۲۷ استاد دانشگاه تهران به رهبر: خود را به علی تشبیه نکنید
وبلاگ مسیح علینژاد: جنبش در راه سبز( جرس)
بیست و هفت تن از اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاه تهران طی نامه ای سرگشاده به آیت الله علی خامنه ای، سخنان اخیر وی در نماز جمعه مبنی بر مقایسه ولایت خویش با ولایت علی را زمینه ای برای قلع و قمع مخالفین و معترضین به نتیجه دروغین انتخابات ریاست جمهوری ایران دانسته و نسبت به عواقب آن هشدار داده اند.
اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاه تهران طی نامه ای که نسخه ای از آن توسط یکی از اساتید امضاء کننده این نامه در اخیتار جرس قرار گرفته است، علاوه بر تاکید بر حضور معترضان در راهپیمایی روز قدس به منظور پاسخ صریح به خطبه های خامنه ای خطاب به رهبری نوشته اند: شما شبیه امام علی نیستید و مخالفین شما هم شبیه مخالفین امام علی نیستند. زیرا هر سه گروه مخالف امام علی ، بر علیه عدالتخواهی امام شمشیر کشیدند. در حالی که مخالفین شما برای احقاق حق انتخاب مردم و تعیین تکلیف رأی ربوده شدة آنها در برابر شما به اعتراض ایستادند و با مسالمت و مدنی ترین شکل ممکن به تحقیر ملت توسط کودتاگران و دزدان رأی مردم اعتراض کردند. نه باتوم داشتند و نه سلاح سرد و گرم ، در حالی که ایادی آشوبگر و اغتشاشگر شما هم باتوم داشتند و هم سلاح سرد و گرم و سبعیت. پس با چه منطقی خود را به جای امام علی می نشانید و مخالفین خود را به جای مخالفین امام علی؟ و بی شرمانه از مدارای با مخالفین دم می زنید ؟
متن کامل نامه بدین شرح است:
جناب آقای خامنه ای
خطبه های نماز جمعة اخیر (۲۰ / ۰۶ / ۸۸ ) شما بیانگر این بود که شما با شبیه سازی بین حکومت امام علی (ع) و سیاست ایشان در برخورد با مخالفین و نظام ولایی خودتان ، سعی وافر داشتید که اولاً خود را به جای امام علی و مخالفین خود را به جای مخالفین امام قرار داده و قداست و پاکی را از آنِ خویش و نفرت و پلیدی را از آنِ مخالفین خود سازید. ثانیاً تلاش نمودید با شبیه سازی مخالفین خود با مخالفین امام علی ، به زعم خود زمینه را برای قلع و قمع نهایی مخالفین فراهم نمائید. همچنین با ترسیم چهرة دشمنان و دوستان خارجی نظام و نیز تکرار حضور ۸۵ درصدی مردم در انتخابات ، سعی کردید پایگاه مستحکم مردمی نظام را به رخ مخالفان داخلی خود کشیده و داغ و درفش را به سران جنبش مردمی نشان دهید تا هم آنان و هم مردم را از ادامة حرکت جنبش سبز و حضور در راهپیمایی روز قدس باز دارید . در این رابطه نکات قابل تأملی به چشم می خورد که برای تنویر افکار عمومی و احیاناً تنبّه شما ، به تبیین آنها می پردازیم:
۱- شبیه سازی بین دو پدیدة اجتماعی یا دو دورة تاریخی زمانی در صورتی امکان پذیر و منطقی خواهد بود که بین آن دو وجوه تشابهی موجود باشد . در حالی که بین نظام علوی و نظام ولایی شما نه تنها وجوه تشابهی وجود ندارد بلکه در تضاد با یکدیگرند. البته شاید تنها وجه تشابه هر دو نظام، واژة اسلامی باشد که به عنوان صفت (واقعی یا غیر واقعی) به دنبال هر دو نظام آمده است.
۲- اینکه شما نه تنها علی (ع) و مشابهش نیستید بلکه در مقابل و در تضاد با آن بزرگوار هستید را از مقایسة کارنامة سی سالة شما در ایام پس از پیروزی انقلاب تا کنون با کارنامة سی سالة دوران سکوت و حکومت آن حضرت می توان به وضوح مشاهده کرد ( که البته تفصیل آن نیازمند مجال و مقال دیگری است.)
۳- ظاهراً شما در مقام خطابه با مطرح کردن دیدگاههای امام در مورد ارزش حکومت و انگیزة ایشان در پذیرش حکومت ، سعی کردید خود را به ایشان تشبیه نمائید. در حالی که اولاً صرف ادعا برای اثبات این امر کافی نیست و تنها اعمال و رفتار شماست که می تواند مؤید یا نافی این امر باشد. ثانیاً شما عمداً یا سهواً نظر امام را در مورد حق حاکمیت که مختص مردم می داند و لاغیر ،فراموش کردید مطرح بفرمایید و شاید به مصلحت نظام ولایی خویش ندیدید! .آری ، فراموش کردید این سخن امام را مطرح کنید که فرمود: ” ای مردم حق حاکمیت از آنِ شماست و هیچ کس جز آنکه شما او را امیر خود گردانید حقّ حکومت بر شما را ندارد.” و یا آنجا که می فرماید: “رسول خدا (ص) از من پیمانی گرفت و فرمود : ای پسر ابی طالب ، ولایت امّتم حقّ توست. اگر به درستی و عافیت تو را سرپرست خود کردند و با رضایت درمورد تو به وحدت نظر رسیدند، امرشان را بر عهده گیر و بپذیر؛ اما اگر در بارة تو به اختلاف افتادند، آنان را به خواست خود واگذار .”
۴- می بینیم که تضاد نگرش و عمل شما با نگرش و عمل امام علی (ع) در این است که امام حق حاکمیت را حقّ مردم می دانست و در مقاطعی که مردم نمی خواستند نه به دنبال حکومت می رفت و نه خود را بر مردم تحمیل می کرد (به عنوام مثال ، عدم شرکت امام در جریان سقیفة بنی ساعده و نـــــه گفتن به پیشنهاد عبدالرحمن بن عوف در شورای حکومتی عمر و خودداری از پذیرش حکومت پس از قتل عثمان، شواهد روشنی هستند بر این نگرش و روش امام ). در حالی که شما با حمایت از طرّاحی و اجرای کودتا و خیانت در امانت مردم ، نه تنها حقّ انتخاب و حقّ حاکمیت را از مردم سلب کردید ، بلکه چشم خود را بر حضور میلیونی و آرام مردم معترض بستید و به جای پاسخگویی آرام و منطقی به اعتراض آرام مردم ، چماقداران حکومتی خود را در ملأ عام بر سر مردم ریختید و به بهانة آشوب و اغتشاشی که ایادی خود شما بر پا کرده بودند و می کنند مردم بی گناه را یا در خیابانها به خاک و خون کشیدید و یا در بازداشتگاههای مخوف قرون وسطایی خود به مسلخ نظام ولایی خود بردید و با شکنجه های جسمی و روحی و حتی فحاشی های رکیک و تجاوز جنسی به زنان و مردان در بند و بی گناهانی که گناهی جز اعتراض به خیانت شما در امانت و باز ستادن امانتشان نداشته اند ، نه تنها حقّ انتخاب و حقّ حیات را از آنان سلب نمودید ، بلکه کرامت انسانی آنان را با پلید ترین رفتارها به ابتذال کشاندید.
۵- شما که دائماً به بهانة دشمن ستیزی ، هر نوع انتقاد و مخالفت مردم را به توطئة دشمنان و بیگانگان نسبت داده و می دهید و مردم حماسه ساز قبل از انتخابات را ، به بهانة اعتراض آنان به نتیجة انتخابات و ربودن رأیشان توسط ایادی شما و ستاد کودتا ، عاملان دولتهای بیگانه و مجریان انقلاب مخملی می خوانید و پس از بازداشت های فله ای ، آنان را در اختیار بازجویان جلّاد خود (که هیچ حدّ و مرز قانونی و دینی و اخلاقی و انسانی نمی شناسند) قرار می دهید تا از طریق اعمال شکنجه های وحشتناک قرون وسطایی، توهمات اربابشان را به صورت اقاریر و اعترافات نمایشی بر زبان آنان جاری ساخته و تحویل بی دادگاههای ولایی شما دهند ، چه وجه تشابهی با امام علی دارید ؟ و اصولاً چه تشابهی بین نظام ضد دینی و ضد انسانی شما و نظام مبتنی بر حقّ و عدل امام علی است که شبیه سازی می کنید تا با عوام فریبی و به لجن کشیدن دین خدا و ولیّ او ، چند روزی بر عمر ننگین نظام ضد جمهوری و ضد اسلامی خویش بیفزایید ؟
۶- به راستی این دشمنانی که دائماً از آنان سخن می گویید کیانند و چه ویژگی هایی دارند ؟ و اصولاً معیار دوست و دشمن چیست؟ اگر ظلم و غارتگری معیار شناخت بیگانگان و دشمنان است آیا ظلم آشکار و تعدی و تجاوزهای بی شمار شما و ایادیتان به مال و جان و مال و نوامیس مردم، شما را در ردیف بیگانگان و دشمنان قرار نمی دهد؟ شما که دائماً مردم را از هجوم و سلطة بیگانگان می ترسانید آیا تا کنون از خود پرسیده اید که اگر بیگانگانی نظیر آمریکا و اسرائیل بر این مملکت مسلط شوند آیا بدتر از شما با مردم رفتار می کنند؟ آیا لحظه ای اندیشیده اید که در نظر اکثریت ملت تحت ستم ، ماهیت رژیم ولایی شما از رژیم اسرائیل بدتر و خطرناکتر است ؟ چرا که اسرائیلیان زندانیان فلسطینی را شکنجه می کنند و دژخیمان شما مردم بی گناه و ملت خویش را مورد شکنجه های جسمی و روحی و جنسی قرار می دهند . آری در نظر مردم، جنایاتی که چماقداران حکومتی شما با خوابگاههای دانشجویی و دانشجویان بی گناه کردند از هیچ بیگانه ای انتظار نمی رفت.
۷- در حکومت علوی ، وقتی که پیشوای مسلمین می شنود که در نقطه ای از قلمرو اسلامی، خلخالی را به ستم از پای یک زن یهودی ربوده اند ، بر خود سیلی می زند و می فرماید که اگر کسی از شنیدن این خبر و ننگ وقوع این عمل در قلمرو اسلام دق کند نباید بر او خرده گرفت. اما در حکومت ولایی شما بازجویان و دژخیمان با اختیار تامّ و خیالی آسوده از هرگونه مجازات احتمالی ، هر بلایی که مایلند بر سر زندانیان بی گناه می آورند و جان و حیثیت انسانی و ناموس آنان را مورد تجاوز قرار می دهند و پس از تجاوزات بی شرمانة جنسی آنان را به قتل می رسانند و حتی برای محو آثار جنایتشان ، قربانیان را با آتش یا اسید می سوزانند و جسد آنها را شبانه یا در بیابانها رها کرده و یا به صورت گمنام در گورهای دسته جمعی بهشت زهرا پنهان می نمایند و شما در روز روشن و در برابر دیدگان خانواده های مظلوم و داغدار خانواده های آنان و نیز یک ملت دربند و همة جهانیان ، از جایگاه نماز جمعه به تعریف و تمجید از جنایتکاران پرداخته و با افتخار از ظرفیت بالای نظام برای سرکوب فریاد حق طلبانة ملت سخن می گویید. به راستی با چه رویی از امام علی و حکومت وی سخن می گویید؟ شما نه تنها شبیه او نیستید ، بلکه به عنوان کسی که همة ویژگیهای دشمنان امام علی (ع) را در خود جمع کرده اید ( آنچه شرّان همه دارند تو تنها داری ) حق ندارید نام آن بزرگوار را بر زبان آورده و اسوة عدالت را شریک جنایتهای نظام ضد دینی خویش کنید. آیا درد انتساب شما به امامی که قربانی عدالتخواهی خود شد و حاضر نبود برای حفظ قدرت و حکومت خویش و رسیدن به پیروزی ، کوچکترین ستمی را حتی بر دشمنان قسم خوردة خود روا دارد ، از درد ضربت شمشیر مسموم ابن ملجم دردناکتر و کشنده تر نیست ؟
۸- به راستی بین حکومت علوی که مبتنی بود بر صداقت و عدالت و احقاق حقّ مظلومین، و حکومت ولایی شما که بر دروغ و تقلب و خیانت در امانت مردم و تزویر و عوام فریبی و ارعاب و تهدید و سرکوب مردم بی گناه استوار شده است چه وجه تشابهی است ؟ چقدر عوام فریبی ؟ چرا حاضرید برای حفظ قالب نظام خود ، همة محتوای دینی و انسانی و اخلاقی انقلاب و اسلام را قربانی کنید؟ آیا لحظه ای اندیشیده اید که حاکمیت نظام اسلامی بی محتوای شما ، از تسلط هر حکومت بیگانه بر کشور خطرناکتر است؟ زیرا تسلط بیگانگان ممکن است مال و جان ملت را تباه کند، در حالی که حاکمیت نظامی که به هیچ حد و مرز قانونی و شرعی و اخلاقی و انسانی پای بند نیست و فقط نام دین را یدک می کشد نه تنها مال و جان و ناموس مردم ، بلکه دین و ایمان و فرهنگ جامعه را به تباهی و ابتذال می کشاند.
۹- شما شبیه امام علی نیستید و مخالفین شما هم شبیه مخالفین امام علی نیستند. زیرا هر سه گروه مخالف امام علی ، بر علیه عدالتخواهی امام شمشیر کشیدند . در حالی که مخالفین شما برای احقاق حق انتخاب مردم و تعیین تکلیف رأی ربوده شدة آنها در برابر شما به اعتراض ایستادند و با مسالمت و مدنی ترین شکل ممکن به تحقیر ملت توسط کودتاگران و دزدان رأی مردم اعتراض کردند. نه باتوم داشتند و نه سلاح سرد و گرم ، در حالی که ایادی آشوبگر و اغتشاشگر شما هم باتوم داشتند و هم سلاح سرد و گرم و سبعیت . پس با چه منطقی خود را به جای امام علی می نشانید و مخالفین خود را به جای مخالفین امام علی؟ و بی شرمانه از مدارای با مخالفین دم می زنید ؟
۱۰- بنابراین ، اگر استبداد و خودکامگی اندک توانی برای دیدن واقعیات و حقایق در شما باقی گذاشته باشد که بعید می نماید ، خواهید دید همانگونه که نظام ولایی شما هیچ شباهتی به نظام علوی ندارد و مخالفین شما نیز هیچ شباهتی با مخالفین امام علی ندارند ، روش سیاسی شما و حکومت ولایی تان هم هیچ شباهتی با روش سیاسی حکومت علوی ندارد. امام علی نه تنها هیچ کس را مجبور به بیعت نکرد ، بلکه حقوق هیچ مخالفی را از بیت المال قطع نکرد و هیچ مخالفی را قصاص قبل از جنایت نکرد . در حالی که حکومت ولایی شما نه تنها مردم را از حقّ حاکمیت محروم ساخته ، بلکه مخالفین را به گناه نکرده قصاص کرده و دست تجاوز به مال و جان و نوامیس مخالفین گشوده و پای اهانت و تحقیر بر حیثیت و کرامت انسانی ملت بزرگ ایران نهاده است.
۱۱- ادعای پایگاه مردمی برخاسته از ۴۰ میلیون رأی مردم و حضور ۸۵ درصدی مردم در انتخابات نیز پوشالی است و قابل مصرف برای چماقداران و جلادان و دژخیمان حکومتی و درصد قلیلی از مردم طرفدار شما . زیرا حضور پر نشاط تودة مردم و بویژه جوانان در ایام تبلیغات انتخاباتی ، و حضور ۸۵ درصدی مردم ( که ناشی از فعال شدن تمامی رأی های خاموش در داخل و خارج کشور بود ) ، قطعاً برای ادامة وضع موجود نبود. نسل جوان و مردم مأیوس و قهر کرده با نظام و انقلاب برای تغییر وضع موجود به صحنه آمدند نه برای تثبیت آن و تمامی شعارهای امواج خروشان مردم در ایام تبلیغات انتخاباتی بیانگر این واقعیت آشکار است . بدیهی بودن این امر به قدری بود که وقتی یک ساعت پس از اتمام انتخابات و قبل از آمدن تمامی صندوقها از شهرستانها ، ستاد کودتای وزارت کشور و برخی از خبرگزاری های وابسته به دولت ، محمود احمدی نژاد را با احراز بیش از ۶۰ درصد آراء برندة انتخابات اعلام کردند مردم بهت زده شدند و احساس کردند کودتایی در حال شکل گیری است و وقتی نظامی شدن فضای شهر تهران از عصر روز انتخابات و حضور شما در تلویزیون و تبریک شتابزدة ایشان به احمدی نژاد ( قبل از اتمام شمارش آراء و بررسی شکایات و اعلام صحّت انتخابات توسط شورای نگهبان) را در کنار هم قرار دادند یقین کردند کودتا به رهبری شخص شما صورت گرفته است و به همین دلیل از روز ۲۳ خرداد اعتراضات مردمی با شعار موسوی موسوی رأی مرا پس بگیر آغاز شد و مردم با حضور چند میلیونی خود در راهپیمایی روز ۲۵ خرداد ، علیه توهینی که به شعور و حقّ انتخاب آنان شده بود فریاد اعتراض مسالمت آمیز خود را به گوش جهانیان رساندند. اما شما جاهلانه یا مغرضانه چشم خود را براین اعتراض گستردة مردمی (که یادآور حضور گستردة مردم در ایام پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ بود ) بسته اید و عوامفریبانه حضور گستردة اصلاح طلبانة مردم در انتخابات و نیز حضور معترضانه و میلیونی مردم تهران در روز ۲۵ خرداد و پس از آن را به نفع خود و نظام ولایی رسوای خود مصادره کرده و بی شرمانه همة این واقعیات ( که نـــــــــــه ی بزرگ ملت به شما و رئیس جمهور منتصب شما بوده است ) را پایگاه مردمی نظام تلقی کرده و با تکیه بر آن به ملت اعلام جنگ می دهید و در سراب توهّم خویش ، روش سیاسی خویش را ادامة روش سیاسی امام علی می نمایید !!! زهی خیال باطل . غافل از اینکه طشت رسوایی شما از آسمان قداست بر زمین افتاده و عام و خاص ، پلیدی چهرة مستور در پس پردة قداست و امامت مسلمین جهان را بوضوح دیده اند و برملا شدن جنایات دژخیمان نظام ولایی ، حنای همة ادعاهای پوشالی شما را بی رنگ ساخته است.
۱۲- آری ، رژیمی که وحشیانه تر از هر مهاجم بیگانه با ملت خویش رفتار می کند از هر بیگانه ای بیگانه تر است و ادعای دفاع از مظلومین فلسطینی توسط چنین نظامی، از تلخ ترین لطیفه های تاریخ است که نظام ولایی شما مبدع آن بوده است . بنابراین از این پس ملت ایران ، قدس شریف (عدالت ، آزادی و کرامت انسانی) دربند خویش را نه در سرزمین فلسطین ، که در سرزمین غصب شدة کهریزک و اوین و هزاران بازداشتگاه و زندان رسمی و غیررسمی رژیم ولایی و جای جای وطن به یغما رفته اش ، جستجو کرده و برای رهایی آن از چنگال ایادی غاصب بدتر از اسرائیلِ نظام استبداد دینی شما که تمامی سرزمین پاک ایران را همانند غزه به زندانی بزرگ تبدیل کرده ، تلاش می کند و پتک سنگین تمامی آه و ناله ها و نفرین ها و فریادهای دلخراش مادران و پدران داغدار و همسران و فرزندان به سوگ عزیزانشان نشسته و تمامی ملت ستمدیدة ایران بر سر استکبار مولود نظام ولایی شما فرود خواهد آمد.
به امید رهایی هر چه سریعتر ملت مظلوم و شجاع ایران و نیز اسلام منادی آزادی و عدالت از چنگال متحجرین و قدرت پرستان نظام استبداد دینی جمعی از اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاههای تهران
پیام برای این مطلب مسدود شده.