گویانیوز: بيژن زنگنه وزير اسبق نفت درباره ادعاهای نفتی احمدی نژاد در برنامه تبليغاتی اش نامه يی مهم خطاب به وی به اين شرح نوشت :

بسمه تعالی
جناب آقای دکتر احمدی نژاد
رئيس محترم جمهوری
با سلام و احترام ، به استحضار می رساند که جنابعالی در برنامة مستند جمعه مورخ ٠٨/٠٣/١٣٨٨ در سيمای جمهوری اسلامی در خصوص بعض طرحهای نفت اظهار داشتيد (پياده شده از نوار): “پالايشگاه گاز پارسيان که بزرگترين پالايشگاه گازی کشور است در همين دولت کليد خورد ، ‌در همين دولت هم تمام شد. اصلاً ما نرسيديم برويم افتتاح کنيم . بسياری از پتروشيمی ها ، اينهاست ، بعضی از فازهای پارس جنوبی ، فاز ٩ و ١٠ در اين دولت شروع شد ، در اين دولت هم تمام شد. ”

در خصوص بيانات جنابعالی ، اگر از منظر منافع ملی به موضوع نگاه کنيم ، به نظر اينجانب چندان فرقی ندارد که يک طرح را چه کسی شروع کرده و چه کسی به پايان رسانده است و آنچه مهم است منافع ملی ايران و ايرانيان و اينست که به هر حال منفعتی به مردم برسد و خدمتی برای آنان انجام شود ، ليکن با توجه به اهميتی که گزارشهای رياست جمهوری و مقامات عاليرتبة نظام برای مردم دارد ، بر خود لازم ديدم که مطالب زير را به استحضار برسانم :
١. در خصوص آنچه دربارة طرح پارسيان اعلام کرده ايد که اين طرح در دولت نهم آغاز و به اتمام رسيده است ، به استحضار می رساند که طرح جامع پارسيان ، شامل توسعه ميدانهای گازی تابناک ، شانول ، وراوی و هما و ايجاد پالايشگاه پارسيان در منطقة عمومی لامرد و مُهر در دو فاز طراحی شده و به اجرا درآمده است .
فاز اول اين طرح شامل احداث و تکميل ١٢ حلقه چاه در ميدان تابناک و نيز احداث پالايشگاه مرحلة اول پارسيان با ظرفيت نم زدايی٢٠ ميليون متر مکعب گاز طبيعی در روز در تاريخ ٢٥ شهريور ١٣٨٢ تکميل و در حضور جمع کثيری از مسئولان استانهای فارس و بوشهر توسط جناب آقای خاتمی رئيس جمهور وقت افتتاح شد و اخبار آن در همان زمان از شبکه سراسری پخش شد و مستندات آن نيز در آرشيو سيمای جمهوری اسلامی موجود می باشد . با افتتاح اين طرح در سالهای ١٣٨٢ و ١٣٨٣ جمعاً بالغ بر ٢ هزار ميليون متر مکعب گاز طبيعی از طريق خط IGAT ٤ به شبکه سراسری گاز تزريق شد .
قرارداد مربوط به فاز ٢ پالايشگاه پارسيان پس از برگزاری مناقصه و تعيين برندة آن در تاريخ ١١ مهر ماه ١٣٨٢ بين شرکت ملی گاز ايران و شرکتهای پايندان و مديريت طرحهای صنعتی ايران به امضا رسيد. همچنين اجرای بخش ديگر از تأسيسات پالايشگاه به شرکت نفت مناطق مرکزی ابلاغ شد که در مجموع پيشرفت فيزيکی کلی پالايشگاه تا پايان دولت جناب آقای خاتمی در مرداد ١٣٨٤ به ميزان ٣٦ درصد بوده است .
ميزان پيشرفت طرح های توسعة ميدانهای تابناک ، شانول ، وراوی و هما نيز تا پايان دولت آقای خاتمی به ترتيب ٩٠ درصد ، ٦٠ درصد ، ٩/٦٥ درصد و ٤٩ درصد و پيشرفت فيزيکی کلی پالايشگاه ٣٦ درصد بوده است .
جالب آن است که مجری توسعة اين ميدانها در دولت جناب آقای خاتمی شرکت نفت مناطق مرکزی به مديريت جناب آقای نوذری وزير فعلی نفت بود و تقريباً می توان گفت که همة دست اندرکاران اين طرح اکنون نيز در عاليترين سمت های شرکت ملی نفت ايران مشغول به کارند.
احداث خط لولة انتقال ميعانات گازی اين پالايشگاه به عسلويه نيز از جمله طرحهايی بود که در دولت جناب آقای خاتمی آغاز شد و به پايان رسيد .
من نمی دانم که چه کسی به شما گزارش داده است که طرح پارسيان در دولت شما آغاز شده و به اتمام رسيده است .
اينجانب در طول مدت تصدی وزارت نفت ، با توجه به اهميت طرح پارسيان ، هر ماهه و به دفعات از پيشرفت اين طرح از نزديک و در کارگاه های مربوطه بازديد می کردم و هر دو هفته يک بار نيز پيشرفت فيزيکی آن را در جلساتی که برگزار می شد پييگيری می کردم .
٢. در خصوص طرح فازهای ٩ و ١٠ پارس جنوبی نيز در صحبت خود اشاره فرموديد که “فاز ٩ و ١٠ در اين دولت شروع شد ، در اين دولت هم تمام شد”.
به استحضار می رساند که قرارداد اجرای فازهای ٩ و ١٠ فازهای جنوبی پس از اعلام مناقصه بين المللی ، پس از طی مراحل طولانی در شهريور ماه سال ١٣٨١بين شرکت ملی ايران با برندة مناقصه يعنی مجموعة مشارکتی متشکل از شرکت مهندسی و ساختمان صنايع نفت (اويک) با نمايندگی آقای دکتر ناصر توفيقی و شرکت تأسيسات دريايی ايران با نمايندگی آقای مسعود سلطانپور و شرکت LG کره (که بعداً به GS يا GOLDSTAR تغيير نام يافت) به امضا رسيد .
پيش پرداخت به اين مشارکت در اسفند ماه ١٣٨١ انجام شد .
همچنين قرارداد فاينانس طرح به مبلغ ١٧٠٠ ميليون دلار نيز با کنسرسيومی از بانکهای اروپايی به رهبری دويچ بانک آلمان در آذر ماه ١٣٨٢ بين شرکت ملی نفت ايران و اين بانکها به امضا رسيد.
در زمان انتقال دولت در مرداد ١٣٨٤ پيشرفت فيزيکی پالايشگاه فازهای ٩ و ١٠(بخش خشکی) معادل ٢٨ درصد و پيشرفت ساخت و نصب سکوهای دريايی ٤٥ درصد و پيشرفت فيزيکی خط لولة دريايی معادل ٤٦درصد و پيشرفت کل پروژه معادل ٣١ درصد بوده است و مستحضريد که هنوز نيز اين طرح به پايان نرسيده است و بخش دريايی آن تکميل نشده و به همين دليل نيز اين پالايشگاه با گاز فازهای ٦ و ٧ و ٨ تغذيه و راه اندازی شده است.
عکسها ، فيلمها ، مصاحبه ها و مستندات در اين خصوص به قدری روشن است که کوچکترين شکی در رد ادعای حضرتعالی در خصوص شروع اين کار در دولت نهم برجای نمی گذارد .
٣. در خصوص اين مطلب نيز که بيان فرموده ايد که بسياری از پتروشيمی ها در دولت نهم شروع شده و به پايان رسيده است ، اگر تاکنون به جنابعالی گزارش نکرده اند ، مستحضر باشيد که عموم پتروشيمی هايی که جنابعالی تاکنون افتتاح کرده ايد در زمان دولت آقای خاتمی آغاز شده و پيشرفت فيزيکی بعض از آنها در زمان تحويل دولت به جنابعالی در مرداد ١٣٨٤به ترتيب زير بوده است :
واحد دوم پتروشيمی شهيد تندگويان ٩١ درصد
پتروشيمی فناوران(اسيد استيک) ٩٢ درصد
پتروشيمی مارون (الفين هفتم) ٩٧درصد
پتروشيمی لاله (پلی اتيلن سبک) ٩١درصد
پتروشيمی پارس (واحد استحصال اتان و گاز مايع) ٩٨درصد
پتروشيمی غدير (آمونياک و اوره چهارم) ٩٧درصد
پتروشيمی زاگرس (متانول چهارم) ٩٦درصد
پليمر آرياساسول (الفين نهم) ٨١درصد
پتروشيمی جم (الفين دهم) ٩١درصد
پتروشيمی نوری (برزويه سابق – آروماتيک چهارم) ٩٤درصد
تمامی اين پتروشيمی ها حداکثر بايد در سال ١٣٨٥ به بهره برداری می رسيدند که به دليل مشکلات مديريتی در صنعت پتروشيمی با تأخير زياد به بهره برداری رسيدند .
در دولت جنابعالی جز پتروشيمی کاويان که در دست ساخت است ، هنوز هيچ قراردادی برای احداث واحدهای پتروشيمی جديد منعقد و عملياتی نشده است که به بهره برداری برسد .
با توجه به مطالبی که بيان شد مشخص می شود که آنچه در خصوص طرحهای پارسيان ، فازهای ٩ و ١٠ پارس جنوبی و طرحهای پتروشيمی بيان شد کاملاً خلاف واقع بوده است .
گرچه همانطور که در صدر اين نامه آوردم برای اينجانب مهم نيست که اين طرحها به نام چه کسی تمام شود چون هر افتخاری که در اين کشور حاصل می شود متعلق به ملت بزرگ و سرافراز ايران است ولی مهم اين است که يک مسئول عاليرتبه نبايد به مردم حرف خلاف بزند و ثانياً اگر گزارش خلاف به او می دهند به دفعات نبايد بر پایة اين گزارشهای خلاف اين مطالب را به عنوان امين مردم به ايشان منتقل کند .
بزرگترين وظيفة رئيس جمهور و مسئولان نظام امانت داری آنان است و شرط اول امانت داری ، صداقت است .
جنابعالی احتمالاً بر اين نکته واقفيد که بدنبال رسوايی اخلاقی آقای بيل کلينتون آنچه در نهايت از جانب مردم آمريکا مورد اشکال و غير قابل گذشت تلقی شد نه رابطة غير اخلاقی رئيس جمهور ، بلکه دروغگويی بود.