06.07.2009

نیویورک تایمز:سیاست ایران داستان مرگ و زندگی است

فرارو: به گزارش سرویس بین الملل فرارو ، روزنامه امریکایی نیویورک تایمز در مقاله ای با عنوان ” سیاست ایران داستان مرگ و زندگی است” و به قلم ” آلبرت آر. هانت” ، برداشت خود را از ناآرامی های پس از انتخابات بیان داشته و چشم انداز روابط تهران – واشینگتن را با توجه به شرایط داخلی ایران ترسیم کرده است.

فرارو فعالان دو سوی منازعات سیاسی جاری در کشور را به خواندن این مقاله توصیه می کند.

مقاله را در زیر بخوانید:

اوباما، در برخورد با ایران، از سابقه سیاسی خود در شیکاگو کمک می گیرد. آنچه که در ایران اتفاق می افتد بیش از آنکه شورشهای خیابانی باشد، زد و خورد بین مقامات بالای سیاسی و روحانی است.

ویلیام کانت، استاد دانشگاه ویرجینیا و مشاور کارتر در امور ایران می گوید: “ما شاهد یک شکاف واقعی در نظام ایران هستیم.”

مقامات دولت اوباما و متخصصان امور سیاست خارجی در این موارد با یکدیگر هم عقیده هستند که ” ما هرگز نخواهیم دانست برنده واقعی انتخابات 22 خرداد چه کسی بوده است؛ رهبری ایران ضعیف تر از آن چیزی است که ما می پنداشتیم؛ نتیجه کار نامشخص است؛ و انتخابهای سیاسی برای دولت آمریکا بسیار دشوارتر از این بحث نه چندان اساسی کنونی است که آیا سیاست آقای اوباما در حمایت از دموکراسی ایران به اندازه کافی محکم هست یا خیر”.

تقریبا هیچ کس پیروزی سنگین احمدی نژاد را باور نمی کند. این که احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای احساس می کنند لازم است بی درنگ پیروزی گسترده خود را اعلام کنند نشان گر ضعف تندروهای در ایران است. به گفته برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، این “سرآغاز پایان کار آیت الله های تندرویی است که جهان را بصورت جنگ بین خیر و شر می بینند.”

اما اینکه این ماجرا چقدر طول خواهد کشید، هیچکس به درستی نمی داند. خانم آلبرایت، وزیر امور خارجه دولت کلینتون، می گوید: “این که رژیم ، کنترل را بدست خواهد گرفت قطعی به نظر می رسد، اما تظاهرات ادامه خواهد یافت.”

و به این ترتیب مبارزه سیاسی در دو سطح مختلف ادامه خواهد یافت. مبارزه اول بین دو جناح بازمانده از انقلاب 1357 است – یکی به رهبری آیت الله خامنه ای و دیگری به رهبری رفسنجانی. این مبارزه ی مرگ و زندگی است. اگر احمدی نژاد ببازد، موقعیت رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری که می تواند رهبر را انتخاب و یا جایگزین کند تقویت خواهد شد. اما اگر رفسنجانی ببازد جان او به خطر خواهد افتاد.

مبارزه دوم جنگ نسلهاست. بیش از 75 درصد مردم ایران زیر 30 سال سن دارند و اصلا انقلاب 1357 را ندیده اند.

اما اینکه اقای اوباما به اندازه کافی محکم و منطقی عمل کرده یا نه، بحثی کودکانه بنظر می رسد. سناتور مک کین و بعضی دیگر از محافظه کاران جدید از اوباما انتقاد می کنند که رویکرد قوی تر آمریکا به نیروهای آزادیخواه در ایران دلگرمی میدهد. اما صاحبنظران معتقدند که در این صورت اگر دولت ایران تظاهرکنندگان را سرکوب کند، آنوقت آمریکا چه خواهد کرد؟ به یک کشور مسلمان دیگر نیرو اعزام میکند؟!

در چند ماه آینده آقای اوباما باید تصمیمات حساسی اتخاذ کند. با وجود مصالحه انجام شده، هنوز “میانه روها” یا “اصلاح طلبان” مایل به همکاری با آمریکائیان نیستند. بنظر میرسد اوباما تلاشهای چشمگیری در تغییر دیدگاه مسلمانان انجام داده باشد، اما هنوز باید به این راه ادامه دهد.

گرچه گفتگو با تندروها در باره مسائل اتمی و دیگر مسائل لازم است، اما چنانچه رژیم ایران برای حفظ قدرت خود دست به خشونت بزند، گفتگو غیر ممکن خواهد بود و آنگونه که از شواهد استنباط میشود اوضاع چندان امیدوار کنند نیست. دهها سال است که آمریکا و ایران در روابط خود اهمال کاری می کنند.

در دهه 1360، در بحبوحه جنگ ایران و عراق، ایالات متحده آمریکا با اعزام دونالد رامسفلد به عراق- بطور ضمنی از صدام حسین جانبداری کرد. این خاطره خیلی بیشتر از خاطرات انقلاب در ذهن ایرانیان باقی مانده است.

دوازده سال بعد وقتی ایرانیان محمد خاتمی را به ریاست جمهوری برگزیدند، دولت کلینتون دست دوستی بسوی ایران دراز کرد و خانم آلبرایت در یک سخنرانی از در آشتی درآمد و به کشتی گیران ایرانی ویزای ورود به آمریکا داده شد. تحریم های وضع شده در مورد فرش و خاویار ایران نیز لغو شد. اما ایرانیان به این علامتها توجهی نکردند و روابط بار دیگر تیره شد.

اکنون باتوم به دستان تهرانی ممکن است چند صباحی موفق شوند، ولی در ایران یک تغییر دائمی در حال شکل گیری است؛ و این بار نه آمریکا و نه ایران که مهمترین قدرت مسلمان منطقه است، دیگر قادر نیستند در روابط خود با یکدیگر اهمال کنند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates