شهدای17شهریور 86 یا 10هزار؟: بی اعتمادی به رژیم پهلوی منبعاشاعهآمارهایبیاساس
آینده: میشل فوكو كه پساز 17 شهریور به ایران سفر كرده بود، از كشته شدن 2 تا 3هزارنفر سخن گفته،درباره شهدای انقلاب آمارهای اغراق آمیز نظیر70هزار شهیدتوسط كمیسیون ویژه دوره اول مجلس بیان شدكه براساس شایعات بود،اما آمار واقعی چقدر است؟
در جمعه سیاه 17 شهریور چند تن شهید شدند؟
همزمان با سی و یكمین سالروز 17 شهریور 57، «آینده» به بازخوانی آمار شهدای این حماسه شجاعانه و نیز كل شهدای 15 سال قیام ملت ایران علیه رژیم پهلوی می پردازد.
حدودا 5 سال پیش روزنامه ایران – شاید برای اولین بار- در ویژه نامه هفته دفاع مقدس خود، آمار كل شهدای جنگ ایران و عراق و شمار شهدای انقلاب اسلامی را به نقل از بنیاد شهید انقلاب اسلامی منتشر كرد و مشخص شد در جنگ تحمیلی ۱۷۲۰۵۶ نفردر درگیری با دشمن و ۱۵۹۵۹ نفر در بمباران شهرها به شهادت رسیده اند كه در مجموع شهدای گلگون كفن جنگ به ۱۸۸۰۱۵ نفر بالغ می گردد و شمار شهدای انقلاب در سال ۱۳۵۷(سال پیروزی انقلاب اسلامی) ۲۸۳۸ نفر اعلام شد.
با این حساب تعداد كل شهدای انقلاب از سال 42(كه 15 خرداد آن مبدا نهضت اسلامی و آغاز كشتار وسیع مردم تلقی می شود) تا سال 57 بالغ بر 3164 تن میگردد.
البته این رقم فقط شامل آنهایی است كه در بنیاد شهید پرونده دارند و با توجه به گستره جغرافیایی این بنیاد و نیز گذشت بیش از دو دهه از انقلاب در آن مقطع، ممكن است فقط نام تعداد بسیار كمی از شهدا ضبط نشده باشد.
این در حالی است كه برخی آمارهای اغراق آمیز نظیر آمار70 هزار شهید توسط كمیسیون ویژه دوره اول مجلس شورای اسلامی بیان شد كه بر اساس شایعات بوده و بیان چنان ارقام غلوآمیزی در بحبوحه انقلابها امری طبیعی و معمول است.
آمار شهدای تهران
از مجموع شهدای انقلاب در دوره پانزده ساله یعنی 3164 تن بیشترین آنها مربوط به تهران بزرگ(شامل شهر ری، تهران و شمیران) برابر با 731 شهید میباشد كه حدود 14 درصد كل كشور است. ولی عمده شهدای تهران بزرگ در تهران مركزی و جنوب شهر كه منطقه محروم است بودهاند.
تعداد شهدای 15 خرداد
از این تعداد 32 شهید متعلق به روز 15 خرداد 1342 در 19 نقطه مختلف تهران است كه همگی مذكر بودند و عمده آنها در جنوب شهر واقع میشد. گرچه شایعات و روایات برخی كتب تا 15 هزار شهید را در این روز مطرح كردهاند. حمید روحانی در كتاب نهضت امامخمینی مینویسد: «در روز 15 خرداد در قم صدها كشته و زخمی بر جای مانده» و درباره 15 خرداد تهران آورده است: «رگبار گلوله تانكها و توپها از كشتهها پشته ساخته و در خیابانها و كوچههای تهران جوی خون جاری شد» و در مورد صدها تن از دهقانان ورامین كه به سوی تهران میآمدند میگوید كه این صدها «تن به خاك و خون كشیده شدند» و «قتل عام شدند» نه تنها در كتابها و نشریات داخلی حتی در گزارش برخی فرستادگان نهادهای بینالمللی حقوق بشر مانند خانم. لافو ورون تعداد 15000 كشته در تظاهرات سركوب شده سال 42 مطرح گردیده است.
آمار شهدای 17 شهریور
64 تن از مجموع شهدا نیز متعلق به حادثه میدان ژاله تهران «میدان شهدا» در روز 17 شهریور 57 معروف به جمعه سیاه میباشند كه از این تعداد دو نفر مونث «یك زن و یك دختربچه» هستند. البته در همان روز 17 شهریور در 15 نقطه دیگر تهران نیز مجموعاًً 24 نفر در درگیریها كشته شدند كه یك نفر آنها زن بود. بنابراین تعداد كل شهدای 17 شهریور سال 57 در سراسر تهران 88 نفر است كه فقط 64 تن متعلق به واقعه میدان ژاله هستند.
جالب اینجاست كه این آمار بنیاد شهید با آمار اعلام شده رژیم پهلوی تاحدودی مطابقت دارد و همدیگر را تأیید میكنند. وزیر كشور وقت اعلام كرده است 86 نفر كشته و 205 نفر زخمی شدهاند. اما هیچكس آمار كشتههای 17 شهریور را از زبان حكومت باور نكرد و شایعات وسیع در همان روزها حاكی از رقم بیش از سه هزار شهید بود و حتی برخی رقم بیش از چهارهزار و یا ده هزار شهید را هم ذكر كرده و گفتهاند فقط یكصد كودك كمتر از دوسال كشته شدهاند. میشل فوكو نیز كه یك هفته پس از واقعه 17 شهریور به منظور تهیه گزارشی درباره اوضاع ایران به این كشور سفر كرده بود از كشته شدن 2 تا 3 هزار نفر سخن گفته است. و در نوشته دیگری هم میگوید: «در 17 شهریور چهارهزار نفر كشته شدند ولی از ترس در مردم خبری نبود».
شهدای راهپیمایی، شكنجه و عملیات چریكی
در فاصله سالهای میان واقعه سیاهكل «در بهمن 1349» تا مهرماه 1356 كه راهپیماییهای خیابانی آغاز شد 341 چریك و اعضای مسلح گروههای سیاسی جان خود را از دست دادند. از این شمار 177 تن در درگیریها كشته شدند. 91 نفربرخی بدون محاكمه و برخی دیگر هم پس از محاكمه پنهانی» در دادگاههای نظامی اعدام شدند. 42 نفر زیر شكنجه جان باختند 15 نفر دستگیر شدند و هرگز دیده نشدند 7 نفر دیگر خودكشی كردند تا به چنگ ماموران امنیتی نیفتند 9 نفر هم هنگام فرار از پای درآمدند. البته رژیم شاه برای جلوگیری از اعتراض جهانی و محكومیت از سوی نهادهای حقوق بشر به اعدام زندانیان سیاسی، اعلام كرد این نه نفر كه به گروه بیژن جزنی معروف بودند هنگام فرار روی تپههای اوین تیرباران شدهاند ولی این ادعا دروغ بود.
در بین 341 چریك كشته شده، 172 نفر از فدائیان (50 درصد) ، 73 نفر از مجاهدین خلق (21 درصد پیش از تغییر دادن ایدئولوژی) و 38 نفر (11 درصد) از گروههای كوچك ماركسیست، 30 نفر (9 درصد از مجاهدین ماركسیست بعد از تغییر ایدئولوژی) و 28 نفر دیگر (8 درصد) از گروههای كوچك اسلامی بودند. آمار گفته شده را میتوان بسط داد و تكمیل كرد. پیش از واقعه سیاهكل چهارتن به نامهای صادق امانی، رضا صفار هرندی، محمد بخارایی و مرتضی نیكنژاد به جرم ترور حسنعلی منصور، نخستوزیر پس از محاكمه در تاریخ 26 خرداد 1344 اعدام شدند. در 21 فروردین 1344 (10 آوریل 1965) نیز رضا شمسآبادی از افراد گارد سلطنتی كه جزو محافظان كاخ مرمر بود شاه را در هنگام پیاده شدن از اتومبیل و ورود به كاخ به مسلسل بست. شاه جان سالم بدربرد ولی شمسآبادی با تیراندازی محافظان شاه كشته شد، اگر رقم این5 نفر را هم به 341 تن بیفزاییم میتوان گفت كه از زمان تبعید امام خمینی در آبان 1343 كه فعالیتهای چریكی شروع شد تا مهر ماه 1356 كه راهپیماییهای عمومی آغاز گردید جمعاًً 346 تن در تمام دوره مبارزات چریكی جنبش مسلحانه اعم از مسلمان و ماركسیست، در جریان مبارزه، اعدام یا در درگیریهای مسلحانه كشته شدند.
با توجه به اینكه در قیام پانزده خرداد سال 42 نیز 32 نفر كشته شدند. روز 16 خرداد 42 یك تن در مقابل پامنار و روز 17 خرداد نیز یك تن در نقطهای نامعلوم و در 11 آبان 42 فردی به نام محمد اسماعیل رضایی در زندان كشته شدند و در همان روز تاج محمدرضا طیب در پادگان حشمتیه تیرباران شد و غلامرضا تختیقهرمان كشتی ایران در 16 فروردین 1346 به قتل رسید.
البته نباید فراموش كرد كه كمی و بیشی آمار قربانیان هیچ تغییری در این اصل به وجود نمیآورد كه “كشتن یك بیگناه نیز برابر كشتن همه مردم است چنانكه اگر هركه نفسی را حیات بخشد مانند آن است كه همه مردم را حیات بخشیده است”
یك نتیجه گیری سودمند
بررسی این آمارها نشان می زمانی كه زمانیكه اعتمادی به رسانه ها و مسوولان رژیم شاه وجود نداشت، حتی آمار درست وزارت كشور و دادگستری آن رژیم كه با آمار بنیاد شهید برخاسته از انقلاب اسلامی مطابقت دارد، توسط مردم باور نمی شده و آمار 40 برابری نقل می شده است.
به نظر می رسد در حوادث اخیر نیز اگر مسوولان رسانه ملی و نهادهای ذیربط به جای تكذیب انفعالی زیر سوال بردن آمار منتشره از سوی معترضان ورسانه های بیگانه كه ممكن است مخدوش نیز باشد ، خود پیگیر و دنبال كننده اصلی تعداد قربانیان اعم از كشته، مجروح و زندانی شوند و با توجه به توصیه رهبر انقلاب با هیچ گروهی مسامحه نكنند، می توان به بازگشت اعتماد مردم امیدوار بود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.