موسوي وقت ملاقات نداد
جمهوريت: احسان مازندارني: «كروبي ٨٤ چه تفاوتي با كروبي ٨٨ دارد؟» اين سوال مشخص ما از دبيركل سازماني بود كه انتخابت ٨٤ را تحريم كرد اما در انتخابات ٨٨ حمايت از نامزدي را اعلام كرد كه در دوره قبلي هم در صحنه رقابت حاضر بود. مواضع سازمان ادوار تحكيم وحدت را به نوعي بايد عجيب ترين رفتار سياسي يك تشكيلات به حساب آورد كه به گفته دبير كل آن نه يك تشكل دانشجويي كه يك حزب سياسي است. احمد زيدآبادي دبيركل سازمان ادوار تحكيم وحدت است ؛ سازماني برآمده از جنبش دانشجويي. با اين حال او معتقد است نظر دانشجويان براي سازمان او چندان اهميت ندارد به همين دليل شيخ مهدي كروبي را به عنوان كانديداي مورد حمايت خود انتخاب كردهاند. زيدآبادي يكي از دلايل عدم حمايت از موسوي را اين ميداند كه وقت ملاقات با او جور نشده بود!
***
آقاي زيدآبادي! چه اتفاقي افتاد كه ادوار تحكيم وحدت تصميم به حمايت از آقاي مهدي كروبي گرفت؟
در جريان هستيد كانديداي ما آقاي عبدالله نوري بود و رويكرد ما اصلاحات ساختاري است اما روند تحولات به سمتي رفت كه آقاي نوري در انتخابات حضور پيدا نكرد. ما بر سر دو راهي تحريم يا مشاركت در انتخابات بوديم.
چطور اين دوره انتخابات را تحريم نكرديد؟
چون فكر ميكنيم آقاي احمدينژاد ديگر نبايد رئيسجمهور ايران شود و همينطور نميخواستيم مسوول انتخاب احتمالي وي براي چهار سال ديگر شناخته شويم.
پس بخشي از مسووليت پيروزي آقاي احمدينژاد در انتخابات ٨٤ برعهده شما بوده بهخاطر تحريم انتخابات؟
نخير! ربطي به آن ندارد اين تفكر در ايران وجود دارد كه وقتي گروههاي سياسي خودشان مشكلي پيدا ميكنند ديواري كوتاهتر از كساني كه به هر دليلي با آنها همراه نشدند پيدا نميكنند. ما نميخواستيم مسوول اين ماجرا شناخته شويم نه اينكه مسوول باشيم يا شناخته شويم.
پس به اين دليل تصميم به مشاركت گرفتيد؟
خب ما مشاركت را انتخاب كرديم و دوستان ما تصميم گرفتند با دو كانديداي اصلاحطلب ديدار كرده و صحبتهايي را مطرح كنيم و ببينيم كداميك به ديدگاه ما نزديكترند يا بهطور مشخص ميخواهند چه كنند.
براي تشخيص اين موضوع اقدامي هم انجام دادهايد؟
ما دو نامه رسمي فرستاديم يكي به ستاد آقاي موسوي كه دوستانشان گفتند ايشان وقت ندارند.
منظور نامه شما ديدار حضوري بود؟
بله. ديدار حضوري با شوراي مركزي ما.
آقاي كروبي پذيرفت؟
دفتر آقاي كروبي به نامه جواب دادند و ما در ديدار حضور پيدا كرديم. صحبتهايي مطرح كرديم، ايشان هم جوابهايي دادند كه ما گزارش آن را چاپ كرديم.
آقاي زيدآبادي اما شنيديم در جلسه شوراي مركزي ادوار تحكيم از قبل به اين نتيجه رسيده بوديد كه از آقاي كروبي حمايت كنيد اما برخي اعضا درخواست نامهنگاري كردند تا با توجه به جواب آنها تصميمگيري كنيد. يعني تصميم شما پس از انصراف آقاي نوري از همان ابتدا آقاي كروبي بوده است.
نه تصميم من لااقل اين نبوده ، بچهها گرايشهاي مختلفي داشتند.
منظورم از شما ، همان شوراي مركزي است.
نه تصميم سازمان مهم بود كه تصميمش اين بود. اگر كسي نظر شخصي دارد به خودش مربوط است. نظر سازمان اين بود كه با هر دو كانديدا وارد ديالوگ شويم. بنابراين وقتي آقاي كروبي صحبت كرد و آقاي موسوي هم وقت ندادند و در عين حال ما مواضع دو طرف را هم دنبال كرديم ، نهايتا اجلاسي در همدان برگزار كرديم، آنجا با اينكه اكثريت با آقاي كروبي بود ولي ما دنبال اجماع بين نيروهايمان بوديم. بنابراين دوباره اجلاس ديگري تشكيل داديم و آنجا به اتفاق آرا تصميم گرفته شد هيات پنج نفرهاي از نو ديداري با آقاي كروبي يا اعضاي ستاد داشته باشيم.
اين هيات ٥ نفره متشكل از چه كساني بود؟ خود شما هم در اين هيات بوديد؟
نه من نبودم. دوستان رفتند صحبت كردند و قرار شد نتيجه گزارش را به دبيركل بدهند. دبيركل هم اگر آن ٥ نفر به توافق رسيده بودند بايد اعلام حمايت ميكرد كه اين اتفاق هم افتاد.
مفاد گزارش چه بود؟ چه مسائلي مطرح شده بود كه در نهايت به آقاي كروبي رسيده بودند؟ اصلا شاخصههاي آقاي كروبي چيست؟
در اينكه آقاي كروبي الان براي نيروهايي مثل ما فضاي بهتري ايجاد ميكند ترديدي نيست. به لحاظ وضعيت گفتماني و به لحاظ اقدامهايي كه ميخواهد انجام دهد در مصاحبهام با اعتماد ملي گفتهام.
به اعتماد ملي گفتيد! به ما نگفتيد. مصداقهايي كه براي شما اولويت داشت كه در نهايت آقاي كروبي را انتخاب كرديد چه بود؟
مساله اصلي ما بهعنوان يك گروه برآمده از جنبش دانشجويي وضعيت دانشگاه ها، وزير علوم و رفع محروميت از تحصيل بود. آقاي كروبي قرار شد وزير علومي انتخاب كنند كه اين مسائل در كل و براي يكبار و هميشه حل شود.
خب آقاي ميرحسين موسوي هم اين وعدهها را داده ، بحث لغو محدويت ها عليه دانشجويان و بازگشت آنها به محيط دانشگاه.
آقاي موسوي اگر گفته براي خودش گفته! به ما هم چنين تعهدي نداده اما آقاي كروبي اين ها را ده بار گفته است.
الان سوالي براي من پيش آمد يعني شما صرف اينكه آقاي ميرحسين موسوي وقت نداشته با شما ديدار كند به همين دليل شما از آقاي كروبي حمايت كرديد؟
نه لزوما.
يكي از دلايلش اين بوده، درسته؟
صددرصد! ترديد نكنيد يكي از دلايل همين بوده. ما رئيسجمهوري نميخواهيم كه نسبت او با ما مثل نسبت ما با رئيسجمهور يونان باشد و فقط در تلويزيون او را ببينيم. وقتي هم رئيسجمهور شد دور او ديوار امنيتي بكشند و تا ابد غيرقابل دسترسي باشد و معلوم نميشود چه ميكند. اتفاقا يكي از بحثهايي كه با آقاي كروبي داشتيم همين بود كه وقتي رئيسجمهور ميشود كانال ارتباطي روشن با ما داشته باشد. ايشان هم پذيرفته ولي آقاي موسوي براي ما مثل رئيسجمهور يونان است. نميدانيم چه ميگويد، كجاست، چطوري فكر ميكند و حرف ميزند.
شما با رئيسجمهور يونان آشنايي داريد آقاي زيدآبادي؟
درواقع نسبت ما با ايشان همين است.
يعني نسبت كسي كه آقاي خاتمي و قاطبه اصلاحطلبان از او حمايت كرده با رئيسجمهور يونان براي شما يكي است؟
به لحاظ دوري و دست نيافتني بودن دقيقا همين طور است. يعني فكر كنم الان بنده راحتتر بتوانم با رئيسجمهور يونان تماس بگيرم تا ايشان. من اين رئيسجمهور را ميخواهم چه كار كنم.
آقاي زيدآبادي، تاكنون كسي مسووليت شكست در انتخابات را بر دوش ادوار تحكيم وحدت انداخته است؟
در تمام اين دوران ٤ ساله مرتب بحث شده تحريميها بودند كه باعث شدند آقاي معين و ديگران راي نياورند. ما هم دوره پيش به طور مشخص تحريمي بوديم، يعني در انتخابات شركت نداشتيم.
شما از موضع يك رسانه صحبت ميكنيد يا از موضع حامي موسوي؟
من از موضع يك رسانه صحبت ميكنم. اما به نظرم شما طرفدار متعصب آقاي موسوي هستيد.
نه تبعيضي در كار نيست.
اما شما انگار حقي براي من قائل نيستيد.
آقاي زيدآبادي چه آقايان موسوي و چه كروبي رئيسجمهور شوند براي خاتمي خوشايند است.
اما نوع ديالوگ شما اينطور است كه گويي ما حق انتخاب هم نداريم.
حق انتخاب داريد اما بگوييد كروبي ٨٤ با كروبي ٨٨ چه تفاوتي كرده كه در آن دوره انتخابات را تحريم كرديد و از او حمايت نكرديد اما اين دوره نه؟
كروبي هيچ تفاوتي با سال ٨٤ ندارد. شرايط امسال با ٤ سال پيش فوقالعاده تفاوت پيدا كرده. ما در آن دوره تصميم گرفتيم اساسا شركت نكنيم حالا هركس ميخواهد در صحنه باشد ، اين دفعه تصميم گرفتيم شركت كنيم چون يك دوره ٤ سالهاي را پشت سر گذاشتيم كه فرصتهاي ناخواستهاي به وجود آمده و در عين حال تهديدهاي جديد. در آن دوره من فكر ميكردم اصلاحات به طور كامل از انرژي افتاده و هركس هم بيايد فقط يك پوشش خواهد بود و نميتواند كمترين كاري كند. يعني همين آقاي كروبي هم آن موقع وعده وعيدهايي ميداد اما فكر نميكرد بتواند عمل كند. اما الان به دليل اينكه يك انرژي جديد در جامعه به وجود آمده و جناح راست دچار انشقاق شده و ايدئولوژي آنها براي خودشان هم مسالهدار شده فضاي جديدي ايجاد شده كه فكر ميكنم هم كروبي ميتواند كاري كند و هم شركت در انتخابات قابل دفاع است.
آقاي زيدآبادي به نظر شما بدنه عام دانشجويي به كدام سمت گرايش دارد؟ كروبي يا موسوي؟ به هر حال ما سه ميليون دانشجو داريم.
من از موقعي كه اعلام كرديم به محيط دانشگاه سر نزدم. تازه قرار است برويم و سخنراني كنيم ولي نظر من اين است كه فضاي دانشجويي به سمت آقاي كروبي سوق پيدا كرده است.
يعني شما بدون توجه به فضاي دانشگاهها و ارزيابي از جو حاكم بر دانشجويان از آقاي كروبي حمايت كرديد؟
هيچ آدم عاقلي اول ميرود ببيند كسي ميخواهد راي بياورد تا به همان راي دهد؟
نه! بالاخره شما برآمده از جنبش دانشجويي هستيد.
ما يك حزب سياسي برخاسته از جنبش دانشجويي هستيم. براي دانستن گرايش دانشجويان نظرسنجي نميكنيم تا همان موضع آنها را بگيريم.
يعني فضاي دانشگاهها براي شما مهم نيست؟
چرا مهم است اما به اين معنا كه ما آنجاهايي كه ميخواهيم نظر دانشجويان را به سمت خود جلب كنيم آن فاكتور را هم در نظر بگيريم. نه اينكه تابع اين باشيم كه دانشجويان چه فكر ميكنند تا ما هم همان را دنبال كنيم. هيچكس هم اين كار را نميكند آقاي خاتمي يا بقيه احزاب هم اين كار را نميكنند.
بالاخره نگاه به فضاي حاكم بر دانشگاهها براي احزاب ميتواند موثر باشد؟
آن هم ساحت خود را دارد ولي ما ميخواهيم بر افكار عمومي تاثير بگذاريم و آنها را به اين سمت قانع كنيم وگرنه همين طور بهطور ثابت نظر آنها را بپذيريم كه كار سياسي نيست.
آقاي زيدآبادي، نظرسنجيها را هم مطالعه ميكنيد.
من ده بار راجع به نظرسنجيها مقاله نوشتهام. افكار يك عنصر سياسي شم اوست كه او را تحليلگر ميكند.
الان شم شما در مورد وضعيت آقاي كروبي چه ميگويد؟
من ميگويم آقاي كروبي رشد بسيار خوبي خواهد كرد.
در ٢٥ روز باقيمانده؟
يعني در روز انتخابات راي شگفتانگيزي ميآورد. من اعتقاد دارم آقاي كروبي و موسوي به دور دوم ميروند و آقاي احمدينژاد هم حذف ميشود. حالا نظري كه دارم اين است. (خنده)
پایان گفت وگو
پیام برای این مطلب مسدود شده.