داستان شهادت حسین اخترزند و تصاویر
فعالان حقوق بشر: برخلاف اینکه امنیتی ها تاکیید داشتند که او خودش در اثر غفلت افتاده اما آثار جراحات زیاد روی دست چپ ، پای چپ و راست ، کمر ، پهلو و پارگی عمیق دست راست ( که در برگه ی پزشکی قانونی نیز ثبت شده است ) و نیز شاهدانی که آنجا بوده اند و صدای ضرب و شتم و فریادهای حسین را شنیده اند ، همگی گواهی است بر اینکه او قبل از افتادن مورد ضرب و شتم زیادی قرار گرفته است .
در روز 25 خرداد در درگیریهای اصفهان یکی از دوستان ما به نام “حسین اخترزند ” به طرز وحشیانه ای به شهادت رسید. “حسین اخترزند ” فرزند مرحوم مرتضی ، 32 ساله (متولد 27 آذر ماه سال 1355) نان آور خانواده بود . وی در روز دوشنبه25 خرداد ماه بعد از کار به سمت دروازه شیراز حرکت می کند .آنجا کانون در گیریها بوده و عده ای بسیجی و لباس شخصی به دنبال تعدادی از مردم می گذارند .و حدود 15 نفر از مردم از درب پارکینگ مجتمع پزشکان (واقع در دروازه شیراز – بن بست هاله )وارد ساختمان می شوند و هر کدام به طبقه و یا اتاقی پناه می برند . اما متاسفانه حسین و یک نفر دیگر که هنوز نامش را نمی دانیم در پشت بام طبقه سوم به دست بسیجی ها می افتند و مورد ضرب و شتم بسیار زیادی قرار می گیرند و بسیجی های بیرحم آنها را از طبقه ی سوم به پایین پرتاب می کنند .
شخص دیگر که همراه حسین بوده به دست لباس شخصی ها می افتد و طبق گفته های شاهدان ، پرچمی دور بدنش پیچیده و او را به مکان نا معلومی برده اند . اما بدن نیمه جان حسین را چند تن از مردم می بینند و یک پزشک انسان دوست با بیمارستان شریعتی (واقع در 100متری محل وقوع ) تماس گرفته و اورژانس به محل حادثه آمده است . و علیرغم مداخله ی نیروهای امنیتی که اجازه ی بردن حسین به بیمارستان را نمی داده اند ، مردم تجمع کرده و با آمبولانس او را به بیمارستان رسانده اند .اما متاسفانه در شامگاه در مقابل چشمان مادر و خواهر و برادرانش جان سپرد .البته به گفته ی یکی از پرستاران وضعیت حسین آنقدر وخیم بود که مرگ از زندگی برایش بسیار بهتر بود .زیرا که او قطع نخاع شده بود و هیچ جای سالمی در بدنش نمانده بود .
نیروهای امنیتی به خانواده حسین تاکیید داشتند که او در اثر سهل انگاری روی ایرانیتهای پوسیده ی پشت بام افتاده و کشته شده است .حتی یکی از فرماندهان سپاه چند روز پیش در یک سخنرانی باکمال بی شرمی اعلام کرد که ما در اصفهان تنها یک کشته داشتیم آنهم به خاطر استعمال مواد مخدر ( شیشه ) بوده است .
نیروهای امنیتی فشارهای زیادی را بر این خانواده وارد داشتند و از همه نزدیکان تعهد گرفتند که کشته شدن حسین را تصادف اعلام کنند تا جنازه وی را تحویل دهند . حتی در مراسم ختم 5 نفر مسلح ( 3 مرد و 2 زن ) را آوردند که مراقب اوضاع باشند . تمام مراحل کفن و دفن او را یکی از عوامل خودشان انجام داد و حتی زیارت عاشورا که موقع خاک سپاری خوانده شد را نیز یکی از همین افراد خواند . ضمن اینکه موقع حمل تابوت از گفتن “الله اکبر” جلوگیری کردند !!!
اما خدا را شکر با همه ی این فشارها تمام مردم اصفهان از این قضیه خبردار شدند و حتی آقای نکوئی ( رئیس ستاد میرحسین موسوی در اصفهان ) نیز در مراسم وی شرکت داشت .
این خبر در بسیاری از سایت ها و وبلاگها درج شده است .
برخلاف اینکه امنیتی ها تاکیید داشتند که او خودش در اثر غفلت افتاده اما آثار جراحات زیاد روی دست چپ ، پای چپ و راست ، کمر ، پهلو و پارگی عمیق دست راست ( که در برگه ی پزشکی قانونی نیز ثبت شده است ) و نیز شاهدانی که آنجا بوده اند و صدای ضرب و شتم و فریادهای حسین را شنیده اند ، همگی گواهی است بر اینکه او قبل از افتادن مورد ضرب و شتم زیادی قرار گرفته است . امیدواریم این خبر را به گوش تمام جهان برسانید تا همه بدانند ” حسین اخترزند” را بیرحمانه تر و سنگدلانه تر از بقیه کشتند .
آدرس منزل حسین : اصفهان . خیابان رباط دوم (شهید رضی) . خیابان مخابرات . کوچه سلطانی . فرعی اول سمت راست . منزل اول سمت چپ (در سبز رنگ) . طبقه ی دوم .
آدرس قبر : باغ رضوان . قطعه 17 . بلوک 1 .
پیام برای این مطلب مسدود شده.