28.06.2009

«کیوی ایرانی! رو به ‌راهی؟»

دویچه وله:
‎از موثق‌ترین منابع اطلاع‌رسانی در مورد ناآرامی‌های خیابانی ایران، وب‌لاگ نویس‌ها و کاربران تیوتر بودند. تویت‌های “کیوی ایرانی” یکی از کاربران تویتر، اغلب درست بود و تنها جنبه خبری داشت. از چهارشنبه عصر خبری از او نیست.

“کیوی ایرانی! رو به راهی؟” این پرسش بی‌جواب، دوستان اینترنتی “کیوی ایرانی” (persiankiwi) را به خود مشغول و آنها را نگران کرده است. بخصوص آنهایی که به نشانه همبستگی با معترضان ایرانی پروفیل‌‌شان را در سایت تویتر سبز کردند. Tbazz 215 می‌پرسد: «کسی از کیوی ایرانی خبری داره؟ من کم‌کم دارم کلافه می‌شم».

از چهارشنبه عصر خبری از “کیوی ایرانی” نیست. این بی‌خبری طولانی‌مدت بی‌سابقه است. “کیوی ایرانی” حدود ده روز ۸۲۳ خبر کوتاه نوشته بود. آخرین نوشته‌های او از روز چهارشنبه (۳ تیر /۲۴ ژوئن)، ابتدا هیجان‌زده و رفته رفته وحشت زده بودند. و آخرین خبر کوتاه اینکه: «خدایا توخالق همه مایی. همه به سوی تو بازمی‌گردیم. الله ‌اکبر».

سوگلی تویتر

روزنامه‌ی آلمانی “تاگس تسایتونگ”، چاپ برلین در شما‌ره‌ شنبه ۲۷ ژوئن طی گزارشی از سرنوشت نامعلوم این بلاگر می‌نویسد که عصر چهارشنبه، “کیوی ایرانی” آنطور که خبر داده بود، به میدان بهارستان رفته بود. بنا بود معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری مقابل مجلس جمع شوند. ولی این گردهم‌‌آیی قبل از شکل گرفتن، توسط نیروهای امنیتی در نطفه سرکوب شد، آن‌هم با خشونتی بی‌سابقه.

“کیوی ایرانی” همراه جمع دیگری از وب‌لاگ نویسان و خبرنگاران ایرانی مهم‌ترین و موثق‌ترین منابع اطلاع رسانی از داخل ایران بودند. در میان همه اخبار ضدونقیضی که از ایران می‌رسید، “کیوی ایرانی” از آنهایی بود، که بارها اخبار نادرست را به سرعت تصحیح کرده بود، مثلأ خبر حضور تانک‌ها در خیابان‌های تهران.

جای تعجب نداشت که خبرهای کوتاه او بیش از ۳۸ هزار بار به دیگران نیز ارسال شده بود. در سایت تویتر به این دسته از کاربران “فلاور” گفته می‌شود. آنهایی که نوشته‌هایشان توسط سایر کاربران در اینترنت پخش می‌شود. “کیوی ایرانی” دو روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری، از یکشنبه شب دست‌‌ به کار شده بود.

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: گزارش لحظه به لحظه از رویدادهای ایران توسط کاربران تویترخبرنگار خیابانی حرفه‌ای

اغلب نوشته‌های کوتاه اخبار “کیوی ایرانی” کاملأ جنبه خبری داشته و بدون تفسیر به مکان و زمان تظاهرات اشاره می‌کنند یا به آنچه مقابل پنجره اتاقش رخ داده برمی‌گردند. و یا اینکه چطور می‌توان به با رد کردن فیلتر، به سایت موسوی درست‌رسی پیدا کردـ یا اینکه چه کسی دستگیر شده است. چند هشدار هم مانند: اس‌ام‌اس ها را از روی موبایل‌هایتان پاک کنید؛ یا: وقتی هلیکوپترهای گشت می‌‌زنند، لاستیک ماشین آتش بزنید تا نتوانند پیدایتان کنند.

مشخص نیست که “کیوی ایرانی” مرد است یا زن. یک نفر یا یک جمع. بسیاری گمان می‌برند که کیوی ایرانی یک نفر و مرد است. اولین خبرهای کوتاه این‌طور شروع می‌شوند: «از شنبه صبح نخوابیدم. کوفته‌ام. اما، وقتی تاریخ این مملکت نوشته می‌شود چطور می‌شود خوابید». یک‌هفته بعد می‌نویسد: «امروز در خیابان- برای آزادی».

چهارشنبه، میدان بهارستان، ۴ بعد از ظهر

و بعد روز چهارشنبه فرا می‌رسد. “کیوی ایرانی” پیش از این چندین بار نوشته بود: «چهارشنبه، میدان بهارستان، ساعت ۴ بعد از ظهر- دریای سبز».

حدود سه‌ونیم بعد از ظهر اولین خبر کوتاه او می‌رسد: «از میدان بهارستان برگشتم. آدم‌ها رو مثل حیوان می‌زنند. همه جا خون ریخته». او دیده بود چگونه هفت هشت مرد با باتوم، زنی که هیچ وسیله دفاعی نداشته را می‌زدند. در این روز از لحن پیام‌های “کیوی ایرانی” نگرانی شدید به چشم می‌خورد: «این همه آدم دستگیر شدند. بچه‌های گروه رو از دست می‌دیم».

وی می‌نویسد: «مردمی که برای تظاهرات آمده بودند به کوچه‌های اطراف پناه می‌برند. اما کوچه‌ها هم مملو از نیروهای لباس شخصی است.». و سپس می‌‌افزاید: «مغازه‌ها بسته است. به هیچ جا نمی‌شود فرار کرد». “کیوی ایرانی” ساعت ۵ بعدازظهر خبر وحشت‌ناکی می‌فرستد که تا کنون از سوی هیچ کس دیگری تأیید نشده است: «نیروهای امنیتی با قمه به جان مردم افتاده‌اند. همه جا را خون گرفته».

“شهیدانتان را فراموش نکنید”

سایر کاربران و وب‌لاگنویسان کشته شدن سه نفر در این روز را تأیید کردند. اما “کیوی ایرانی” وحشت‌زده می‌نویسد:” آنهایی که موبایل دارند را می‌گیرند. این همه کشته شدند. یکی از ما را گرفتند». و بعد: «شکنجه‌اش خواهند کرد و اسم بقیه را در می‌آورند هر چه سریعتر باید پنهان شویم».

و سپس تنها دو خبر کوتاه می‌آید که آخرین خبر از “کیوی ایرانی” است: «مردم شهیدانتان را فراموش نکنید. الله اکبر”

خیلی از کابران تویتر نمی‌خواهند بپذیرند که برای “کیوی ایرانی” اتفاقی افتاده است. شاید او جایی پنهان شده باشد. شاید به اینترنت دسترسی ندارد و یا اینکه دستگیر شده. و شاید هم …

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates