پدران سه قربانی بازداشتگاه کهریزک: خواستار قصاص هستیم
عصرایران: چندي پيش با رييس بازداشتگاه كهريزك ملاقات داشتم كه اين ديدار به درگيري لفظي و فيزيكي انجاميد. عكس فرزندم را نشانش دادم و گفتم: «اين عكس را ميشناسي؟ او همان كسي بود كه چون در سايه نشسته بود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادي.»
عصرایران – اولیای دم کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک خواستار قصاص عاملان مرگ فرزندان شان هستند و معتقدند که بررسی این پرونده نباید فقط به عناصر دست پایین ختم شود بلکه امران و عاملان ، هر دو در این زمینه باید پاسخگو باشند.
نشریه پنجره در این باره گفت و گو با دکتر عبدالحسین روح الامینی داشته و علی جوادی فر و علی کامرانی، دو تن دیگر از اولیاءدم نیز نظرات خود را در قالب یادداشت هایی بیان کرده اند.
در سایه نشسته بود ، کتک خورد
علي جواديفر پدر مرحوم امير جواديفر از جانباختگان جنايات كهريزك در یادداشت کوتاهی نوشته است:
چندي پيش با رييس بازداشتگاه كهريزك ملاقات داشتم كه اين ديدار به درگيري لفظي و فيزيكي انجاميد. عكس فرزندم را نشانش دادم و گفتم: «اين عكس را ميشناسي؟ او همان كسي بود كه چون در سايه نشسته بود، او را مورد ضرب و شتم قرار دادي.»
چند روز پيش هم با رييس دادسراي انتظامي نيروهاي مسلح كه مسئول رسيدگي به موضوع است ديداري داشتم و قاضي پرونده مرا در جريان جمع آوري مستندات و مدارك پرونده قرار داد و قول داد كه مسئله را با جديت و قاطعيت پيگيري مي كند و دادگاه كهريزك بهزودي برگزار مي شود.
بهنظر من چون مقام معظم رهبري دستور صريح بر پيگيري موضوع داده، فكر ميكنم كه حتما موضوع پيگيري مي شود. چون موضع گيري ايشان تأثير زيادي براي تسريع در رسيدگي به موضوع و برخورد با آمرين و عاملين اين اتفاقات داشته است.
من در لايحه اي كه تنظيم و به دادگاه ارايه شد، اعلام كردهام كه خواهان برخورد و محاكمه تمامي آمرين، عاملين و مجريان حوادث كهريزك و كساني كه سبب مرگ فرزندم شده اند، هستم. چون از گروهبان جزء تا آخرين رده نظامي در اين مسئله سهيم هستند و لذا فرد خاصي مد نظرم نيست.
فكر مي كنم انتظار جامعه هم از قاضي پرونده همين باشد كه ضمن حمايت از خانواده هاي قربانيان اين حوادث، با كساني كه سبب شدند خوني به ناحق ريخته شود، برخورد قضايي صورت گيرد.
خوشبختانه درباره وقايع كهريزك و آنچه در آنجا روي داده، افراد زيادي هستند كه به ما مراجعه و ماجراها را شرح دادهاند و اعلام كردهاند كه در صورت اعلام مراجع قضايي و با اين شرط كه مشكلي براي آنان پيش نيايد، حاضرند در دادگاه شهادت دهند.
دادگاه علنی باشد
علي كامراني پدر مرحوم محمد كامراني از قربانيان جنايات كهريزك نیز در یادداشتی نوشته است:
عملا بعد از زمانيكه در مجتمع قضايي حاضر و اظهارات خود و همسرم را بهعنوان شاكي اعلام و مكتوب كرديم، نسبت به روند كاري كه انجام شده، چيزي به اطلاع ما نرسيده است. اگر هم اقداماتي درخصوص اين پرونده شده باشد، من هنوز در جريان امر قرار نگرفتهام. اين آگاهي مستلزم اين است كه متهمان اقرار كرده و من هم از روند آن مطلع شوم.
ما به مقاماتي كه با آنان در خصوص كهريزك ديدار و گفتوگو كرديم، اعلام داشتيم كه بايد اين پرونده به سرانجام برسد و ما جز بهقصاص عامران و مجرمان راضي نميشويم. واقعيت اين است كه فرزندم كشته شده و من فقط با قصاص عاملان آن راضي خواهم شد؛ اين درخواست بيكم و كاست من و ديگر شاكيان پرونده است.
من نسبت به شخص خاصي شكايت ندارم، بلكه همه کساني که در اين ماجرا مسئول هستند، بايد مجازات شوند و لذا خود نظام بايد پيگير پرونده شود و افراد مجرم اين پرونده، در هر رده و مقامي كه باشند و هر مسئوليتي كه در كشور داشته باشند را بهسزاي عملشان برساند.
در حال حاضر، پرونده خانواده هايي كه فرزندانشان در كهريزك جان باخته و نيز كساني كه در اين بازداشتگاه نگهداري شدهاند، همگي در يك مجتمع قضايي در دست بررسي است و آقاي روحالاميني پس از ملاقاتي كه با قاضي پرونده داشت، بهصورت تلفني به من اعلام كرد كه پرونده از پيشرفت خوبي برخوردار است.
به نظر من بايد اين دادگاه علني برگزار شود تا چهره خاطيان براي مردم آشكار و حقايق براي همه بيان شود وگرنه ممكن است متهمان در دفاع از خود به دروغ متوسل شوند.
دکتر روح الامینی:با عوامل اصلي و پشت صحنه پرونده برخورد شود
رئيس سابق انستيتو پاستور ايران نام غريبي براي بسياري از افراد به ويژه نخبگان و چهرههاي سياسي و علمي نبود، اما حادثهاي تلخ پس از انتخابات باعث شد تا وي بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
عبدالحسين روحالاميني اگرچه شصت روز از فوت ناگهاني و تلخ فرزندش گذشته است، اما رخت سياه از تن نکنده و هنوز عزادار فرزندي است که مرگ او در کنار ساير درگذشتگان مظلوم، حقايق کهريزک را آشکار کرد. وي قاطعانه پيگير ماجرا و جمعآوري مستندات حقوقي است تا در دادگاهي که قرار است براي آمرين و متخلفين بازداشتگاه کهريزک برگزار شود با دلايل محکم خونخواهي کند. اين مصاحبه در آخرين فرصتي که برايمان باقي بود تا مطالب به اين شماره نشريه برسد، در دفتر دکتر روحالاميني در دانشکده داروسازي دانشگاه علوم پزشکي تهران و پس از اصرارهاي فراوان انجام شد.
هرچند ممکن است براي شما سخت باشد، اما لطفا ابتدا کمي از محسن (فرزندتان) بگوييد.
شهيد محسن روحالاميني، تنها بيستوپنج سال داشت؛ با اينکه دانشجوي کامپيوتر در دانشکده فني دانشگاه تهران بود، چون تحصيل صرف او را ارضا نميکرد، تحصيل رسمي را رها کرد و بهطور آزاد به برنامهنويسي کامپيوتر روي آورد و بهقول همکلاسيهايش «مفيد ساکت» بود. او هميشه با روحيه آزادگي و کنجکاوانه در جستوجوي حقيقت بود. اقناع او مثل ساير جوانان و نسل جديد هميشه کار سختي بود، چون جوابهاي کليشهاي نسل ما براي او کفايت نميکرد. پسرم اساسا با بيصداقتي و دورويي مشکل داشت. فرد خالص و شفافي بود، حوادث اخير موجب شد تا بيش از گذشته عاطفي شود و نگران سرنوشت کشور و مردم بود. محسن نيز مانند بسياري از جوانان اين کشور دغدغه اعتلاي ايران و حل مشکلات مردم را داشت و آزارش به کسي نميرسيد.
شما بهعنوان چهره سياسي مورد قبول نظام شناخته شدهايد. نظرتان راجع به اتفاقاتي که بعد از انتخابات در خصوص افرادي نظير فرزندتان رخ داد، چيست؟
ابتدا بايد به اين نکته تأکيد کنم که خون فرزند من از ديگر قربانيان و آسيبديدگان اين حوادث رنگينتر نيست و شايد مظلوميت آنان بهدليل محروم بودن از ارتباط با مسئولان نظام و رسانهها بيشتر از خانوادههاي ما باشد که در اينجا بايد به شهيد جواديفر اشاره کنيم که در مظلوميت مطلق مراسم دفن و ترحيمش توسط پدر داغديدهاش برگزار شد و پيگيريهاي من تنها از طرف خودم نيست بلکه از طرف خانواده هاي داغداري است که دستشان کوتاه است. بالاخره نميشود که صورت مسئله اين حوادث را پاک کرد، اگرچه سادهترين راه حذف صورت مسئله است. بايد گفت زماني که فتنه بروز ميکند و فضا غبار آلود ميشود اظهارنظر کردن و قضاوت را سخت و پيچيده ميکنند، اما ميتوان در همين زمان هم با روندهايي که در اداره جامعه وجود دارد، مسايل و مشکلات را بررسي کرد اما همانگونه که رهبري انقلاب تصريح کردند، حوادث رخ داده نميتواند مجوزي براي رخ دادن جنايت و تضييع مال و جان مردم باشد، بايد بپذيريم که بسياري از معترضان از جنس مردم بودند اما برخي خودسريها و افراط و تفريطها موجب شد، حوادث به بدترين شکل مديريت شود و ذائقه جامعه را تلخ کرد.
شما بهعنوان يک شاکي پرونده کهريزک آيا حاضريد که از حق خود بگذريد؟
من قطعا از خون به ناحق ريخته شده پسرم نخواهم گذشت و از پايمال شدن خونش جلوگيري خواهم کرد. تا به نتيجه رسيدن و قصاص عاملين جنايت پيگير موضوع هستم چون معتقدم حال که محسن از پيش ما رفته بايد محسنهاي مردم را دريابيم. البته من مسير متفاوتي نسبت به ساير معترضين در پيش گرفتم و ان شاءا… به نتيجه هم خواهم رسيد. مسير من قانوني است و ما بايد در چهار چوب اعتماد به ارکان مستحکم قضايي که به آن معتقد هستيم و قوانيني که وجود دارد، پيگير موضوع شويم. اما از پيگيري حقوق محسن و حق محسنهاي مردم، صرف نظر نميکنم و بدون اينکه مسئله احساساتي باشد و خدايي ناکرده موجب سوءاستفاده شود، پيگير خواهم بود.خانواده ما پيگير جدي پاسخ اين سؤال هستند؛ که چرا امثال اين وقايع بايد پيش بيايد و چگونه تدبير ميشود که در آينده شاهد چنين حوادثي نباشيم.
آيا اين ادعا که حوادث اخير و بهويژه ماجراي کهريزک، موجب سلب اعتماد از گروهي از نيروهاي معتقد به نظام شده است را قبول داريد؟
از بين رفتن اعتماد ما به اصل نظام و رهبري صحيح نيست، ما به اين نظام اعتماد داريم؛ برخلاف بسياري که با کمترين مصيبتي بهجاي اينکه خودشان را کنترل کنند، سراغ اصل نظام ميروند. من به نظامي که با خون صدها هزار شهيد و جانباز و آزاده بهدست آمده است معتقدم. اما اينکه اعتماد به کفايت، سلامت و صداقت بسياري از مسئولان انتظامي، قضايي و امنيتي با آسيب جدي مواجه شده است سخن درستي است و بايد براي حفظ اعتماد مردم به نظام، عوامل بياعتمادکننده را کنار بگذاريم نه اينکه براي حفظ بعضي نورچشميها، نظام را قرباني کنيم. البته بايد اين نظام را در مسيري اداره کرد که وضعمان بهتر از وضعيت فعلي باشد. خداي نکرده نبايد عقبگردي در حرکت نظام صورت گيرد. بعضي از اين فتنهها و بعضي از اين بيتدبيريها و سوءتدبيرها که لطمات جدي به ما ميزند، نبايد ما را از مسير اصلي منحرف کند.
