درحاشیه نامه توكلی به موسوی و خاتمی
آینده: مجتبی واحدی سرمقاله شماره امروز روزنامه آفتاب یزد را به پاسخ به نامه توكلی به موسوی و خاتمی اختصاص داد و نوشت:
روز گذشته بعضی سایتهای حامی دولت به صورت هماهنگ، نــامـه احـمـد تـوكلـی خـطـاببــه سـیــدمـحـمــد خـاتمـی و مـیـرحـسـین موسوی را منتشر نمودند. در میان منتشركنندگان نامه، نام بعضی سایتهای خبری به چشم میخورد كه تا چندی قبل كوچكترین انتقادهای توكلی از احمدی نژاد را با درشت گویی پاسخ میدادند و حتی به دنبال اثبات <جعلی بودن مدرك دكترای توكلی> میرفتند. البته اشكالی بر این رویه نیست زیرا مدتهاست كه مردم ایران شاهد پایبندی عملی عدهای به شعار <هدف وســیلـــه را تـــوجــیـــه مـــیكــنـــد> بـــودهانـــد. پس هر كس كه نیشی به سران جبهه اصلاحات بزند، سخن او تا مدتها زینتبخش سردر دكان بعضی افراد خواهد بود. اما بدون توجه به این نكته حاشیهای، متن نامه توكلی نیز حاوی نكاتی است كه اشاره به برخی از آنها، خالی از لطف نیست.
1- احمد توكلی بعضی شعارهای مطرح شده در جریان راهپیمایی روز قدس را نشانه عدم پایبندی حـامیـان جنبـش سبـز به مبانی انقلاب دانسته و خواستار اعلام برائت موسوی و خاتمی از حاملانایــن شـعــارهـا شـده است. مهمترین شعارهایی كـه مـوجـب اعتـراض تـوكلـی گردیده، یكی تاكید عدهای از شعار دهندگان بر عبارت <جمهوری ایرانی> بوده و دیگری شعار <نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران.> مشخص نیست توكلی با كلام منطق، مسئولیت این شعارها را مستقیماً متوجه دو رهبر اصلاح طلب میداند؟ كسانی كه مسئولیت شعار چند جوان حامی خاتمی و موسوی را به حساب این دو میگذارند آیا حاضرند مسئولیت حمله به خاتمی با سلاح سرد و اهانت به موسوی را هم متوجه كسانی بدانند كه در روزهای اخیر، زمینه هتاكی و حمله فیزیكی به موسوی و خاتمی را فراهم نمودند؟
2- توكلی، شعار <جمهوری ایرانی> را مغایر دیدگاه رهبر فقید انقلاب دانسته كه در زمـان بـرگـزاری رفـرانـدوم جمهوری اسلامی، بر <جمهوری اسلامی> نه یك كلمه كم و نه یك كلمه زیـاد تـأكیـد كـرده بـودند. قبـل از شعار چند جوان – كه مشخص نیست نیروهای نفوذی آنطرفی بودهاند یا طرفداران خاتمی و موسوی – بسیاری از بزرگان جناح مورد حمایتآقای توكلی، اصرار خود بر استفاده از عـنـوان <حكـومـت اسلامـی> بـه جـای عبـارت <جمهوری اسلامی> را به نمایش گذاشتند. حتی بعضی از آنها مدعی شدند تأكید امام بر لفظ <جمهوری اسلامی> برای فریب غربیها بوده است! چرا احمد تـوكلـی آن روز، نـامه ننوشت و از تضعیف مبانی <جمهوری اسلامی> احساس خطر نكرد؟
3- توكلی به سران اصلاحات هشدار داده است كه سكوت آنها میتواند <سلاح كسانی را تیز كند كه اعتقاد چندانی به مدارا با مردم و مردم سالاری دینی نـدارنـد.> آیـا تـوكلـی نـگـران نیست كه بعضی از هشدارهای یكطرفه او و دوستانش، میتواند سلاح كسانی را تیز كند كه عدم اعتقاد خود به مردم سالاری دینی را در عمل به اثبات رساندهاند و هرگاه توانستهاند، برای محدودسازی نشانههای این مردم سالاری یعنی آزادی بیان و آزادی حق انتخاب مردم، فضاسازی رسانهای كردهاند؟
4- تـوكلـی در نـامه خویش به <خودراییها، ندانم كاریها و جهتگیریهای نادرست دولت> هم اشاره كرده است اما برخی اقدامات منسوب یا مرتبط با موسوی و خاتمی را خطرناكتر میداند. اما ای كاش توكلی به تقدم و تأخر حوادث هم اشارهای میكرد. زیرا به نظر میرسد ا~نچه موجب برخی اعتراضات رادیكال در كشور شده و فضا را برای بعضی شعارها آماده ساخته، همان ندانمكاریها، خودراییها و جهتگیریهای نـادرسـت دولت بوده است.
تـوكلـی تـلاش نموده شعارهای تند اخیر را به نحوی با جنبش مورد نظر موسوی و خاتمی مرتبط سازد. اما ظاهراً او فراموش كرده كه چه كسانی در جریان انتخابات هر نوع یارگیری را مجاز می شمردند و برای حفظ وحدت جناح خود، رسماً بر نادیده گرفتن خود رایی ها، قانون شكنیها و ضعفهای دولت تأكید می كردند.شاید نصیحت آن افراد به خاتمی و موسوی برای شـفاف كردن همه مواضع خویش مصداق بارز <منع رطب توسط رطب خورده> باشد. البته نگارنده موافق است كه خاتمی و موسوی، به صورت دقیق مواضع خویش را اعلام نمایند و در كنار آن، بر این نكته تأكید كنند كه در میان معترضان انتخاباتی، حضور كسانی هم كه احساس فداكاری نسبت به غزه و لبنان ندارند بـلامـانـع اسـت هـمـانطور كه جریان آن طرف، نظریهپرداز دوستی با مردم اسرائیل را در میان خود محترم میشمارد و زمینهای فراهم كرده است كه چهره او، به صورت مستمر از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شود.
5-توكلی تلاش كرده همه جریان سبز را در كسانی محدود كند كه شعارهای آنها از نظر توكلی – و بسیاری از نیروهای انقلابی – نامطلوب تلقی میگردد.
در حالی كه او به خوبی میداند بدنه جریان سبز، همانها هستند كه روز 25 خرداد، مدنیترین و آرامترین اعتراض را به نمایش گذاشتند. آیا در آن روز، حتی یك كلمه از شعارهایی كه اعتراض اخیر توكلی را به دنبال داشت، شنیده شد؟ حتی اگر فرض نفوذی بودن بعضی شعاردهندگان نادیده گرفته شود بایستی به این حقیقت اذعان كرد كه مسئولیت تند شدن فضا به عهده كسانی است كه از صدور مجوز برای راهپیماییهای قانونی جلوگیری میكنند و اجازه نمیدهند اعتراضات همانند 25 خرداد بیان شود. 6- توكلی از موسوی و خاتمی خواسته است كه <با اقدامات و اظهارات خود، امید و مشاركت مردم در سرنوشت خویش را بالا ببرند.> اما گویا او فراموش كرده كه حضور موثر خاتمی، موسوی و كروبی در فرآیند انتخابات، یكی از دلایل اصلی رسیدنمشاركت مردم به مرز 85 درصد بود. آیا پس از انتخابات، این نقشا~فرینی مورد توجه قرار گرفت یا عدهای تلاش كردند تمام این حضور را به نفع عملكرد دولت مصادره كنند؛ همان دولتی كه توكلی به وجود ندانمكاریها، خودراییها و جهتگیریهای نـادرسـت آن، اذعـان دارد؟ البته توكلی حق دارد براساس دیدگاههای جناحی خویش، كسی را محكوم كند یا از یك جریان، حمایت تاكتیكی یا راهبردی به عمل آورد. اما قاعدتاً نباید توقع داشته باشد كه هشدارها و اندرزهای او و دوستانش، تماماً از سر دلـسـوزی تلقی شود، زیرا بعضی ادعاهای سابق درخصوص اصلاح طلبان بیش از آنكه ناشی از دلسوزی برای راه امام و مبانی انقلاب باشد، با هدف زمینهسازی برای حذف یك رقیب قدرتمند – جناح اصلاح طلب – صورت میگرفت. اگر توكلی میخواهد از این اتهام مبرا باشد بهتر است به صراحت اعلام كند بعضی رفتارهای انتخاباتی و برخی خودراییها و ندانمكاریهای دولت را تا چه حد در تند شدن فضا و رخنه شعارهای رادیكالی – و بعضاً ناپسند – در تجمعات سبزپوشان موثر میداند؟ البته شاید توكلی همانگونه كـه تلـویحاً در نامه خود نوشته است، آماده شدن فضا برای بـرخـوردهـای تـنـد بـا مـعـتـرضان را اجتنابناپذیر میداند و <نصیحتنامه> او در واقع همراهی با كسانی است كه وظیفه بسترسازی برای برخوردهای تند را به عهده گرفتهاند!
پیام برای این مطلب مسدود شده.