در قالب طرح پرسشهای2خردادی، پاسخهای22خردادی: از «داستان»سد کرج تا اعدامهای 67، پاسخهای تاجزاده به سئوالات کاربران یاری
یاری: از امروز پاسخهای22خردادی سیدمصطفی تاجزاده به سئوالات2خردادی کابران پایگاه خبری یاری منتشر میشود، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی به ادعای رسایی در خصوص سد کرج، میزان پایبندی موسوی به آزادی بیان، علت همراه نبودن چهرههای اصلاحطلب در هنگام ثبتنام میرحسین در انتخابات و اعدامهای سال 67توضیحاتی ارائه داد.
به گزارش پایگاه خبری یاری، متن کامل پرسشها و پاسخهای مطرح شده در بخش اول در قالب طرح پرسشهای2 خردادی، پاسخهای 22خردادی گروه یاری بدین شرح است:
با سلام خدمت آقای تاجزاده من شخصا از مناظرات آقای تاجزاده خوشم میآید از این جهت كه با اطلاعاتشان تمامی اصولگرایان را زمینگیر كردهاند. فقط در آخرین مناظره شبهه سد كرج به وجود آمد خواهشا این شبهه را رفع نمایید.
ماجرای قایق سواری من در سد كرج و رابطه آن با فاجعه حمله به كوی دانشگاه در 18 تیر 1378 مانند داستان خسن و خسین دختران معاویه اند ، است . من در روز 18 تیر سوار قایق نشدم ، در سد كرج نبودم و اساسا از تهران خارج نشدم . جالب آنكه همان شب در مراسم عروسی یكی از اقوام حاضر بودم كه اتفاقا وزیر محترم ارشاد كنونی نیز در آن حضور داشت. من در مناظره با آقای رسایی از وی خواستم از وقت من استفاده كند و حوادث پشت پرده تهاجم وحشیانه به كوی دانشگاه از جمله قایق و سد كرج و نقش من را در آن افشا كند .اما وی قبول نكرد و حتی به اصرار دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر نیز وقعی ننهاد . علت سكوت وی روشن است اصل ادعا دروغ است. اتفاقا من منتظر فرصت مناسبی هستم تا مسائل پشت پرده آن فاجعه را بیشتر باز كنم. اجمالا بدانید قاتل آقای عزت ابراهیم نژاد هرگز شناسایی نخواهد شد؛ زیرا چاقو دسته خود را نمی برد! اگر زمانی ضارب ابراهیم نژاد شناسایی شد ، مسائل پشت پرده فاجعه كوی دانشگاه تهران بر ملا خواهد شد . انشا ا…
2.سهیل: سلام از نظر آقای موسوی رای مردم مشروعیت بخش است یا مقبولیت بخش؟ آقای موسوی تا کجا پای دفاع از آزادی بیان می ایستد؟ برای مثال اگر دوباره برای کسی مانند آغاجری حکم اعدام صدر کنند، مهندس چه می کند؟
* مطمئناً مهندس موسوی رای مردم را موجب مشروعیت نظام میداند.هم چنانكه خواست مردمی كه انقلاب كردند، انتخاب حكومت و حاكمان توسط مردم بوده است. این ادعا كه رای مردم برای زینت حكومت است ، پس از در گذشت رهبر فقید انقلاب مطرح شده است و عده ای تلاش میكنند حول آن گفتمانی را شكل دهند و با جمهوریت نظام مقابله كنند با دیدگاه مهندس موسوی میانهای ندارد.
مهندس موسوی ضمن پایبندی كامل به قانون از حقوق و آزادیهای بنیادینً شهروندان دفاع میكند. اساسا نمیشود كسی هم به قانون اساسی معتقد باشد و هم مخالف آزادی بیان باشد كه در قانون اساسی به صراحت مورد حمایت قرار گرفته است.
به این نكته هم باید توجه كرد مهندس موسوی هنرمند است و هنرمندان به اقتضای كارشان كه آفرینش است ، معمولا مدافع آزادی هستند. دیگر به نظر من حكمی مانند حكم ننگین علیه دكتر آغاجری صادر نخواهد شد. در این زمینه ها دیدگاه مهندس موسوی به آقای خاتمی بسیار نزدیك است.
3.امید: یک سوال خیلی مهم دارم: موقع ثبت نام در وزارت کشور مهدی کروبی به همراه عباس عبدی(مشارکت)، کرباسچی(کارگزاران)، ابطحی(روحانیون مبارز) و کدیور به وزارت کشور رفت. اگر مهاجرانی و باقی هم می توانستند شاید آن روز او را همراهی می کردند. پیشتر نجفی نیز از او حمایت کرد. در صورتی که میرحسین تقریبا هیچ چهره سرشناس اصلاح طلبی را در کنار خود نداشت. این امر فقط به روز ثبت نام در وزارت کشور محدود نمی شود. بلکه اصلا از نزدیکی اصلاح طلبان (مثل انتخابات قبل با دکتر معین) خبری نیست. ما فردا می خواهیم به عنوان یک اصلاح طلب در انتخابات شرکت کنیم و به میرحسین رای دهیم. آیا شما باشید به خود حق نمی دهید با این وقایع در کنار همه اما و اگرهای انصراف آقای خاتمی، به میر حسین تردید کنید؟ چرا شما و این همه چهره با نفوذ و وزن دار در جبهه ی 2 خرداد مانند آقایون آرمین، رمضان زاده، محمد رضا خاتمی، لاری و… مثل قوچانی و عبدی کرباسچی فعالیت نمی کنید.(تا آنجا که من پیگیرم و می دانم) . ما هیچ عکسی از همراهی محمدرضا خاتمی یا مصطفی تاجزاده با میر حسین ندیدیم و تا کنون هرچه برای میرحسین تبلیغ کردیم به پشتوانه احزاب و مهم تر از آن ها آقای خاتمی است. اما پاسخ این سوال را نمی توان به هیچ کس داد. چرا میرحسین از اصلاح طلبان -برعکس کروبی- اینگونه جداست؟
* با احترام به آقای كروبی و همراهان ایشان، مطمئناً اگر مقصر انصراف آقای خاتمی ، مهندس موسوی بود، آقای خاتمی به سود وی از كاندیداتوری انصراف نمی داد و چنین اجماع گستردهای در حمایت از آقای موسوی در احزاب اصلاح طلب شكل نمیگرفت. به علاوه چهرههای سرشناس زیادی به سود میرحسین موسوی فعالیت و برای پیروزیش شب و روز تلاش میكنند. از سوی دیگر نه تنها میان آقای موسوی و اصلاحطلبان جدایی وجود ندارد بلكه آقای موسوی توانسته است افراد و گروه های دیگری را هم ذیل گفتمان متكی به حاكمیت قانون و دفاع از حقوق شهروندی بیاورد. این مساله موجب میشود اهداف اصلاحی با مقاومت و هزینه كمتری به نتیجه برسد.
بابك: سلام آقای تاجزاده میخواستم بگم نظر آقای موسوی درباره اختیارات بسیار محدود رییسجمهوری در قانون اساسی چیه؟ در زمان مهندس موسوی شاهد اعدام بسیاری از جوانان ایران در تابستان 67 بودیم. چرا ایشان هیچ عكسالعملی نشون ندادند؟
* درست است كه رئیسجمهور در قانون اساسی اختیارت تام ندارد اما از همین اختیارات می توان برای اصلاح امور و برگراندن قطار مدیریت كشور به ریل خود استفاده كرد. اگر در این مسئله شك دارید به تفاوتهای آقای احمدینژاد با دولتهای قبل به ویژه با دولت اصلاحات توجه كرد كه چقدر رئیسجمهور می تواند فضا را برای حركات اصلاح طلبانه هم در حكومت و هم در جامعه باز كند . پیروزی رئیس جمهور اصلاح طلب علاوه بر مدیریت قوه مجریه ، نقش مهمی درباره باز شدن فضا و تقویت جامعه مدنی دارد. اگر رئیس جمهور كاره ای نبود ، كانون های قدرت این مقدار صریح و آشكار به حمایت از آقای احمدی نژاد بر نمی خاستند.
آقای مهندس موسوی درباره اعدام های مذكور توضیحات خوبی در سفر به شیراز دادكه میتوانید در سایتها مطالعه كنید. به نظر من باز خوانی حوادث دهه اول انقلاب نه تنها مفید بلكه لازم است زیرا نقد همه جانبه وقایع سال های 57 تا 67 ، موجب می شود بسیاری از خطاها چه توسط حكومتیان و چه اپوزیسیون تكرار نشود. یا دست كم درصد عظیمی از شهروندان از این خطاها حمایت نكنند و كشور و مردم هزینه كمتری بپردازد و از فرصت ها استفاده بیشتری برای توسعه دموكراتیك بشود .در آن صورت معلوم می شود كدام افراد یا گروهها با دیدگاه و روش خود خشونت را در جمهوری اسلامی آغاز كرد یا رواج داد. در این صورت بدون آنكه منكر نقش افراد خاصی در حكومت برای خشونت ورزی بشوم معتقدم آنان نقش حاشیهای در آغاز خشونت داشته اند، ولی نقش رهبری گروه هایی مانند “مجاهدین خلق” را در چرخه خشونت بسیار مهم میدانم . به ویژه در سال 60 كه آن سازمان در مقابل اطلاعیه 10 ماده ای دادستانی مبنی بر اینكه از “اسلحه” یا “فعالیت قانونی” یكی را انتخاب كنند، اولی را برگزیدند و تروریسم كوری به كشور تحمیل كردند و ملت ما تاوان آن تصمیم نا بخردانه را پرداخته است.
جالب آنكه در سال 67 دو فاجعه رخ داد كه در مورد یكی سكوت می شود و آن عملیات موسوم به “فروغ جاودان” یا “مرصاد” است. مسعود رجوی با فرا فكنی و برای فرار از جوابگویی به تحلیل و تصمیم غلط خود كه چرا سرنوشت سازمان را به رژیم فاشیست صدام پیوند زد و به عراق رفت و با ایران جنگید و هرگز گمان نمی كرد كه بین دو كشور صلح شود زیرا نتیجه آن را سرنگونی جمهوری اسلامی می دانست ، دائم مساله اعدام های سال 67 را مطرح میكند . در هر حال امام در پذیرش آتش بس و قطنامه 598 كشور را نجات داد، و رجوی با راه انداختن عملیات مرصاد بیش از سه هزار عضو سازمان تابع خود را به كشتن داد، تبلیغات وسیعی درباره آنچه در زندان ها در ایران رخ داد به راه انداخته است تا كسی دوباره تصمیم غلط و غیر انسانی خود او كه مقدمه تصمیم غلط عده ای درتهران بود ، از وی سوال نكند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.