25.09.2009

روایتی تازه از زندان کهریزک; تلخ ‎نگاري از يك جنايت: در کهریزک چه گذشت؟

جهان نیوز: برخي از خانواده ها از اين نگران هستند كه نكند پرونده كهريزك به سرنوشت كوي دانشگاه تهران که در نهايت سنگين‎ترين حكمي كه براي عوامل دخيل در آن صادر كردند، دزديدن يك ريش تراش توسط يك سرباز جزء بود، مبتلا شود. پيش‎بيني‎ها حكايت از آن دارد كه ممكن است سردار «ر» نيز به‎زودي سمت خود را به ديگري واگذار كند.
انتخابات پرشکوه دوره دهم ریاست جمهوری، تلخی های بسیاری را که توسط شیفتگان قدرت به کشور تحمیل شد به همراه داشت، اما برای نظام پویایی مانند جمهوری اسلامی این حوادث تاسف بار می تواند منشا اصلاحات واقعی و پالایش نظام از عناصر خاطی و فرصت طلب باشد.

به گزارش جهان، حوادثی مانند کوی دانشگاه و زندان کهریزک از مسائل دردناکی است که لازم است مسئولین کشور و دلسوزان انقلاب به تاسی از مقام معظم رهبری که از این وقایع به عنوان جنایت نام برده اند، تا خشکاندن ریشه این متخلفان و جنایتکاران و معرفی آنان به مردم این موضوع را پیگیری کنند.
همانطور که قبلا وعده کردیم به عنوان یک رسانه عدالتخواه تا پایان مشخص شدن و محاکمه متخلفان این فجایع پیگیری های رسانه ای خود را ادامه می دهیم هرچند که نباید از این نکته غافل شد که جرم کسانی که مقدمه بوجود آمدن چنین حوادثی را با توهمات خود بوجود آوردند و امروز نیز با شایعه سازی و داستان سرایی مشروعیت نظام را هدف گرفتند، کمتر از جانیان حوادث کهریزک و کوی دانشگاه نیست.

در همین زمینه هفته نامه پنجره به مدیر مسئولی علیرضا زاکانی در شماره آخر خود نوشت:
افشاي اسنادي از سابقه كهريزك توسط رييس كل دادگستري استان تهران، در مردادماه مي‎توانست به رمزگشايي از اين بازداشتگاه مخوف بيانجامد، اما سعيد مرتضوي دادستان سابق تهران در آخرين روزهاي تصدي اين مسئوليت به‎سرعت وارد عمل شد و آن اسناد افشاگرانه را از خروجي خبرگزاري و سايت‎هاي اينترنتي حذف كرد، اما وارد شدن رهبر معظم انقلاب به موضوع و مطالبه مجازات عاملان جنايت كهريزك از ايشان توسط عبدالحسين روح‎الاميني پدر يكي از قربانيان در ديدار اساتيد دانشگاه با مقام معظم رهبري فضا را براي رسانه‎‎اي كردن موضوع مهيا كرده است.

كهريزك كجاست
سوله يا كمپ كهريزك نام بازداشتگاهي مخوف در شهرك «سنگ» بود كه در جنوب شرق تهران، از توابع شهرستان ري واقع است. اين زندان كه پس از پاكسازي محله خاك سفيد تهران، براي تأديب و مجازات معتادان و اوباش سابقه‎دار و حرفه‎اي ساخته شد؛ جايي‎كه از همان ابتدا هيچ امكاناتي نداشت كه بتوان نام بازداشتگاه يا زندان براي آن گذشت و ظاهرا حتي سازمان زندان‎ها آن را در حد بدترين زندان‎هاي فعلي كشور هم ندانسته و مسئولت رسمي آن را به‎عهده نگرفته بودند.
وقتي سردار رادان طرح امنيت اجتماعي را در تهران اجرا كرد، اين‎جا را محلي براي مجازات گردن‎كشان و اراذل و اوباش سابقه دار در نظر گرفت تا هواي جهنمي بالاي چهل درجه جنوب تهران و فقدان امكانات اوليه بهداشتي براي زندانيان و محدوديت‎ها و شرايط سخت بدني، آن‎ها را به‎خود آورد.
برخي شنيدهها حكايت از آن داشت كه اولين گروه بازداشت‎شدگان حوادث اخير كه به اين محل منتقل شدهاند، در تجمع بيست‎وپنجم خرداد دستگير و روز بعد جهت مجازات به كهريزك برده شدند. پيش از هجده تير مرتضي تمدن، رييس شوراي تأمين استان، هشدار برخورد قاطع با تجمع‎كنندگان اين روز را داد. حال روزشمار وقايع كهريزك را مرور ميكنيم تا ابعاد موضوعي كه رهبر انقلاب از آن به عنوان جنايت ياد كرد بهتر روشن شود. جنايتي كه تاكنون چهار قرباني رسمي داشته است: محسن روح‎الاميني، محمد كامراني، امير جوادي‎فر و رامين آقازاده قهرماني، جواناني بودند كه در اثر حوادث و رخدادهاي اين بازداشتگاه مخوف به قتل رسيدند.

بازداشتي‎هاي كهريزك
بيست‎وششم خرداد: شنيدههاي غيررسمي حاكي از آن است كه گروه بيست‎ودو نفره دستگير شدگاني كه در حوادث بعد از انتخابات دستگير شدند، در اين روز به كهريزك برده شده‎اند.

هفدهم تير: استاندار تهران كه رياست شوراي تأمين استان را نيز بر عهده دارد، اعلام كرد كه اگر افرادي بخواهند با گوش دادن به فراخوان شبكه‎هاي ضد انقلاب، تحرك ضد امنيتي داشته باشند، زير گام‎هاي ما «له» خواهند شد.

هجدهم تير: نيروي انتظامي ضمن برخورد و پراكنده نمودن با افرادي كه در اين روز مقابل دانشگاه تهران تجمع كرده بودند، تعدادي از آنان را دستگير كرد.

نوزدهم تير: مشخصات كامل محسن روح‎الاميني اعم از نام و نام خانوادگي، آدرس، و شماره‎هاي تماس منزل پدر و بستگان و ساير مشخصات در كهريزك همانند ساير قربانيان و بازداشتي‎ها ثبت و وي به اين محل منتقل شد. بهداري كهريزك نيز تاييد كرد كه او بيماري عفوني ندارد و به‎لحاظ جسمي نيز مشكلي ندارد. ساير بازداشت شدگان مثل كامراني نيز در بدو ورود همين‎گونه بوده‎اند. خانواده جوادي‎فر در همين روزها بود كه فرزندشان را كه بيني‎اش شكسته بود، با هماهنگي كلانتري در بيمارستان تحويل مي‎گيرند و براي سي‎تي‎اسكن به بيمارستان منتقل مي‎كنند و بعد از مداواي اوليه و اطمينان و اعتماد به دستگاه ناجا پس از آن دوباره به كلانتري باز مي‎گردانند.

بيستم تير: سرهنگ مهدي احمدي، رييس مركز اطلاع‎رساني فرماندهي انتظامي تهران، در گفت‎وگو با فارس رسما اعلام كرد كه «تعداد ‎اندكي» در ناآرامي‎هاي روز هجدهم تير دستگير شده‎اند كه همگي جزو تخريب‎كنندگان اموال عمومي بودند. وي گفت: «در هجدهم تير تعدادي از تخريب‎كنندگان اموال عمومي و آشوبگران توسط پليس دستگير شدند كه پس از بررسي اوليه تحويل مراجع قضايي شدند.» برخي خبرهاي غيررسمي از دستگيري حدود دويست‎وهفتاد تن در هجده تيرماه حكايت دارد و گفته مي‎شود كه صدوچهل‎وپنج تن از آنان در روز جمعه نوزده تيرماه به كهريزك و بقيه به اوين منتقل شده‎اند.

بيست‎ودوم تير: خبر نگهداري بازداشت‎شدگان در كنار اراذل و اوباش و ضرب و شتم آن‎ها به رهبر معظم انقلاب رسيده و ايشان با فراخوان دبير شوراي عالي امنيت ملي دستور مي‎دهند هيچ‎كس حق ضرب و شتم بازداشت‎شدگان را نداشته و مي‎فرمايند همان روز بايد بازداشتگاه كهريزك تعطيل و در صورت نياز بازداشت‎شدگان همگي به زندان‎هاي رسمي منتقل گردند. در اين روز با تماس دبير شوراي عالي امنيت ملي با دادستان تهران دستور رهبر انقلاب به ايشان ابلاغ و بعد از طفره رفتن آقاي مرتضوي و استدلال نامبرده در عدم جا در ساير زندان‎ها به وي ابلاغ مي‎گردد كه در صورت نداشتن جا در ساير زندان‎ها، بازداشت‎شدگان همين روز آزاد گردند. متأسفانه اين موضوع را دادستان تهران عمل نكرده و فرداي آن روز بازداشتگاه تعطيل و بازداشت‎شدگان منتقل مي‎گردند.

بيست‎وسوم تير: اين روز مصادف بود با انتقال بازداشت شدگان كهريزك پس از چند روز نگهداري در شرايط بد آب و هوايي، عدم دسترسي به امكانات بهداشتي، غذايي، آشاميدني و دارويي مناسب و از ضرب و شتم بازداشتي‎ها توسط مأموران و اراذل و اوباش حكايت دارد. ضمن اين‎كه بازداشت‎‎شدگان ناباورانه در كنار اراذل و اوباش نگهداري مي‎شدند.
در حين انتقال بازداشت‎ شدگان به زندان اوين، يكي از آنان به‎دليل صدمات وارده دچار تشنج ميشود، اما كساني كه دست‎اندركار انتقال آنان بودند، ابتدا به موضوع توجهي نكرده و سپس يكي از آن‎ها با مافوق خود تماس گرفته و مقرر مي‎شود كه فرد مذكور به كهريزك بازگردانده شود و نامش هم از ليست بازداشتيهاي انتقالي به اوين حذف شود. اين در حالي است كه در مسير انتقال يعني از كهريزك تا اوين بيمارستان‎هاي متعددي اعم از فيروزآبادي، لقمان و ساير درمانگاه‎ها و بيمارستان‎هاي جنوب تهران قرار داشتند و آنان مي‎توانستند اورژانس را خبر كنند، اما هيچ كدام از اين تمهيدات ‎انديشيده نشد و فرد مذكور پس از جان دادن به كهريزك منتقل مي‎شود.
وقتي كاروان به اوين رسيد، مسئولان اوين به خاطر اوضاع بد جسمي و ضعف بازداشت شدگان و بوي تعفن و صدمات بدني كه به برخي از آن‎ها وارد شده بود، ابتدا از پذيرش بعضي از آنان امتناع مي‎كنند، اما در نهايت اين افراد پذيرش ميشوند.
وقتي مسئولان زندان اوين در حال پذيرش كهريزكي‎ها بودند، حال يكي از آن‎ها بد و نقش زمين مي‎شود كه اين موضوع نيز با بي‎تفاوتي ماموران رو‎به‎رو مي‎شود. به اين ترتيب فرد مذكور با حدود يك ساعت تأخير روانه بيمارستان ميشود. در ساعت پانزده‎وسي دقيقه، محسن روح‎الاميني به بيمارستان شهداي تجريش منتقل و با عنوان «مجهول‎الهويه» پذيرش مي‎شود.

بيست‎وچهارم تير: ساعت شش‎وده دقيقه صبح است كه محسن در بيمارستان فوت مي‎كند و مسئولان بيمارستان گواهي فوت او را با عنوان «مجهول‎الهويه» صادر ميكنند.

بيست‎وچهارم تير: شكايت حضوري دكتر روح‎الاميني به وزير اطلاعات از يك كارچاق‎كن كه تقاضاي چهار ميليون تومان براي ملاقات با محسن پيشنهاد داده بود! در حالي كه چند روز است پيكر وي در سردخانه نگهداري مي‎شود.

سي‎ويكم تير: خبر فوت محسن به خانوادهاش اعلام ميشود. با اعلام اين مطلب كه يك هفته است كه دنبال شما مي‎گرديم!؟ برخي نزديكان پدرش آن‎گونه كه به ايشان اعلام شده بود و حسين علايي در سايت خود اعلام كرده است، علت مرگ محسن را ابتلا به مننژيت اعلام كرده‎اند!؟

اول مرداد: درج آگهي تسليت، گام نخست رسانه‎اي شدن كهريزك است. برخي شخصيت‎هاي سياسي و مسئولان پيام تسليتي را در اين روز، براي عبدالحسين روح‎الاميني در روزنامه جام‎جم منتشر مي‎كنند. پيش از اين برخي بازداشتيهايي كه آزاد شدهاند، شكواييه خود را نزد رهبر انقلاب بردهاند و اكنون موضوع در دست رسيدگي است.

سوم مرداد: مي‎گويند داستان مننژيت از نامه محرمانه اي آغاز شده كه در اين روز رييس بازداشتگاه كهريزك به دادستان ارسال و شيوع مننژيت و ابتلاي برخي بازداشت شدگان به اين بيماري را اعلام مي‎كند.

پنجم مرداد: در فاز ديگر ماجراي سناريو‎سازي مننژيت، در چنين روزي كاظم جلالي سخنگوي كميته ويژه مجلس براي پيگيري وضعيت بازداشت شدگان حوادث اخير، در گفت‎وگويي با خبرگزاري مهر گفت كه قاضي مرتضوي دادستان تهران، در جلسه‎اي با اين كميته علت مرگ روح‎الاميني و كامراني را بيماري مننژيت اعلام كرده است. در همين روز سهراب سليماني مديركل زندان‎هاي استان تهران در مصاحبه‎اي با ايسنا اعلام كرد كه روح‎الاميني و كامراني مننژيت داشتند و به همين خاطر بعد از فوت آنان به همه زندانيان اوين واكسن زده شده است.
سليماني، مرگ كامراني را اين‎چنين روايت ميكند: «كامراني پس از آن كه در صف پذيرش زندان حالش به هم مي‎خورد و به بيمارستان لقمان منتقل مي‎شود و قبل از فوت آزاد مي‎شود و وقتي زنده بوده شبانه تحويل خانواده‎اش شد، اما به‎دليل بيماري روز بعد در بيمارستان مهر فوت مي‎كند.»

سيزدهم مرداد: خبر ساخت بازداشتگاهي جديد به‎جاي كهريزك كه سردار احمدي‎مقدم فرمانده نيروي انتظامي آن را اعلام ميكند، خيلي زود در رسانه ها منتشر ميشود. «قرار است بازداشتگاهي مدرن و مطابق استانداردها كه زير نظر سازمان زندانها اداره شود، جاي كهريزك را بگيرد.» برآوردها از هزينه سه‎ميليارد توماني ناجا براي ساخت بازداشتگاه جديد در كهريزك است كه البته اين تصميم انتقاد برخي فعالان سياسي را به‎دنبال دارد، زيرا معتقدند كه ساخت يك بازداشتگاه ديگر درست در محلي كه كهريزك قرار داشت، آبرويي براي نظام نمي‎گذارد.

پانزدهم مرداد: نيروي انتظامي براي تبرئه خود اطلاعيه‎اي را عصر روز پنج شنبه در خصوص كهريزك منتشر و ضمن آن كه اعتراف مي‎كند آن‎جا محل نگهداري موقت و تأديب اراذل و اوباش با شرايط زيستي سخت‎گيرانه بوده، اعلام مي‎كند كه تعدادي از دستگيرشدگان هجدهم تير به‎دليل محدوديت پذيرش در اوين به كهريزك منتقل شده‎اند كه با توجه به شرايط آن‎جا اصولا اعزام بازداشتي‎ها به آن‎جا صحيح نبوده است. اين اطلاعيه در تناقض آشكار با اظهاراتي بيستم تير يكي مسئولان نيروي انتظامي است كه تعداد دستگيرشدگان هجدهم تير را بسيار كم برشمرده بود.
اين اطلاعيه مي‎افزايد: «محدوديت پذيرش بازداشتگاه و اضافه شدن دستگير شدگان هجدهم تير، باعت تراكم جمعيت در بند بازداشتيها شد و شرايط نا مساعد زيستي و بهداشتي موجبات آزار و اذيت آنان را فراهم كرد.»

هجدهم مرداد: حميدرضا كاتوزيان، نماينده تهران، در اولين واكنش به اطلاعيه نيروي انتظامي اعلام مي‎كند كه چون تعدادي از جوانان اين كشور در كهريزك از بين رفته‎اند، لذا بايد ناجا پاسخگوي اقدامات صورت گرفته در اين خصوص باشد. قانون مربوط به قتل مشخص است و اين‎كه به‎جاي برخورد با جاني بخواهند چند افسر را بازداشت كنند، نه فرزندان خانواده‎ها زنده مي‎شوند و نه توهيني كه به نظام شده پاك خواهد شد.
در همين روز فرمانده نيروي انتظامي در مراسم توديع رويانيان با پذيرش مسئوليت اتفاقاتي كه در كهريزك افتاده، اعلام كرد كه هيچ يك از فوت شدگان بر اثر ضرب و شتم فوت نكرده‎اند، بلكه علت مرگ بيماري آن‎ها بوده است.

نهم شهريور: ادعاي فرمانده نيروي انتظامي درباره مننژيت جان باختگان كهريزك ديري نپاييد و چند روز بعد خبرگزاري مهر خبري را درخصوص نظر پزشكي قانوني به نقل از يك منبع آگاه منتشر ميكند. در اين خبر كميسيون پزشكي قانوني كشور در تاريخ بيست‎وپنجم مرداد، علت مرگ محسن روح‎الاميني را مرگ ناشي از استرس فيزيكي، شرايط بد نگهداري، ضربات متعدد اعلام و قويا ابتلاي آن مرحوم و فوت به‎علت بيماري و مننژيت منتفي اعلام ميشود.

پانزدهم شهريور: بخش خبري بيست‎وسي تلويزيون براي پاسخ به سؤالات متعددي كه در اين مدت نزد افكار عمومي مطرح شده است، گزارشي سفارشي از كهريزك تهيه و پخش مي‎كند. اين گزارش تنها گوشه كوچكي از حقايق و حوادث كهريزك را به نمايش ميگذارد، اگرچه براي اولين‎بار است كه تصاويري از بيرون و درون بازداشتگاه به مردم نشان داده مي‎شود. اين تصاوير نشان مي‎داد كه اين مكان نه يك بازداشتگاه متعارف بلكه مجموعهاي از سوله‎ها و بناهاي احداث شده در يك محيط بياباني بوده است. در اين برنامه سردار تشكري رييس بازرسي كل نيروي انتظامي از مردم عذرخواهي و صراحتا اعلام مي‎كند كه كساني كه اين جنايت را رقم زدند نيروهاي رسمي ناجا اعم از درجه دار تا سرهنگ بودند. وي حتي متذكر شد كه برخي قضات نيز در اعزام متهمان به كهريزك مرتكب تخلف شده‎اند كه پرونده آن در دست بررسي است. وي اعتراف كردكه اين افراد به اين خاطر به كهريزك منتقل شدند كه جايي براي نگهداري آن‎ها نداشتند! رييس جديد دادسراي نيروهاي مسلح نيز در اين فيلم به صراحت گفت كه شرايط و رفتارهاي صورت گرفته عامل مرگ تعدادي از بازداشت شدگان بوده و نه بيماري قبلي يا عللي از اين دست. در اين گزارش تشكري اظهار مي‎كند كه در يك فضاي هفتاد متري صدوچهل‎وپنج نفر از بازداشتي‎هاي هجده تير به همراه بيست‎وپنج نفر از اراذل و اوباش نگهداري مي‎شده‎اند كه در ميان آن‎ها ده نفر دانشجو نيز وجود داشته است در حالي كه مطابق با ضوابط دانشجويان بازداشتي بايد به زندان‎هاي رسمي منتقل مي‎شده‎اند.