برخي تلاش ميکنند پرونده کهريزک را به کل نظام گره بزنند و زير سؤال رفتن عملکرد مسئولان يعني آمران و کساني که حکم بازداشت، انتقال و نگهداري و ضرب و شتم دستگيرشدگان در کهريزک را صادر کردند را تضعيف نظام تلقي کنند. آيا اين ديدگاه از نظر شما پذيرفتني است؟
اينکه با چنين جنايتها، کژرفتاريها و سوءتدبيرها و برخي مسايلي که لطمه جدي ميزند به نظام بايد برخورد شود؛ شکي نيست که نميتوان بيعرضگيهاي برخي، ناتوانيهاي برخي ديگر و سوءتدبيريهاي عدهاي را به حساب نظام بگذاريم.
ما اعتقاد داريم که خون محسن مظلوم شهيد ما راهي را باز ميکند براي اين که بعضي از اين گرفتاريها و گرههاي اجتماعي سياسي و سوء مديريتها چه فردي و چه سيستمي اصلاح و پالايش شوند و اينها جلوي مسير پيشرفت، ترقي و سعادت مردم و کشور ما قرار نگيرند. همه مردم اين کشور يک خانوده بزرگ هستند و دل در گرو اعتلاي کشور دارند و محسن ما هم يکي از آنان بود. بيتدبيري يک عده را که نبايد به حساب نظام، انقلاب و رهبري بگذاريم. حتما ظرفيت بالاتر و بهتري براي اداره کشور وجود دارد. ما بيعرضگي و بيتدبيريهايمان را نبايد بهحساب نظام و رهبري بگذاريم. اينها بايد تفکيک شوند. وقتي عرضه نداريم يک معادله چندمتغيري را حل کنيم، در خودمان تجديد نظر کنيم؛ در افراد تجديدنظر کنيم. چرا معادله را ساده و بعد صورتش را پاک ميکنيم. البته نحوه عمل و رسيدگي به پرونده کهريزک نشان خواهد داد که نظام در مسيرش اهل معامله نيست؛ اگرچه برخي از مقصران و عاملان جنايتها قصد دارند با عنوان کردن اينکه مخالفان نظام از برخورد با آنها سوءاستفاده ميکنند خود را به حاشيه امنيت ببرند و باز هم آبروي نظام را براي خودشان هزينه کنند اما با تصريح رهبر انقلاب بر اينکه حتي خدمات درخشان اين افراد و نهادها هم مانع رسيدگي به تخلفات نميشود، از مسئولان قضايي انتظار ميرود عاملان جنايت کهريزک و امثالهم در هر پست و مقامي و با هر سابقه و هرگونه حمايتي را به مجازات شرعي و قانوني خود برسانند.
فکر ميکنيد مظلوم اصلي درحوادث بعد از انتخابات چه کس يا کساني بودند؟
بزرگترين مظلوم اين ايام، نظام جمهوري اسلامي است که بايد در رفع مظلوميت آن کوشيد. متاسفانه در بسياري از مسايل، افرادي در سطوح پايين مساوي با نظام ديده ميشوند و يا عدهاي آنچنان به پستهاي خود چسبيدهاند که گويا جدا شدن آنان از اين جايگاهها و پستها ثلمهاي به کشور وارد ميکند. مشکل اين است که کلمه «عذرخواهي» واژه کم استفادهاي براي ماست و البته به نظر مي رسد کاربرد آن در بين شرقيها بهخصوص ژاپنيها بيش از ما باشد. اگر در ژاپن اتفاقي در تحت مسئوليت يک فرد بيافتد، اولين و حداقل کاري که فرد مسئول انجام ميدهد، استعفا از مقام خود است. يا مثلا در کشورهاي غربي اتفاق افتاده که قطاري از ريل خارج شده و چند نفر در اين حادثه جان باختهاند، اما فردي که نفر دوم يا سوم حادثه بود مسئله را بهعهده گرفته و استعفا داده است. اينها نگفتهاند که اگر من در اين سمت نباشم ثلمهاي به کشور وارد ميشود، اما متأسفانه برخي از مسئولان کشور چنين رفتاري را دارند.
فکر ميکنيد گام نخست براي رفع اين مظلوميت از نظام چيست؟
ما شاهد هستيم که برخي از مقصران تلاش ميکنند تا با برهمزدن شرايط و مبهم کردن آن و همچنين از بين بردن آثار جرم و مدارک از مجازات بگريزند در حاليکه تنها راه براي رفع مظلوميت نظام مجازات مقصران است. ابتدا بايد باز تعريفي صورت گيرد که روشن شود نظام جمهوري اسلامي مساوي با چه هست و مساوي با چه نيست و کمي هم بايد توجه خود را روي سرمايههاي اجتماعي معطوف کنيم و اينکه چطور ميتوانيم با حرکات و رفتارهاي خود نظام را تقويت و يا موجب سلب اعتماد از نظام شويم. واقعيت اين است که ولايت فقيه، اسلام، قرآن و جمهوريت، عناصر و مؤلفههاي نظام هستند که بايد بهخوبي تعريف شوند. بعضا ديده ميشود که برخي کيلومترها با رهبري نظام فاصله گرفتهاند؛ گروهي گرفتار تحجر شدهاند و گروهي هم به تعبير مناجات شعبانيه زاهق شده و به ملازمت با عمود خيمه نظام يعني رهبري و ولايت فقيه توجه نميکنند. بايد توجه داشت که نظام و مردم دو مقوله جدا از هم نيستند و جمهوريت و اسلاميت و رهبري نظام مقولههاي به هم چسبيدهاي نيستند، بلکه يک نوع در هم تنيدگي بين آنها وجود دارد، اما در فتنه اخير که پيچيدگيهاي خاص خود را هم داشت، نظام مظلوميتهاي مضاعفي را پيدا کرد.
برخي بر اين باورند که بين گرفتن حق شان از حکومت و تبعيت از نظام منافاتي وجود دارد. نظر شما چيست؟
برخي فکر ميکنند که وقتي از نظام دفاع ميکنيم، از حق خود ميگذريم چنين نيست و بلکه بايد گفت که خونخواهي در خصوص عزيزان از دست رفته ما، بهعهده نظام است و نظام در خونخواهي ايشان بر ما مقدم است، زيرا به تعبير قرآن در قصاص و خونخواهي حيات نهفته است، يعني خونخواهي همان حيات جامعه است. من اميدوارم که روحيه پاسخگويي، احساس مسئوليت، عذرخواهي در ردههاي مختلف تعريف شود تا به جايي برسيم تا دشمنان از ما نااميد شوند و بدانند که آب در هاون ميکوبند. خدمت حضرت آيتا… جوادي آملي که رسيديم، ايشان براي تسلي خاطر ما اظهار داشتند که «اگر بگويند به منچه و به توچه، کسي (با اشاره به بالا) هست که بگويد هم به منچه و هم به توچه.» و لذا پيگيري موضوع از سوي حکومت نافي تکليف و وظيفه ما نيست. پيگيريهاي ما معطوف به نتيجه است، ما تکليف خود را بهگونهاي دنبال کرديم که به نتيجه برسيم، نه مثل عدهاي که سنگ اداي تکليف را به سينه ميزنند، اما به نتيجه مطلوب نميرسند.
شما به همراه ساير اساتيد ديداري با رهبر معظم انقلاب داشتيد، نگاه ايشان به ديدگاه شما چه بود؟
من در آن جلسه اعلام کردم که بايد رويهها اصلاح شود تا کمتر از اين حوادث رخ رهد و در آينده مظلوميت مضاعف پيش روي نظام نداشته باشيم که حضرت آقا نيز آن را تصديق کرده و فرمودند که در اين سالها گاهي اتفاقي افتاده و تخلفي از کسي سر زده که عدهاي معتقد بودند بايد بهخاطر خدماتش، از او گذشت، اما من معتقدم که بايد تخلف را در وزن و اندازه خود محاسبه کنيم. آثار تخلف را بر آن بيافزاييم و در جاي خود از خدماتش هم تقدير کنيم. ما هم معتقد به ايستادن در موضع قانون و حق هستيم و چنانچه در مجموعه منتسب به نظام جنايتي صورت گيرد، باز بايد بر موضع قانون ايستادگي کرد.
با خانواده قربانيان ديگر کهريزک هم ملاقاتي داشتهايد؟ نظر آنها راجع به موضوع چيست؟
بله. با هم ملاقات داشتيم. همه ما به نظام اعتماد کرده و پيگير موضوع هستيم .
با توجه به اينکه در آستانه برگزاري نخستين جلسه دادگاه عوامل حوادث کهريزک هستيم، ارزيابي شما از نتيجه و عاقبت اين دادگاهها چيست؟
انشاءا… اميدوارم که اين دادگاه به نتيجه برسد و اکنون روال خوبي براي پيگيري پرونده حاکم است. ما اميدواريم که با عوامل اصلي و پشت صحنه پرونده برخورد ميشود و فقط به مجازات اين چند نفر عناصر سطح پايين و محلي جنايت بسنده نشود، عدالت واقعي زماني اجرا ميشود که آمران و مجوز دهندگان انجام اين جنايت که در پستهاي بالاي کشوري، قضايي و دانشگاهي قرار دارند، مجازات شوند. اين نه از سر ساده لوحي است و نه خوشبيني افراطي، بلکه به اين خاطر است که در مسيري حرکت کردهايم که منتج به نتيجه بوده است و به دور از هياهوي سياسي و رسانهاي که برخي به راه انداختند، ما آرام حرکت کرديم و به نتايج خوبي هم رسيديم و ايکاش بقيه کساني که وارد اين ماجرا شدند نيز مسيرهاي قانوني را ميرفتند.
آيا قبول داريد که افراد متخلف در اين پرونده بدون اجازه يا دستور مقامات مافوق خود به چنين جناياتي دست نميزدند؟ در اين صورت چرا با مقامات ما فوق آنها که نقش تعيينکنندهاي داشتهاند، برخورد نميشود؟
تصور ندانستن مسايل کهريزک براي مقامات ما فوق قضايي و انتظامي غيرممکن است. در اينگونه مسايل بايد مجازات شرعي و قانوني براي دستاندرکاران اين حادثه در نظر گفته شود. در غير اين صورت هم ضعيفکشي ميشود و هم روندهاي معيوب اصلاح نميشود که در نهايت باعث نوميدي افکار عمومي ميشود. در حاليکه برخورد با عوامل اصلي نشاط و اميدواري را به جامعه برميگرداند اما اين نگراني وجود دارد که با جابهجايي اين افراد و حتي ارتقاي آنان به مسئوليتهاي بالاتر اينگونه القا شود که با آنها برخورد شده؛ در حاليکه درهجدهم تير شاهد بوديم با وجود آنکه تنها يک نفر کشته شده بود فرمانده نيروي انتظامي و فرمانده تهران بزرگ دادگاهي شدند، در حاليکه در کهريزک چندين نفر کشته شدهاند و دهها نفر ضرب و شتم شده و آسيبديدهاند بنابراين برکناري و محاکمه علني مقامات قضايي کشوري و انتظامي عاملين اين جنايتها حداقل انتظار خانوادههاي آسيبديده است.
به جز ديدار با رهبر معظم انقلاب اسلامي با ديگر مقامات و شخصيتها هم براي پيگيري مسئله ديداري داشته ايد؟
بله با رئيس قوه قضاييه و رئيس مجلس ديدارهايي انجام شد، ضمن اينکه به ديدار آيتالله جوادي آملي نيز رفتيم که ايشان خونخواهي را وظيفه نظام اسلامي دانستند و گفتند که نظام براي خونخواهي اوليتر به ولي دم است.
شنيده شده که هفت نفر از افراد مرتبط و چند مقام قضايي درخصوص کهريزک بازداشت شدهاند.
تعداد آنها هفت نفر اعلام شده، اما ظاهرا بيشتر هستند. باز هم تأکيد ميکنم، نبايد عوامل اين پرونده را به تعدادي خاص در سطوح مباشرت يا معاونت محدود کرد. مطلعين و مسئولان مافوق ردههاي قضايي، انتظامي و کشوري هم بايد پاسخگو باشند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.