07.08.2009

اکونومیست و ادامه نا آرامی در ایران: حکایت همچنان باقی است

بی‌بی‌سی: تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران یکی از گزارش های شماره 6 اوت هفته نامه اکونومیست چاپ لندن است.

این مقاله با عنوان “نا آرامی ادامه دار در ایران – حکایت همچنان باقی است” چاپ شده و در آن آمده است که مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد برگزار شد اما او هنوز با موج عظیمی از مخالفت های تلخ و رو به گسترش مواجه است.

به نوشته اکونومیست، رئیس جمهوری ایران مدعی است که با یک اکثریت حیرت آور 63 درصدی در انتخابات بحث برانگیز روز 12 ژوئن به پیروزی رسیده و از حمایت آیت الله خامنه ای، رهبر، و نیروهای امنیتی، رسانه های انحصاری دولت، مجلسی تحت تسلط همداستانان محافظه کار خود هم برخوردر است، با اینهمه، آقای احمدی نژاد پس از برگزاری مراسم تحلیف در روز 5 اوت، و در حالیکه آماده می شود برای یک دوره چهارساله دیگر در مقام ریاست جمهوری جا خوش کند، طعم خوشایندی در مذاق ندارد زیرا ایران همچنان با یک بحران سیاسی حاد دست به گریبان است.

اکونومیست می افزاید که مشکلات فراروی محمود احمدی نژاد به شکلی نمادین در مراسم تنفیذ در روز 3 اوت نمود کرد که در آن، برخلاف آداب و رسوم سال های گذشته، بسیاری از مقامات بلندپایه رژیم، از جمله دو تن از رئیسان جمهوری سابق و همچنین اعضای خانواده آیت الله خمینی، رهبر انقلاب سال 1979 ایران، که بنا بر سنت در چنین مراسمی حضوری ویژه دارند، بناگاه دریافتند که مشغله روزمره مانع از شرکت آنان در مراسم تنفیذ می شود و هنگامی که آقای احمدی نژاد در صدد برآمد تا مانند مراسم چهار سال پیش، در اقدامی بی سابقه برای اعلام وفاداری خود، دست رهبر را ببوسد، ماجرا با بوسه ای عجولانه بر شانه آقای خامنه ای سرهم بندی شد.

اکونومیست می نویسد که هنوز مراسم کاملا تمام نشده بود که خیابان های تهران بار دیگر شاهد تظاهرات اعتراضی بود و برافروختن آتش، شعارهای تند، صدای بوق اتومبیل ها و جنگ و گریز با نیروهای امنیتی تا شب ادامه داشت و با تاریک شدن هوا، نوبت به فریادهای الله اکبر از بام خانه ها رسید که کمابیش از زمان اعلام نتایج انتخابات و اعتراض میلیونها ایرانی به آنچه که سرفت رای خود می دانند همه شب ادامه داشته است.

این هفته نامه می نویسد که اگرچه تعداد شرکت کنندگان در تظاهرات اخیر به شمار شرکت کنندگان در راهپیمایی عظیم پس از اعلام نتیجه رای گیری نمی رسد، اما با وجود بازداشت های گسترده و ایجاد جو ارعاب، همراه با داستانسرایی پیرامون ارتباط معترضان با خارج، تظاهرات ضد دولتی به شکل پراکنده هنوز هم ادامه دارد.

اکونومیست می نویسد که تلاش مقامات دولتی برای مقصر جلوه دادن خارجیان با برگزاری محاکمه ای نمایشی در برابر دوربین تلویزیونی اخیرا سمت و سویی شوم تر یافته و این نمایشنامه فکاهی، که ظاهرا ادامه دار هم خواهد بود، با رژه اجباری شماری از شخصیت های برجسته اصلاح طلب، ملبس به لباس زندان، آغاز شد و پس از قرائت یک کیفرخواست مطول، فیلمی از “رهبران نادم” مخالفان پخش شد که در آن، همگی به معاصی خود اعتراف کردند.

این هفته نامه در ادامه می نویسد که دادستان این دادگاه در کیفرخواست خود اعتراضات کنونی را به ارتباط توطئه گران با مجموعه ای از بنیادهای غربی (به خصوص آمریکایی) نسبت داد و مدعی شد که ماموران امنیتی یک کودتای مخملین از آن جنس را که در صربستان، گرجستان و سایر نقاط صورت گرفته خنثی کرده اند و گروه کثیری از دانشگاهیان و پژوهشگران برجسته مرتبط با مراکز علمی خارجی، گروه های فعال در زمینه حمایت از حقوق اساسی، از جمله مدافعان حقوق زنان ایرانی، اقلیت های قومی، اتحادیه های کارگری، دانشجویان و سایران را به داشتن این نوع ارتباط ها متهم ساخت.

‘محاکمه نمایشی’ و بحران سیاسی
اکونومیست می نویسد که در اعترافات تلویزیونی متهمان هم، که به دقت کارگردانی و ویراستاری شده بود، رسانه های گروهی و سازمان های اطلاعاتی غربی همراه با نامزدهای معترض انتخابات و حامیان آنان در تشکیلات حکومتی به توطئه چینی متهم شدند و محمد علی ابطحی، یک روحانی میان رتبه و معاون ریاست جمهوری در دولت اصلاح طلب محمد خاتمی، در این اعترافات، تلویحا اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری پیشین و از محورهای اصلی تشکیلات حکومتی ایران را متهم کرد که برای انتقام گرفتن از شکست در برابر محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 2005، همراه با میرحسین موسوی به حلقه توطئه گران پیوسته است.

این هفته نامه یادآور می شودکه بلندگوهای محافظه کاران بنیادگرا در مجلس و رسانه های دولتی هم فریاد محاکمه رهبران این گروه از جمله آقایان خاتمی و رفسنجانی و البته میرحسین موسوی را سر داده اند و می افزاید که چنین محاکمه ای به منزله آن خواهد بود که نظام جمهوری اسلامی حتی مسیر کثرت گرایی تصیفه شده قبلی را هم کنار خواهد گذاشت و به یک نظام تک صدایی تبدیل خواهد شد.

به نوشته اکونومیست، مخالفان هم به جای اینکه در برابر پخش اعترافات با وحشت رو به هزیمت بگذارند، با خشم بیشتری نسبت به آن واکنش داده و خواستار تشدید اعتراضات شده اند و آقای موسوی در بیانیه ای که از طریق اینترنت انتشار داده گفته است که این دادگاه “سقوط اخلاقی” کارگردانان آن را به نمایش گذاشته و نشان از آن دارد که در روزی نه چندان دور، خود آنان به جرم راه اندازی فاجعه در ایران به محاکمه کشیده خواهند شد، در حالیکه همسر و دختر محمد علی ابطحی هم، بی اعتنا به اخطار مقامات برای دم فرو بستن، تاکید کرده اند که اعترافات آقای ابطحی تحت فشار اخذ شده است.

این هفته نامه می نویسد که این محاکمه باعث شده است تا، علاوه بر مردم عادی، شکاف بین محافظه کاران و مخالفان آنان در حکومت حتی عمیقتر شود و اگر چه هنوز هم هستند کسانی که برای تبیین مصیبت کنونی ایران، همچنان شیطنت خارجیان را مقصر جلوه می دهند، اما بسیاری دیگر به دلایل واضح، چنین عذری را با بدبینی تلقی می کنند زیرا نه تنها کسانی که در گذشته به اعترافات تلویویزیونی مجبور شده بودند، بلافاصله پس از آزادی از زندان، اعترافات خود را بی اساس اعلام کرده اند، بلکه اکثر ایرانیان از فشارهایی که بر زندانیان مخالف رژیم وارد می شود آگاهی دارند و از جمله قربانیان اخیر این زندان ها، فرزند یکی از مشاوران محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و تنها نامزد محافظه کار انتخابات بود که ظاهرا در طول بازداشت، زیر ضربات زندانبانان جان خود را از دست داد.

اکونومیست می نویسد که در کنار همه اینها، بسیاری از محافظه کاران هم از رئیس جمهوری خودشان دل خوشی ندارند و حتی اگر محمود احمدی نژاد بتواند از نفرت، ناخرسندی و خشم مخالفان خود هم جان سالم به در ببرد، با بی اعتمادی ریشه دار در اردوگاه خودی مواجه خواهد شد.

هفته نامه بریتانیایی می نویسد که اقدام آقای احمدی نژاد در انتصاب یکی از خویشاوندان خود به سمت معاون اول رئیس جمهوری به کش و قوس هایی با آقای خامنه ای منجر شد و درگیری های شخصی او به اخراج شماری از مقامات ارشد دولت، از جمله وزیر اطلاعات، انجامید و این حوادث می تواند صرفا پیش درآمد فرآیند کشدار اخذ رای اعتماد مجلس به کابینه جدید باشد.

به نوشته اکونومیست، چنین گرفتاری هایی سیاست اقتصادی و خارجی آقای احمدی نژاد را فلج خواهد کرد و در حالیکه حتی قبل از بروز نا آرامی ها و تنزل سرمایه گذاری تقریبا به حد صفر هم، اقتصاد ایران با فشار ناشی از تحریم های بین المللی و کاهش بهای نفت مواجه بود، قطعا پس از این تاب تحمل برنامه های عوامگرایانه رئیس جمهوری را نخواهد داشت و رژیم تحت رهبری آقای احمدی نژاد، که زشتی آن به تمام در منظر جهانیان قرار گرفته، نمی تواند به ترحم جامعه جهانی هم چشم امید بدوزد.

این هفته نامه در پایان می نویسد که رهبران دولت ایران، که چنین ضعیف شده اند، ممکن است در صدد برآیند بر اشتیاق خود برای ادامه برنامه های هسته ای مهار بزنند اما خصومت آنان نسبت به خارجیان و ترسیم تصویری اهریمنی از جهان خارج نشانه امیدوار کننده ای برای تلاش باراک اوباما در جهت برقراری ارتباط با حاکمان ایران نیست و در واقع، فراخوان قبلی رئیس جمهوری آمریکا برای گفتگو با دولت ایران به تدریج کم رنگ شده و به جای آن، از تشدید تحریم های اقتصادی و تولید بمب های قوی تر ضد تاسیسات بتونی زیرزمینی سخن به میان آمده است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates