الشرق الاوسط :آیا مقامات ایرانی از انقلاب فرانسه درس می گیرند
العربیه: ایران پتانسیل هایی برای انقلاب دارد که حتی در روسیه، آلمان و چین شاهد آن نیستیم
آقاى تركى الحمد
دبی – العربیه.نت
ترکی الحمد مقاله نویس روزنامه ی الشرق الاوسط چاپ لندن، طی مقاله ای که در شماره ی امروز یکشنبه 19-7-2009 این روزنامه تحت عنوان “از پاریس 1968 تا تهران 2009” منتشر شد به مقایسه ی شرایط کنونی ایران با فرانسه در نیمه ی دوم دهه ی شصت میلادی پرداخت و رویدادهای اخیر ایران را که به عقیده ی وی در آستانه ی “براندازی نیروها و دستگاه های قدیمی انقلاب است” یادآور” قیام دانشجویان و کارگران فرانسوی” در گذشته دانست.
وی در اینباره نوشت ” شعار دانشجویان و کارگران فرانسوی در آن هنگام برای تغییر زندگی سنتی غیرمناسب بود و این شعار اینک بر زبان نسل جدید ایران جاری است که در اعتراض به نتایج انتخابات اخیر به خیابان ها سرازیر شدند و اگر خوب بنگریم خواهیم دید که خواسته های بسیار مهمی را مطرح کردند، با اینکه موسوی، کروبی، خاتمی و دیگر شخصیت های اصلاح طلب جوان نیستند، اما خواسته های جوانان ایران را نمایندگی می کنند.
این نویسنده ی عرب بر این باور است که واقعیت ها نشان می دهد، ایران و فرانسه در موارد بسیاری با هم شباهت دارند و می افزاید :”منظور ما در اینجا پویایی گاه وبیگاه دو ملت ایران و فرانسه در زمینه های قیام های انقلابی است، اگر به تاریخ معاصر ایران طی یک قرن گذشته و به طور مشخص از اوایل قرن بیستم تا کنون بنگریم، چندین جنبش انقلابی را در این مدت مشاهده خواهیم کرد که ملت ایران محور و عامل اصلی آن بوده است، از جمله انقلاب مشروطیت در سال 1906 ،قیام مصدق در اوایل دهه پنجاه قرن گذشته وحمایت مردم از آن ،انقلاب تمام عیار سال 1979 وقیام کنونی.
ترکی الحمد افزود:” ایران پتانسیل هایی برای انقلاب دارد که در کشورهای دیگر حتی روسیه ،آلمان و چین شاهد آن نیستیم، اما آنچه ایران و فرانسه را از دیگر کشورها متمایز می سازد ،این است که انقلاب های آنها ساخته ی مردم سیاسی این کشورهاست ،نه ساخته ی نخبگانی که همانند انقلاب بلشویکی در روسیه از یک مقطع زمانی و شرایط به وجود آمده بهره برداری کردند.
نویسنده در ادامه ی مقاله ی خود می نویسد :” اوضاع کنونی بسیار خطرناک است، اصلاح طلبان درصدد ایجاد تحولاتی در درون ساختار کنونی نظام هستند ولی ارگان های نظام چنین تحولی را نمی پذیرند واین امر چه بسا منجر به سقوط نظام در ایران شود.
وی در این رابطه رویدادهای سال 1978 یعنی یک سال پیش از پیروزی انقلاب را مثال زد واینکه ناآرامی ها چگونه آغاز شد که در نهایت به انقلاب ایران و براندازی رژیم شاهنشاهی در این کشور منجر گردید.
وی می گوید :”مشاوران دلسوز شاه به وی توصیه کردند برخی اصلاحات را انجام دهد ولی وی از این امر خودداری کرد، ولی هنگامیکه شرایط روشن تر شد و رژیم به سقوط خود نزدیک تر شد، شاه امتیازات زیادی را داد، ولی دیگر برای چنین امتیازاتی دیر شده بود .
ترکی الحمد سپس به برخورد جمهوری پنجم فرانسه با انقلاب 1968 اشاره کرد وافزود وجود دمکراسی واقعی در آنجا باعث گردید تا جمهوری پنجم فرانسه انقلاب را در این کشور هضم کند، واز سوی دیگر در راس جمهوری شخصیتی تاریخی قرار داشت که همه ی دغدغه ی وی وطن بود و نه نظام حاکم، بنابر این خود را اصلاح کرد و آنچه را ضرورت داشت تغییر داد، لذا دوگل بدون آنکه در راس قدرت باشد چشم از جهان فروبست اما در تاریخ جاودانه شد.
این نویسنده عرب سپس پرسید آیا دمکراسی ایران نیز از این موضوع درس خواهد گرفت؟ و افزود :”همانگونه که شاه سعی می کرد وانمود کند که در ایران دمکراسی واقعی وجود دارد، نظام روحانیون و ولایت فقیه در ایران نیز می کوشد این توهم را ایجاد کند که دمکراسی واقعی از ایران سرچشمه می گیرد، اما این سخن نادرستی است، زیرا بر اساس فلسفه ی افلاطون دمکراسی به معنای حکومت مردم بر مردم است، لذا ولایت فقیه یا حکومت دیکتاتور عادل یا پادشاه فیلسوف همیشه نتیجه ی مثبت نداده است زیرا دمکراسی به معنای حکومت مردم است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.