چارچوب دولت بود، هيچگاه با واکنش احمدي نژاد روبرو نشد. اين ارتباط با ازدواج فرزندان رئيس و معاونش مستحکم تر شد. در نوروز سال 87 محمود احمدي نژاد اين بار نه در قالب رئيس يک دولت، بلکه به عنوان يک پدر به خانه معاون خود رفت تا دختر او را براي پسر بزرگش خواستگاري کند. پس از مراسم خواستگاري و گرفتن جواب «بله» از عروس خانم، خطبه عقد توسط حاج آقا ثمري امام جماعت مسجد سلمان، ميان زوجين جاري مي گردد و مهريه عروس خانم 14 سکه بهار آزادي تعيين شد. احمدي نژاد در سال 87، رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران- پاكستان-هند که از مهمترين موضوعات مطالب مطرح شده در دولت بود رابه وي سپرد تا ديگر اين ارتباط هيچ خللي بر آن وارد نشود. يکي از همسفرهاي اصلي احمدي نژاد در سفرهاي مهم اش، غير از ثمره هاشمي و دکتر پرویزداوودي، رحيم مشائي است. اوج روابط حسنه اين دو زماني براي ديگران مشخص شد که رئيس جمهور در ماجراي اظهارات مشائي مبني بر دوستي با مردم اسرائيل ،با تمام قدرت از وي حمايت کرد. البته یکی دیگر از مشخصه های مشایی که احمدی نژاد را شیفته خود کرده ، این است که وی با یک روحانی در مازندران ارتباط دارد که او نیز معتقد است با امام زمان روابطی دارد . در واقع مشایی مرید این روحانی است و احمدی نژاد هم به مشایی به عنوان یک مراد نگاه می کند و خود را مرید او می داند .
ماجرای رحیم مشایی وخبرنگار ترک
در اوايل تير ماه 1385، اسفنديار رحيم مشائي در گفت و گو با روزنامه “صباح” چاپ ترکيه گفت که استفاده از حجاب در ايران آزاد است! مشايي در پاسخ به سوال “اليف کورپا” خبرنگار زن روزنامه صباح، که “آيا ميتوانم روسريام را بردارم؟”، گفته است: “بله! اينجا ايران آزاد است.” مشائي در ادامه گفته بود: “در ايران استفاده از حجاب بدون اجبار است و هيچ فشاري از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نميشود. اين يک انتخاب کاملا شخصي است. اگر شما در ايران از روسري و حجاب استفاده نکنيد هيچ مقام دولتي به شما تذکري نخواهد داد. البته شايد به شما بگويند که اين کار برخلاف عرف و عادات ملي ماست و اگر استفاده کنيد بهتر است. ولي باز تاکيد ميکنم که هيچ اجباري در کار نيست.”خبرنگار در ادامه ميپرسد: “ايرانيهايي که به قصد تفريح به ترکيه ميآيند، يعني توريستهاي ايراني در ترکيه، مشروبات الکلي استفاده ميکنند و حجابي هم ندارند و در آب، خانمها با مايو ميروند. اين شما را ناراحت نميکند؟” مشائي با خنده مي گويد: “اين مسائل شخصيشان هست و اگر دوست دارند ميتوانند هم مشروبات الکلي استفاده کنند و هم بيحجاب باشند و هم با مايو بگردند! درايران بخاطر دستورات ديني استفاده از مشروبات الکلي ممنوع است، به همين علت ايرانيها ميتوانند در خارج از ايران از اين نوشيدنيها استفاده کنند. اين يک ترجيح شخصي است، الگوي ما در صنعت توريسم، کشور ترکيه است!” وي در ادامه گفته بود: ” دوره اسلامگرايي به پايان رسيده است، بشر سرعتش بالا رفته است، فهمش تيز شده و به يک حقايقي مي رسد که آن را لازم نيست ديگر از دور پوسته اسلام طي کند.” خبرنگار ترک در پايان مصاحبه نوشته بود: “تاكيد آقاي مشائي مبني بر اين كه اگر در محافل عمومي ايران بي حجاب باشيد كسي حق برخورد و بازداشت شما را ندارد، برايم بسيار عجيب بود.”پس از انتشار این خبر، موج واکنش ها آغاز شد. ابتدا نمايندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به اظهارات اسفنديار رحيم مشايي رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و معاون رييس جمهور واكنش نشان دادند. در عين حال دو روزنامه اصولگراي كيهان و جمهوري اسلامي نيز نسبت به اظهارات معاون رييس جمهور اعتراض كرده و آن را تقبيح کردند.
محمدتقي رهبر عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس گفت: “نميدانم چرا آقايان در دولت حرفهايي ميزنند كه بعدا مجبور ميشوند حرفهاي خود را توجيه كنند.” در اين باره جمهوري اسلامي خبر داد كه “از قم خبر مي رسد اظهارات رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، از جمله موضوعات مورد بحث در جلسه مراجع عظام تقليد بوده و از چنين اظهاراتي ابراز نگراني كرده اند.” اما اصولگرايان بالااتفاق به دليل تازه کار بودن دولت نهم، موضوع را ناديده گرفتند، هرچند اين سخنان و عدم برخورد رئيس جمهوري، آغاز دلخوري مراجع از احمدي نژاد شد.
محمد تقي رهبر نماينده اصفهان در مجلس وقت “هفتم” و عضو كميسيون فرهنگي درباره اظهارات مشائي گفت: “اگر آقاي مشائي اين صحبتها را مطرح كردند، به نظر من بسيار مصاحبه بد و اظهارنظرهاي نامطلوبي بوده است. كشور ما قانون دارد، كشور ما با تركيه، تايلند، پاريس و… فرق ميكند، يك مدير اسلامي در جايگاه مسووليتي كه دارد و معاون رييس جمهوري است و در اين نظام كار ميكند، اين گونه حرف نميزند. متاسفانه يك عده حساب شده حرف نميزنند. ما به اين افراد توصيه ميكنيم حساب شده حرف بزنند، جامعه، نظام و مسووليتي را كه دارند، درك كنند. ما با كسي قوم و خويشي نداريم و با كساني كه هنجارشكني يا اظهاراتشان هنجارشكني باشد، برخورد خواهيم كرد.” کيهان نيز از قول يکي از وزرا که به مشايي گفته بود خبر را تکذيب کند، نوشت: “[مشائي:] اين اخبار چندان اهميتي ندارد كه بخواهم آن را تكذيب كنم.”اما رحيم مشائي در زمستان سال 85 درباره اين موضوع در برنامه « نگاه يک» اين چنين اظهار نظر کرد: “من صدها مصاحبه کردم در داخل و خارج از كشور، حالا اگر کسي قصد عمدي دارد مثل همين خانم اعلام کرده که من گفته ام شما مي توانيد همين جا مي تواني روسري رو را برداريد. خب! تو که معتقد به روسري نيستي! من هم که به تو گفتم روسري ات را بردار. خب! روسري ات را برمي داشتي! در حاليكه خودش با من عکس انداخته و حجابش هم کم تر از زنان ما نبوده. خوب اين دروغ آشكاره. بحث من اين است که وقتي دروغي اين قدر آشکار است، چه کساني جرأت مي کنند به اين دولت، چنين تهمتي بزنند؟ اون هم اين دولت كه افتخارش حفظ ارزش هاست. ببينيد حرف اين است مي خواهند ثابت کنند که با حفظ ارزش ها نمي توان گردشگري را رونق داد.
ريشه را اگر مي خواهيد پيدا كنيد، ما مي خواهيم بگوييم با حفظ ارزش ها و اصول، با زيبايي هاي ارزشي ايران ما مي توانيم ميليون ها نفر را از سراسر جهان به ايران دعوت کنيم که بيايند و از ما تأثير بپذيرند، اين مخالف خواست دشمنان اين مردم است. گفتند آقاي معاون رييس جمهور گفته كه خوردن شراب اشكال ندارد، زن و مرد مي توانند در كنار هم با مايو سفر كنند و حجاب هم در ايران آزاد است. هر كه مي خواهد روسري داشته باشد هركسي هم مي خواهد نداشته باشد. يكي از آقايون از من پرسيد اينها چيست؟ گفتم اينها كه هيچي! اصلا دين كه هيچي، فرض كن كه ما دين نداريم. يك نفر شما پيدا كن كه جرات داشته باشه اين [اين گونه اقدامات] را كه در پيشگاه اين مردم كه اين همه شهيد دادند، انجام بده. نظام كشور ما، ارزش كشور ما، اصلا افتخارمون ارزش هاي اسلامي است. دين نداره، جراتش را داشته باشد كه بيايد توي اين كشور بگويد، حالا معاون رييس جمهور هم نه هركسي گفت دومي اش من!” معاونش بهتر است او را نيز در جريان بگذارند!
ماجرایی در استانبول
اسفنديار رحيم مشائي، در چهارم آذر سال 1384 در افتتاحيه نمايشگاه گردشگري کشورهاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي، شرکت کرد که اتحاديه بنگاههاي خدمات مسافرتي ترکيه “تورساب” در شهر استانبول برگزار کرده بود. آنطور که بعدها مشخص شد مراسم افتتاحيه با رقص و آواز زنان همراه بود و 7 دي ماه سال 1385 پس از گذشت بيش از 13 ماه از اين مراسم، خبرگزاري ايرانيوز منتسب به قاليباف(شهردار تهران) تصوير ويدئويي از اين مراسم را پخش کرد که در آن، رحيم مشائي در حال تماشاي رقص زنان و کف زدن در صف نخست شرکت کنندگان مراسم ديده مي شد. فيلم مربوطه، در شرايطي توسط ايرانيوز منتشر شد که خبر آن بلافاصله توسط پيامک و بلوتوث هاي افراد ناشناس پخش شد. در يکي از اين پيامک- بلوتوث ها آمده بود: “ايرانيوز با هدف اصلاح منتشر کرد: فيلم حضور معاون رئيسجمهور در مراسم […] رقص و آواز”. يک روز پس از پخش اين فيلم، مدير مسئول و دبير سياسي سايت ايرانيوز بازداشت شدند و دو شب را در بازداشت گذراندند،اما سعيد ابوطالب و عماد افروغ، دو تن از نمايندگان تهران در مجلس به دفاع از سايت ايرانيوز پرداختند و رحيم مشائي را مورد انتقاد قرار دادند. روز 12 دي ماه در واکنش به انتقاد شديد دو نماينده مجلس، رحيم مشائي از سعيد ابوطالب و عماد افروغ به دادستان تهران شکايت کرده و آنان را به نشر اکاذيب عليه خود متهم کرد! او فيلم را مونتاژ شده دانست و در شکوائيه اي خطاب به دادستان تهران نوشت که سعيد ابوطالب و عماد افروغ مخالفت آشکار با دولت محمود احمدي نژاد دارند که وي در آن عضويت دارد و به علت آنچه که او موفقيتهاي سازمان تحت مديريتش در “تحرک جدي و آشکار در توسعه صنعت گردشگري کشور” مي خواند، پيوسته در جهت تضعيف عملکرد او تلاش کرده اند.از همه جالب تر اظهارات غلامحسین الهام بود؛ سخنگوي دولت اظهارنظر در اين زمينه را به “بررسي دقيق و داوري قوه قضائيه” موکول کرده اما تصريح کرد: “آقاي رحيم مشائي پس از آنکه متوجه رقص زنان در برنامه شده، جلسه را ترک کرده است.” اين در حالي است که زمان فيلم مورد نظر يک ساعت و 5 دقيقه و 26 ثانيه بود. يک دقيقه و 40 ثانيه پس از آغاز مراسم در اين فيلم رقص زنان آغاز ميشود و تا دقيقه 13 و 30 ثانيه، سه رقص جداگانه برگزار ميشود که بر اساس فيلم موجود، در تمام اين صحنهها رحيم مشايي نيز حضور داشت. رحيم مشائي در نامه خود به “مرتضوي” نوشت که تصوير ويدئويي حضور او در مراسمي که با رقص زنان همراه بوده را سعيد ابوطالب براي پخش در اختيار سايت “ايرانيوز” گذاشته تا بدين ترتيب نشان دهد که او در مراسم خصوصي رقص شرکت کرده است و به مسئول ايرانيوز نيز اطمينان داده که به هيچ وجه نگران عواقب اين کار نباشد زيرا از حمايت مجلس برخوردار است و با انتشار اين تصاوير فرصتي براي آقاي مشائي باقي نخواهد ماند تا به دفاع از خود بپردازد. عماد افروغ که طرف شکايت رحيم مشائي قرار گرفته بود، اين شکايت را “از چشمه هاي جوشان توهم رحيم مشائي” خوانده و گفته بود که کميسيون فرهنگي مجلس از مدتها قبل قصد داشته گزارشي از آنچه وي “ضعف شديد مديريت آقاي رحيم مشائي خواند” آماده کند. مشائي همچنين ادعاي سعيد ابوطالب را که گفته بود در مراسم افتتاحيه نمايشگاه گردشگري هيچ مقام رسمي هم سطح آقاي رحيم مشائي حضور نداشته تکذيب کرده و گفت: “اولاً آنجا چند وزير حضور داشته و بعد دبيرکل سازمان کنفرانس اسلامي هم که از حد وزير بالاتر است کنار من نشسته است”. اما وي در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس که پرسيده بود، چه وزيراني در مراسم حضور داشته اند، گفت: “يادم نمي آيد کدام وزيران بوده اند.” جالب آنکه رحيم مشائي در اين مصاحبه و هم در شکوائيه اي که به دادستان تهران نوشت، هر بار که از اکمل الدين احسان اوغلو، دبيرکل سازمان کنفرانس اسلامي ياد کرده، نام او را به اشتباه، ”ابراهيم اوغلو” گفته بود.
ابوطالب نيز به طعنه ضمن يادآوري ماجراهاي ديگرمشايي در ترکيه گفته بود:”تعجب برانگیزاست چرا ايشان هر وقت به تركيه ميروند تحت تاثير فضاي دولت لائيك آن كشور، خطوط قرمز تنها كشور شيعه نشين دنيا را ميشكند”.فضاي ديني شهر قم دوباره آشفته شد و قرار شد سه تن از مراجع عظام، اعتراضاتي عليه مشائي سامان دهند. در مجلس، عماد افروغ تاکيد کرد که کميسيون فرهنگي مجلس قصد دارد تا در خصوص سازمان ميراث فرهنگي تحقيق و تفحص کند. در همان زمان در شهرداري تهران، مشائي متهم به بدهکاري شد. وي تا آن زمان چندين ميليارد تومان بدهي بر جاي گذاشته و بودجه ساليانه سازمان متبوعش را ظرف شش ماه نخست سال به اتمام رسانده بود. منتقدان وي مي گفتند با بررسي مدير جديد اين سازمان (فرهنگي و هنري شهرداري تهران)مشخص شده که نزديک به پنجاه ميليارد تومان از بودجه اين سازمان خارج از رديف خرج شده و تکليف هفده ميليارد تومان از اموال سازمان فرهنگي-هنري شهرداري تهران در هاله اي از ابهام است. اين همان پولي بود که بعدها گفته شد، مشائي از بيت المال براي رأي آوردن احمدي نژاد هزينه کرده است. اعطاي وام به جوانان، تامين سالن هاي رايگان براي ازدواج جوانان، کاروان هاي شادي در شهر، ورزش محله و اقداماتي از اين دست از جمله کارهاي هزينه بر مشائي در سال پاياني دولت هشتم براي ياري رساندن به احمدي نژاد بود.مشائي در محرم سال 85 در باره حضورش در نمايشگاه گردشگري کشورهاي اسلامي در ترکيه در گفت و گو با شبکه اول سيما گفت: “ما ناگهان متوجه شديم بخشي از اين مراسم، در واقع رقصي از اين مراسم به صورت گزيده در روي يك سايت اينترنتي قرار داده شده و در آن تبليغ شده كه معاون رييس جمهور رفته در يك مجلس رقص شركت كرده. دقت مي فرماييد يعني كاملا نشان از يك توطئه بود كه يك مجلس رقص خصوصي است آن هم رايزن فرهنگي هم به ايشان گفته كه مجلس خصوصي است و رقص است و شما نبايد شركت كنيد و اين يعني با علم رفته و از روي علاقه رفته كه بيايند يك جوي را در كشور جا بيندازند كه بله ارزشي نيستند و خلاف ارزش ها حركت مي كنند. در حالي كه اولا اينكه يك مجلس رسمي افتتاحيه است، دو ساعت، دو ساعت و نيم برنامه افتتاحيه نمايشگاه گردشگري كشورهاي اسلامي كه من و دبيركل سازمان كنفرانس كشورهاي اسلامي نشسته [بوديم] مجلس لهو و لعب نبود. اين مراسم، مراسم رقص نيست. در خيلي از مراسم دنيا برنامه هاي هنري هست آنها رقص را حرام نمي دانند، ما رقص را حرام مي دانيم. ما هر وقت در اين مراسم در صحنه بين المللي مواجه مي شويم طبيعتا بايد در ادامه اش حضور نداشته باشيم. ما اين كار را هميشه انجام داديم. نه من ،بسياري از مديران انجام مي دهند. و اين هم وظيفه من بوده كه انجام دادم. اما اينها تلاش كردند كه جو ديگري بسازند.”
اسرائيل دوست ماست!
29 تير سال 1387 اسفنديار رحيم مشايي، در همايش نوآوري و شكوفايي در صنعت گردشگري كه در محل مركز همايشهاي صدا و سيما برگزار شد اظهار داشت: “دوره آنكه كسي بخواهد ديني را بر دنيا حاكم كند گذشته است. دنياي امروز گوشهايش بيشتر از هميشه تاريخ باز است كه زيباترين پيامها را بشنود. امروز منطق الهي و انساني، دامنه ساز و افقپرداز در دنيا خريدار دارد. مشايي ادامه داد: “ايران امروز با مردم آمريكا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست اين افتخار است، البته ما دشمن داريم و ناجوانمردانه ترين دشمني ها در دنيا به ملت ايران صورت ميگيرد. ما مردم آمريكا را از برترين ملتهاي دنيا مي دانيم.”
مشائي بايد برود، ولي نمي رود!
پس از انتشار سخنان تاريخي وي که در دوره 30 ساله جمهوري اسلامي بي نظير بود، موج شديدي از انتقاد جريان هاي چپ و راست به سوي دولت روانه شد. علي اردشیر لاريجاني رئيس مجلس شورای اسلامی به عنوان اولين منتقد گفت : “ما با مردم اسرائيل دوست نيستيم.” به ترتيب موج انتقادها بالا گرفت و تا حوزه علميه قم رسيد. روزنامه هاي محافظه کار کيهان و جمهوري اسلامي چند سرمقاله درباره اين موضوع نوشتند و مدام تکرار کردند که يا مشائي اشتباه گفته يا خبرنگار به اشتباه خبر را نقل کرده و بهتر آن است که مشائي از مردم ايران معذرت خواهي کند. ششم مردادماه، معاون رئيس جمهور اظهارات پيشين خود درباره ساکنان سرزمين هاي اشغالي فلسطين را غير سياسي خواند و تاکيد کرد که در بيان دوستي ملت ايران، نام ملت بر ساکنان اين سرزمين ننهاده است. چندي نگذشته بود که در اواسط مرداد ماه مشائي در کنفرانس خبري خود در کاخ گلستان با تاکيد دوباره بر سخنان قبلي اش افزود: ”بنده به حرفهايم افتخار ميكنم و آنها را اصلاح نميكنم بلكه هزار مرتبه ديگر نيز تكرار ميكنم كه ما آحاد مردم دنيا را دوست داريم و اين افتخار ماست كه چون اعتقاد و آرمانهايمان انساني است در بين تودههاي مردم در دنيا دشمني نداريم. مردم ايران با مردم آمريكا فرقي ندارند. ما با همه مردم دنيا دوست هستيم حتي مردم آمريكا و اسرائيل.”
اين سخنان آنچنان ضربه اي به اصولگرايان و مجلس وارد کرد، که نمايندگان تصميم گرفتند حوزه کاري مشائي را زير نظر مجلس بياورند. هر آنچه مجلس و اصولگرايان از احمدي نژاد تقاضا کردند که مشائي برکنار شود، افاقه نکرد و وي با خيال راحت بر صندلي اش نشسته بود. احمد توکلي گفته بود: “معتقدم آقاي مشايي هم بايد استعفا دهد و برود.”علي مطهري نيزابراز داشت: “مايه تأسف است که معاون رئيسجمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي، به تازگي مطالبي را بر زبان راندهاند که عواطف همه علاقه مندان به انقلاب اسلامي را جريحهدار ساخت.”بسيج دانشجويي دانشكده حقوق دانشگاه تهران هم دربيانيه اي يادآور شد که “مشايي بايد به فكر استغفار هزارباره باشد”. دانشجويان عضو جنبش عدالتخواه دانشجويي نيز روز 23 مرداد ماه در مقابل سازمان ميراث فرهنگي تجمع و به سر دادن شعارهايي نظير “مشايي، استعفاء استعفاء” و “اسفنديار رويينتن، بصيرت ندارد” عليه مشائي موضع گيري کردند. دويست نماينده مجلس طي بيانيه اي، سخنان مشائي را محکوم کرده و تاکيد کردند که وي لياقت معاونت دولت احمدي نژاد را ندارد. کيهان طي مقالاتي هر چه توانست به مشائي نسبت داد و براي برکناري وي به احمدي نژاد فشار آورد، اما حکم برکناري مشائي صادر شدني نبود. هرچه که نصايح رهبر گرانقدر انقلاب و مقام رهبري بود در قالب مقالات گوناگون و از زبان سياسيون از جمله؛ کروبي، خاتمي، مرعشي، باهنر، لاريجاني، حداد عادل، مطهري جاري شد، مجلس تا پاي استيضاح رئيس جمهور هم رفت، اما احمدي نژاد با قدرت تمام از معاونش حمايت کرد و پشت او را خالي نکرد. شخص مشائي نيز حاضر به دادن استعفا نبود. سي و يکم مردادماه، وي در حاشيه ثبت ملي آيينهاي نيمه شعبان در حاليكه در بين دهها دوربين داخلي و خارجي احاطه شده بود درباره موضوع استعفاي خود اظهار داشت: ”خدمتگزار ملت هيچ گاه استعفا نميدهد!” با ورود رسمي و علني آيتالله ناصر مکارم شيرازي از مراجع عظام تقليد به ماجراي اظهارات اسفنديار رحيم مشايي و موضع گيري چند تن ديگر از مراجع قم مخصوصاً آيات فاضل لنکراني و نوري همداني؛ شرايط کابينه محمود احمدي نژاد و شخص رئيسجمهور براي ادامه دفاع از اين مهره کليدي دولت نهم وارد فاز تازهاي شد.
در اواخر شهريور ماه سال 1387، احمدي نژاد درباره گفته هاي رحيم مشائي اظهار داشت: “حرف آقاي مشائي حرف دولت است، ملت ما و ملتها با مردم مشکلي ندارند، ما براي رژيم صهيونيستي نه دولت قائليم و نه ملت. ما اصولاً آن را به رسميت نميشناسيم. ضمن احترام به همه کساني که اظهارنظر کردند به خصوص نمايندگان عزيز مجلس و با تشکر از حساسيتي که نشان دادند و درست هم هست، اما در اينجا اظهار ميکنم که رحيم مشايي مظلوم واقع شد، زيرا وي هيچ گاه واژه “ملت اسرائيل” را به کار نبرد و بهکار نبرده است. رحيم مشايي، سي سال پاک، انقلابي و فداکار زندگي کرده است، اما به نظرم با اين ماجراي اخير، مظلوم واقع شد.”سرانجام روز 29 شهريور، مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه تهران در اين خصوص اظهار نظر کرد و براي پايان دادن به اين قائله گفت: ” يک نفر پيدا ميشود درباره مردمي که در اسرائيل زندگي ميکنند يک اظهار نظری ميکند، البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطي است. اينکه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگرنقاط دنيا دوستيم اين حرف درستي نيست، حرف غيرمنطقي است. مردم اسرائيل مگر چه کساني هستند؟ همان کساني هستند که غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مزرعه و غصب تجارت به وسيله همينها دارد انجام ميگيرد. سياهي لشکر عناصر صهيونيست همينها هستند. حالا کسي حرفي ميزند اشتباه، عکس العمليهايي هم در مقابل آن نشان داده ميشود. خوب مساله را بايد تمام کرد. اينکه يک روز يک نفر از اين طرف بگويد، يکي از آن طرف بگويد، يکي اينجور استدلال کند، يکي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوري اسلامي و موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست.”
در واکنش به سخنان آيت الله خامنه اي، رحيم مشائي در نامه اي خطاب به وي نوشت: “با احترام به استحضار مي رساند نظر به بيانات روشنگر حضرتعالي در خطبههاي امروز نماز جمعه تهران كه مانند هميشه فصلالخطاب بوده و خواهد بود، اينجانب ضمن اعلام تبعيت كامل خود از ديدگاه آن حضرت در موضوع مردم سرزمينهاي اشغالي تأكيد مينمايد كه به عنوان سربازي كوچك در دولت خدمتگزار تمامي مساعي خود را در چارچوب سياستهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه از سوي حضرت ولي امر مسلمين تعيين و تبيين ميگردد، به كار خواهم بست .
بديهي است كه موضع اينجانب در موضوع مبارزات ملت مظلوم فلسطين و رژيم غاصب و جنايتكار اشغالگر چنانكه در سخنرانيها و مصاحبههاي فراوان از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، آشكارا بيان كردهام، ادامه مبارزات حقطلبانه مردم فلسطين و بازپسگيري سرزمينهاي اشغالي است. اينجانب به نابودي صهيونيسم جهاني يقين دارم و آن را در دسترس ميدانم و پيروزي نهايي حقطلبان را نزديك دانسته و براي نصرت آنان و ملت شريف و مؤمن و انقلابي ايران در سايه سلامت و بقاي عزتمند حضرت مستطاب عالي در ظل توجهات حضرت ولي عصر بهترين و خالصانهترين ادعيه را به درگاه خدواند متعال عرضه مينمايم”.علي مطهري نماينده تهران روز 28 مهر ماه 87 پرده از راز ماجراي سخنان مشائي برداشت و يادآور شد: “سخنان مشايي درباره دوستي با مردم اسرائيل سخنان حساب شده اي بود و دولت ايران از اين طريق ميخواست پيام بدهد تا مشکلش را در پرونده هستهاي با آمريکا و اسرائيل حل کند.” مطهري افزود: “حداقل انتظار ما اين بود که رئيسجمهور به ايشان تذکر بدهد و توبيخش کند. همين مقدار نيز کافي بود. ديگران نيز مساله را دنبال نميکردند. اما ديديم که آقاي احمدينژاد آنقدر ايستادگي کرد تا اينکه رهبر انقلاب نيز وارد ماجرا شدند و تذکر دادند. البته ما ميدانستيم که سخنان مشايي، نظر خود رئيسجمهور است. علت سوال ما نيز همين بود که ما ميدانيم اين، حرف آقاي مشايي به تنهايي نيست. فکر ميکنم سخن آقاي مشايي درباره دوستي با مردم اسرائيل حرف حسابشدهاي بود. دولت ايران ميخواست به آمريکا و اسرائيل پيام بدهد تا مشکلشان در جاي ديگري حل شود. در کجا؟ در مسائل هستهاي.”
اهانت وجسارت به ساحت مقدس قرآن کریم؟
ماجرا، اين گونه آغاز شد که آيتالله صافي گلپايگاني از مراجع عظام تقليد، روز 22 آبان 87 در درس خارج فقه خود، ”اهانت و جسارت” به ساحت مقدس قرآن کريم در همايش اخير سازمان گردشگري را به شدت محکوم کرد و با تسليت اين “مصيبت” به حضرت ولي عصر و همه علاقه مندان دين و اسلام و کشور و نظام، هشدار داد:”کسي که مسؤول اين سازمان است صلاحيت ندارد در اين جايگاه باشد”.دو روز پس از موضعگيري و انتقاد شديد حضرت آيتالله صافي گلپايگاني درباره همايش اخير سازمان گردشگري و با آن که اين سازمان به زعم خود توضيحاتي را در اين زمينه ارايه کرده است، آيتالله مکارم شيرازي نيز وارد ماجرا شد و به شدت از اين همايش انتقاد کرد. مکارم شيرازي در ديدار جمعي از طلاب، دانشجويان و سپاهيان گفت: “مملکت دارد به کجا مي رود؟ چرا مسوولان نسبت به اين مسائل دل نمي سوزانند؟ اگر اين کار زمان شاه انجام مي گرفت، داد همه بلند مي شد. اگر بنا است کارهاي خلافي انجام بگيرد، حداقل آن را از قرآن و امور قرآني جدا کنند.” پس از آن آيات عظام وحيد خراساني، نوري همداني هم به اين قضيه واکنش تندي نشان دادند.حکايت از اين قرار بود که در “دومين همايش فرصتهاي سرمايهگذاري در صنعت گردشگري ايران” به تاريخ 18 آبان ماه1387، در حضور اسفنديار رحيم مشايي رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و در عين تعجب حاضران؛ هنگام شروع مراسم و قبل از تلاوت قرآن، 12 خانم با لباس محلي دف زنان به همراه يکي از خوانندگان کرد کشور، روي سن آمده و در حالي که قرآن را در سيني گذاشته بودند با حالات ريتميک، آن را به قاري تحويل داده و سن را ترک کردند و سپس قاري مراسم، کريم منصوري شروع به تلاوت قرآن کرد.
پس از پايان تلاوت قرآن، دوباره اين افراد به همان صورت روي سن آمدند و در حالي که دف ميزدند قرآن را تحويل گرفته و سن را ترک کردند.آنطور که رضا موسوي سخنگوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مي گفت، مراسم حاملان قرآن يادآور فتح مکه توسط پيامبر بزرگوار اسلام است که در اين مراسم آييني، قرآن با احترام خاص و طي مراسم ويژه اي حمل شده و به قاري سپرده مي شود و هدف از انجام اين مراسم نشان دادن شان و منزلت والاي قرآن کريم در ميان مسلمانان است.عليرغم توضيحات مسئولين سازمان ميراث فرهنگي، علما همچنان نسبت به آن اعترض کردند و آيت الله استادي هم در خطبه هايش در جمع مردم قم گفت: “در اين کنفرانس تعدادي زن با پوشيدن لباس هاي محلي و برخي کارها اقدام به آوردن قرآن براي قاري کرده اند که برخي افراد آن را اهانت به قرآن کريم دانسته اند. اگر اين عمل در قالب اهانت به قرآن نگنجد نمي توان آن را احترام به قرآن دانست.”کريم منصوري نيز گفت: “با توجه به مصالح ملي، قرآن را تلاوت کردم وگرنه تمايلي نداشتم که در اين اقدام عجيب همکاري کنم.” وي که از قاريان سرشناس کشور است، گفت: “نمي دانستم قرار است اين گونه قرآن را به من بسپارند.” واکنش ها عليه مشائي و درخواست استعفايش آنچنان شدت گرفت که به نظر مي رسيد وي سرانجام با برکناري-استعفا روبرو خواهد شد.کرمي راد نماينده مردم کرمانشاه در مجلس اظهار داشت: “اين چندمين غلطي است که توسط رئيس سازمان ميراث فرهنگي عليرغم تذکرات فراوان به وي در دوره تصدي اين سمت در دولت اصولگرا اتفاق ميافتد و در عظمت قرآن هم همين بس که دشمنان از آن در هراسند و اين حرکت سازمان گردشگري موجبات تاسف مراجع و بزرگان دين را فراهم کرده است. مشائي ضمن عذرخواهي از مردم بايد از اين مسئوليت کنار برود و آن را به دست اهل آن بسپارد تا ديگر شاهد چنين اتفاقي در دولت اصولگرا نباشيم”.لاله افتخاري رئيس فراکسيون قرآن و عترت مجلس شوراي اسلامي با اشاره به “وهن قرآن” در يکي از مراسم هاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خواستار برکناري فوري اسفندياري رحيم مشائي از مناصب دولتي شد. اين نماينده با اشاره به شان و جايگاه قرآن مجيد اظهار داشت: “سازمان ميراث فرهنگي اخيرا در يکي مراسمها قرآن مجيد را در حرکتي وهن آميزي براي تلاوت آن تحويل قاري داد که اين اقدام در تاريخ ما سابق نداشته است”.عليرضا زاکاني نيز در واکنش به اينکه پيش از اين نيز مراجع عظام تقليد و نمايندگان از اظهارات و اقدامات مشايي ابراز نارضايتي کرده بودند، اما برخوردي با وي صورت نگرفت، خاطرنشان کرد: “مهمترين مرجعي که ميتواند مانع از تکرار اين اتفاقات شود، خود دولت است تا زمينه تکرار اين رخدادهاي اسفبار را در درون خود از بين ببرد. براي اين منظور لازم است که دولت با مشايي به عنوان رئيس سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري برخورد کند”.اما مشائي رفتني نبود، در نهايت به دليل فشارها بر سازمان ميراث فرهنگي “مهدي جهانگيري”، معاون سرمايه گذاري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به عنوان برگزارکننده اين همايش، در 25 آبان ماه استعفا کرد.
سوابق شغلي
عضو ارشد اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در کردستان
مسئول ستاد بحران در کشور
مدير كل اجتماعي وزارت كشور
مدير شبكه راديو پيام
مدير شبكه راديو تهران
معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران
رئيس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران
مسئوليتهاي فعلي
معاون رييس جمهور و رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري
رييس مركز مطالعات جهاني شدن
جانشين رييس جمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور
عضو شوراي نظارت بر صداوسيما
عضو شوراي فرهنگي دولت
نماينده رييس جمهور در شوراي نظارت بر سازمان صداو سيماي جمهوري اسلامي ايران
عضو کميسيونهاي اقتصادی وفرهنگي دولت
رياست كميته عالي در مورد طرح خط لوله گاز ايران-پاكستان-هند
پیام برای این مطلب مسدود شده.