هفدهم شهريور: گزارش صدا و سيما از سوي فرمانده نيروي انتظامي هم تأييد مي‎شود. احمدي مقدم كه در سيستان و بلوچستان به سر ميبرد اعلام مي‎كند كه نيروي انتظامي اخيرا در راستاي پاسخگويي، مسئوليت‎پذيري و شفاف‎سازي، گزارشي جامع با همكاري رسانه ملي براي آگاهي مردم پخش كرد. وي همان‎جا اعلام كرد كه همه چيز پرونده كهريزك شفاف، روشن و آماده بررسي در دادگاه است و در اختيار مراجع قضايي است؟!!

چند ادعاي ثابت نشده و سؤالهاي بي‎پاسخ
در حالي‎كه ابتدا گفته شد تعداد كساني كه در هجدهم تير دستگير شده‎اند، ‎اندك هستند، چطور زندان‎هاي رسمي كشور ظرفيتي براي نگهداري آنان نداشتند پس احتمال و شنيدههاي غيررسمي كه تعداد آنان را حدود دويست‎وهفتاد نفر اعلام مي‎كند، رقمي نزديك به واقعيت است. حتي برخي در برابر اين توجيه مقامات نيروي انتظامي مي‎گويند، در شهر بزرگي مثل تهران و در فصل تابستان كه همه مدارس تعطيل است، آيا نمي‎شد بازداشت شدگان را در يكي از مدارس يا مكان‎هاي سرپوشيده داخل شهر اسكان داد؟
برخي از خانواده ها از اين نگران هستند كه نكند پرونده كهريزك به سرنوشت كوي دانشگاه تهران كه ابتدا با شيب تند از سوي مسئولان پيگيري شد، اما در نهايت سنگين‎ترين حكمي كه براي عوامل دخيل در آن صادر كردند، دزديدن يك ريش تراش توسط يك سرباز جزء بود، مبتلا شود. در حالي‎كه رهبر انقلاب حادثه كهريزك را جنايت و بر لزوم برخورد با عاملان اصلي آن تأكيد دارند، برخي مقامات انتظامي و قضايي آن را حادثه دانسته و ناشي از تخلف نيروهاي خودسر بر ميشمرند. آن‎هم در شرايطي كه اختيارات رهبري در مورد نيروي انتظامي به وزير كشور (كه رييس شوراي امنيت كشور نيز هست) تفويض شده است.
آمران و كساني كه در اين موضوع مقصر شناخته شده‎اند در ردههاي درجه دار، استوار، ستوان، سروان و سرهنگ هستند در حالي‎كه انتظار مردم برخورد با همه كساني است كه در وقوع اين ماجرا مشاركت يا مسئوليت داشته‎اند.
برخي پيش‎بيني‎ها حكايت از آن دارد كه ممكن است سردار «ر» نيز به‎زودي سمت خود را به ديگري واگذار كند. با توجه به اين‎كه پس از ماجراي كهريزك و رياست آيت‎ا… آملي لاريجاني دادستان تهران نيز از سمت خود كنار گذاشته شد، اين سؤال مطرح ميشود كه آيا صرف جابه‎جايي و تغيير پست و عناوين براي افرادي كه در اين ماجرا دخيل بودند كار درستي است و مي‎توان با اين شيوه افكار عمومي را اقناع كرد؟
همان‎طور كه آيت‎ا… جوادي آملي نيز بيان داشت، خونخواهي وظيفه نظام اسلامي است و نظام در پيگيري اين موضوع نسبت به مردم و اولياي دم اولويت دارد و لذا انتظار ميرود كه با توجه به در پيش بودن دادگان نخست كهريزك، دستاندركاران اين پرونده سلسله عواملي كه موجب شد تا اين فاجعه رخ دهد را بيش از هرچيز مد نظر قرار دهند و در توارد سلسله علل، سبب اقوي از مباشر فراموش نشود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates