18.09.2009

شجریان:برخورد با منتشرکنندگان”سرودآزادی”

بازتاب: هر سایت و ياوبلاگی که آن قطعه سرود آزادي را منتشر كند تحت پیگرد مراجع قانونی قرار خواهد گرفت
محمد رضا شجريان با انتشار اطلاعيه ضمن غير قانوني دانستن انتشار قطعه سرود آزاداي اعلام كرد مسببان اين حادثه را تحت پيگرد قضايي قرار مي دهد .

به گزارش ايلنا در اطلاعيه محمد رضا شجريان كه از سوي سايت رسمي شركت دل آواز منتشر شده آمده است :

سرود آزادی سروده هوشنگ ابتهاج که قبلا توسط اینجانب محمدرضا شجریان اجرا شده، فقط دو کپی داشته است که یکی نزد خودم و دیگری نزد آهنگساز آن، آقای کیوان ساکت بوده و قصد و برنامه ای برای انتشار آن نداشتم.

امروز مطلع شدم این اثر خصوصی از طریق وبلاگی منتشر گردیده و در اختیار سایتها و وبلاگها قرار داده شده است.

تاکید می‌کنم هر سایت و وبلاگی که آن را بکار گیرد، تحت پیگرد مراجع قانونی قرار خواهد گرفت .

در همین رابطه:
وبلاگ موج سبز:
هوشنگ ابتهاج: ای آزادی ! از ره ِ خون می آیی، اما می آیی !
امروز تصنیفی از استاد محمدرضا شجریان با آهنگی از کیوان ساکت و شعر زیبای هوشنگ ابتهاج به نام “سرود آزادی” در این وبلاگ بدون سوء نیت و بدون اطلاع از منبع انتشار این اثر منتشر شد، اما نظر به انتشار اطلاعیه ای در سایت دل آواز متعلق به استاد شجریان درمورد ممنوعیت انتشار این اثر و با توجه به ارج و احترامی که برای استاد آواز ایران قائلیم، لینک های دانلود این تصنیف از این وبلاگ برداشته شد. از همه ی علاقه مندان استاد شجریان خواهشمندم که به دلیل این که این اثر بدون رضایت ایشان منتشر شده است از دانلود و گسترش این اثر خودداری فرمایید.

با سپاس

متن شعر هوشنگ ابتهاج «ه.الف سایه»:

ای شادی ِ آزادی !
روزی که تو بازآیی
با این دل ِ غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد ؟
غم هامان سنگین است
دل هامان خونین است
از سر تا پامان خون می بارد
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین
ما سر تا پا دردیم
ما این دل ِ عاشق رادر راه ِ تو آماج ِ بلا کردیم
می گفتم :روزی که تو بازآیی
من قلب ِ جوانم راچون پرچم ِ پیروزی بر خواهم داشت
وین بیرق ِ خونین را بر بام ِ بلند ِ توخواهم افراشتمی
گفتم :روزی که تو باز آیی
این خون ِ شکوفان راچون دسته گل ِ سرخی در پای تو خواهم ریخت
وین حلقه ی بازو رادر گردن ِ مغرورت خواهم آویخت
ای آزادی !
بنگر ! آزادی !
این فرش که در پای تو گسترده ست
از خون است
این حلقه ی گل خون است
گل خون است …ای آزادی !
از ره ِ خون می آیی
اما می آیی و من در دل می لرزم :
این چیست که در دست ِ تو پنهان است ؟
این چیست که در پای تو پیچیده ست ؟
ای آزادی ! آیا با زنجیرمی آیی ؟ …

———–

ای شادی
آزادی
ای شادی آزادی
روزی که تو بازایی
با این دل غم پرورد
من با تو چه خواهم کرد ؟
غم هامان سنگین است
دل هایمان خونین است
از سر تا پامان خون می بارد
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین
ما سر تا پا دردیم
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم
وقتی که زبان از لب می ترسید
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی حتی حافظه از وحشت در خواب سخن گفتن می آشفت
ما نام تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت
می کندیم
وقتی که در آن کوچه تاریکی
شب از پی شب می رفت
و هول سکوتش را
بر پنجره فروبسته فرو می ریخت
ما بانگ تو را با فوران خون
چون سنگی در مرداب
بر بام و در افکندیم
وقتی که فریب دیو
در رخت سلیمانی
انگشتر را یکجا با انگشتان می برد
ما رمز تو را چون اسم اعظم
در قول و غزل قافیه می بستیم
از می از گل از صبح
از اینه از پرواز
از سیمرغ از خورشید
می گفتیم
از روشنی از خوبی
از دانایی از عشق
از ایمان از امید
می گفتیم
آن مرغ که در ابر سفر می کرد
آن بذر که در خاک چمن می شد
آن نور که در اینه می رقصید
در خلوت دل با ما نجوا داشت
با هر نفسی مژده دیدار تو می آورد
در مدرسه در بازار
درمسجد در میدان
در زندان در زنجیر
ما نام تو را زمزمه می کردیم
آزادی آزادی آزادی
آن شبها آن شب ها آن شب ها
آن شبهای ظلمت وحشت زا
آن شبهای کابوس
آن شبهای بیداد
آن شبهای ایمان
آن شبهای فریاد
آن شبهای طاقت و بیداری
در کوچه تو را جستیم
بر بام تو را خواندیم
آزادی آزادی آزادی
می گفتم
روزی که تو بازایی
من قلب جوانم را
چون پرچم پیروزی
برخواهم داشت
وین بیرق خونین را
بر بام بلندتو
خواهم افراشت
می گفتم
روزی که تو بازایی
این خون شکوفان را
چون دسته گل سرخی
در پای توخواهم ریخت
وین حلقه بازو را
در گردن مغرورت
خواهم آویخت
ای آزادی بنگر آزادی
این فرش که در پای تو گسترده ست
از خون است
این حلقه گل خون است
گل خون است
ای آزادی
از ره خون می ایی اما
می ایی و من در دل می لرزم
این چیست که در دست تو پنهان است ؟
این چیست که در پای تو پیچیده ست ؟
ای آزادی ایا با زنجیر
می ایی ؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates