فهیمه خضرحیدری: وزرای زنی كه از مردان، مردسالارتراند!؛
خبرنامه امیرکبیر: این طوری است كه خانمهای طرفدار چندهمسری و تفكیك جنسیتی و دوستدار كاهش ساعت كاری زنان برای وزارت معرفی ميشوند.
اتفاقا این روزها با معرفی زنان برای وزارت در دولت پرماجرا و حاشیه دهم مدام دارم به یك پرسش اساسی و تعیینكننده فكر ميكنم كه اغلب در جمعهای فمینیستی یا در جلسات مجله مرحوم «زنان» و خلاصه در میان رفقای فعال حقوق زنان درگیرش بودهایم و هستیم و آن اینكه آیا مشاركت سیاسی زنان فقط به معنای مشاركت سیاسی زنان است و بس؟
به عبارت دیگر آیا صرف اینكه زنی یا زنانی مثلا به مجلس راه پیدا كنند یا در شوراهای شهر باشند یا به عنوان وزیر كابینه معرفی شوند و یا حتی رئیسجمهور بشوند، مطالبات زنان را برآورده ميكند؟ شاید این سوال ساده به نظر برسد اما واقعا جوابهای خیلی متفاوتی ميتوان به آن داد.
بعضی از دوستان ما معتقدند صرف حضور زنان – صرف نظر از توانایی و قابلیتهایشان – مهم است و در شرایط ما خودش گام بزرگی به حساب ميآید.اینها دوستان حداقلگراتری هستند كه وقتی پارك زنان در تهران افتتاح شد گفتند باید به فال نیك بگیریمش و تشدید تفكیكهای جنسیتی به حساب نیاوریمش چون خودش گامی است كه ميتواند در آینده به بازتر شدن فضا برای حضور عمومی زنان كمك كند.من اما اگر حتی درباره پارك زنان هم با این دوستان – كمی تا قسمتی – همعقیده باشم درباره مشاركت سیاسی نظری به كلی مخالف دارم.مشاركت سیاسی به نظرم شوخيبردار نیست.نميشود ما الان خوشحال باشیم كه آقای احمدينژاد – صرف نظر از مشروعیت داشتن یا نداشتن خودش و دولتش – آمده و دو وزیر زن برای كابینه معرفی كرده. نميشود خوشحال بود و از خود نپرسید خب این زنان قرار است چه چیزی و كدام بخش از خواستهها و مطالبات زنان را نمایندگی كنند؟ خانمی كه خودش طرفدار نظریه سهمیهبندی جنسیتی در رشتههای پزشكی بوده، خانمی كه تاكید دارد بیمارستانها زنانه – مردانه شوند؛ وزارتش با وزارت یك مرد دگماندیش – مثل اغلب مردان احمدينژاد- چه فرقی دارد؟ از من اگر بپرسید، به عنوان یك زن و یك فعال حقوق زنان به صراحت ميگویم چه بسا آن مرد دگماندیش مفیدتر از این خانم عمل كند !
اساسا در جامعه امروز كه بر اساس تقسیم وظایف شكل گرفته قرار بر این است كه هر كس بر صندليای بنشیند كه جای اوست.در جامعه ما اما هیچ كس سر جای خودش نیست.حتی رئیسجمهور سر جای خودش نیست.پس رئیسجمهوری كه خودش سر جای خودش نباشد، نميتواند یعنی برایش ممكن نیست كه وزرایی انتخاب كند كه هر كدام سر جای خودشان باشند.
روشن است كه انتخاب زنان برای وزارت در كشور ما از سوی هر كسی كه باشد – ولو احمدينژاد دوستنداشتی – اتفاق فرخندهای است. به این معنی كه حتی اگر احمدينژاد دوستنداشتنی و ناخواسته هم – بر فرض محال – انتخابی از سر تدبیر ميكرد و زن یا زنانی كارآمد، دارای تجربه و تخصص مفید و مرتبط، باسواد، خوشفكر و فعال را برای كابینهاش معرفی ميكرد؛ واقعا قدمی به جلو برداشته بود اما خب البته انصاف هم خوب چیزی است. این توقعها از ایشان اساسا خیلی زیادی است. بنابراین آقای احمدينژاد در یك اقدام كاملا «تزئینی» و نمادین چشمهای خود را مالیدهاند و دورتر از شعاع یك كیلومتری خودشان هم تشریف نبردهاند و دمدستيترین و بيربطترین انتخابهای ممكن را كردهاند. این طوری است كه خانمهای طرفدار چندهمسری و تفكیك جنسیتی و دوستدار كاهش ساعت كاری زنان برای وزارت معرفی ميشوند. بنابراین باید گفت اساسا وقتی ميگوییم كابینه مردانه است موضوعمان زن یا مرد بودن وزرا نیستند بلكه تفكر غالب بر آن است. در این كابینه مردان جای دارند و زنانی كه مثل مردان فكر ميكنند.
لابد الان جامعه زنان ایران باید خوشحال هم باشند و از خوشحالی در حال در پوست خود نگنجیدن هم باشند و از آقای احمدينژاد تشكر هم بكنند كه سرانجام زنان را به كابینه مردانه دولت راه داده است !
پیام برای این مطلب مسدود شده.