۱۰۳ سال پس از مشروطه؛ هنوز عدالتخانه می خواهیم
بیبیسی: ۱۰۳ سال پس از انقلاب مشروطه در ایران، به نظر می رسد که خواسته های ابتدایی این جنبش که عدالتخانه، قانون و مشروطه شدن قدرت بود، هنوز به قوت خود باقی است.
ماشاالله آجودانی، مورخ و نویسنده کتاب مشروطه ایرانی چند سال پیش که صد سالگی پیروزی مشروطه در ایران جشن گرفته شد، گفته بود “مشروطه موفق نبود که همان آرزوها را داریم” اما حالا سه سال پس از یک قرنی شدن مشروطه، به نظر می رسد که بار دیگر خواست های مشروطه خواهان به خواست عمومی بدل شده و در مقابل چشم جهانیان قرار گرفته است.
با خروج خواست های مشروطه از گفت و گوهای خصوصی و دانشگاهی و نگاهی به یک موضوع تاریخی و موزه ای به عرصه عمومی و حتی بر در و دیوار شهرهای تهران خود را نشان می دهد.
جنبش مشروطه چگونه آغاز شد؟
۱۰۳ سال پیش در چنین روزی از پس ماه ها تلاش آزادی خواهان و مشروطه طلبان ایرانی، سرانجام مظفرالدین شاه قاجار فرمان مشروطیت را که به خط احمد قوام کتابت شده، امضا کرد تا مردم ایران از پس قرن ها حکومت هایی که میان فرمانروایی مطلقه و حکمرانی قبیله ای و عشیره ای، صاحب مجلس، قانون و ابتدای تر و بنیادی تر از همه عدالتخانه یا دادگستری شوند.
ماشاالله آجودانی می گوید آنچه که در بطن مشروطیت بود آرمانی برای پیشرفت مدنیت بود. ” انقلاب مشروطه بیش از آنکه انقلاب سیاسی باشد انقلاب تمدنی و فرهنگی بود. می خواست جامعه ایرانی را متمدن و فرهنگش را دگرگون کند.”
جنبش مشروطه اگر چه از خواستی کوچک و ابتدایی آغاز شد اما به دستاوردی فراخ رسید که نه تنها ایران که کشورهای منطقه و همسایه ایران را هم تا دهه ها تحت تاثیر قرار داد.
اگر بخواهیم به جنبش مشروطه نگاهی گذار برای یادآوری ریشه های آن بیندازیم، باید گفت که ماجرا از خشم مردم نسبت به ظلمی آغاز شد که بر یکی از تجار بازار ایران از سوی ماموران حکومتی رفت.
مطابق اسناد موجود اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه ظلم ها جاری در ایران آغاز شده بود اما شروع جنبش مشروطیت را از ماجرای گران شدن قند در تهران روایت می کنند.
“پس از انقلاب مشروطه رضا شاه پهلوی در دوران حکومتش به دو خواست از سه خواست اصلی انقلاب مشروطه جامعه عمل پوشاند”
ماشاالله آجودانی
علاالدوله حاکم تهران هفده بازرگان را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عین الدوله صدراعظم نه چندان خوشنام مظفرالدین شاه انجام شد به اعتراض بازاریان، روحانیان و روشنفکران منجر شد.
آنها که حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن داشتند ، در مجالس و مساجد به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از تأسیس عدالتخانه یا دیوان مظالم پرداختند.
خواست برکناری عین الدوله به میان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد. در اعتراض به کشتار تهران روز ۲۴ تیر ۱۲۸۵ علما عازم قم شدند و بنا به روایت های معاصر حدود دو هزار تن از بازرگانان و اصناف و روحانیان به آنان پیوستند. عده ای از مردم هم در سفارت بریتانیا در تهران بست نشستند.
جنبش مشروطه و جنبش سبز
با افزایش فشارها بر حکومت روز ۷ مرداد ۱۲۸۵ عین الدوله، صدراعظم از کار برکنار شد اما از فرمان مشروطه شدن شاه و از مطلقه درآمدن او خبری نبود.
با عزل عین الدوله برخی از بست نشینان در سفارت بریتانیا در تهران قصد ترک سفارت را داشتند که با مخالفت رهبران جنبش مواجه شد و بست نشینی ادامه پیدا کرد.
شاه خواست متحصنان را پذیرفت، فرمان مشروطیت صادر شد. اما مشروطه خواهان نخستین فرمان مظفرالدین شاه را مبهم خواندند و نپذیرفتند تا اینکه پنج روز بعد، یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ اجازه تشکیل “مجلس شورای ملی” هم از سوی شاه صادر شد.
مجلس ایران تا سال ۱۳۶۸ خورشیدی یعنی ۱۱ سال پس از انقلاب اسلامی نام مجلس شورای ملی را به طور رسمی حفظ کرد هرچند که از آن به نام مجلس شورای اسلامی نام برده می شد. اما در جریان رفراندوم بازنگری در قانون اساسی، نام مجلسی که دستاورد مشروطه بود نیز تغییر کرد.
در سال های پس از انقلاب اسلامی، از تاریخ مشروطه که در آن شاه رضایت داد تا قدرت مطلقش مشروط شود و به تاسیس مجلس و عدالتخانه هم فرمان داد، کمتر یاد می شد.
آنچه که از مشروطه طی سی سال گذشته مورد توجه قرار داده می شد، بخش وسیعی از آن مربوط به مخالفت های شیخ فضل الله نوری با “مشروطه غیر مشروعه” و ورود مسائل شرعی و فقهی به حکومتداری بوده است. برخلاف پرهیز از گفت و گو درباره بنیادهای مشروطه ایرانی، برخی از صاحبنظران مسائل ایران و حقوقدانان، وقایع پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران را مشابه وقایعی می دانند که به خواست های اصلی مشروطه خواهان بدل شد.
شهروندانی که خواهان اعمال حق حاکمیت بر سرنوشت خویش اند، از قوه قضائیه که شماری از اصلاح طلبان را با کیفر خواستی که حقوقدانان آن را مخدوش می دانند محکمه برپا می کند، ناراضی اند و خواهان رسیدگی به دادخواهی خانواده کشته شدگان و آسیب دیدگان وقایع اخیرند و مجلسی که قدرت مشروطه را ناظر باشد.
ماشاالله آجودانی، مورخ و نویسنده کتاب مشروطه ایرانی می گوید پس از انقلاب مشروطه رضا شاه پهلوی در دوران حکومتش به دو خواست از سه خواست اصلی انقلاب مشروطه جامعه عمل پوشاند.
به اعتقاد آقای آجودانی، رضا شاه دولت مقدر مرکزی به معنای مدرن آن به وجود آورد و در مرحله دوم به نوسازی ایران از طریق ساخت جاده، راه آهن، دانشگاه، امنیت اجتماعی و رونق اقتصادی پرداخت اما سومین خواسته مشروطه خواهان را که “آزادی” بود نادیده گرفت.
آقای آجودانی می گوید که علت برافتادن حکومت های پهلوی و چشم اسفندیار آنها، نادیده گرفتن آزادی های سیاسی مردم و مشارکت ندادن شهروندان در سرنوشت شان بود.
خواستی که در جنبش مشروطه در ۱۰۳ سال پیش شکل گسترده ای یافت و تا امروز هم خواست شهروندان ایرانی است و در شکل هایی همچون جنبش وقایع اخیر ایران بروز یافته است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.