27.09.2009

ادعای “دی‌تسایت”: قالی‌باف جای احمدی‌نژاد را خواهد گرفت

دویچه وله: براساس گزارش هفته‌نامه آلمانی “دی‌تسایت” کمیسیونی با مشارکت وابستگان حکومت سرگرم تدوین طرحی برای برون رفت از بحران سیاسی ایران است. “دی تسایت” می‌نویسد که ممکن است در آینده نزدیک قالی‌باف جای احمدی‌نژاد را بگیرد.

“دی‌تسایت” عنوان “سبزی که رنگ نمی‌بازد” را برای گزارش یک صفحه‌ای خود برگزیده است. این هفته‌نامه پس از طرح این پرسش که «اپوزیسیون ایرانی چگونه خود را سازماندهی می‌کند و به نبرد ادامه می‌دهد»، می‌نویسد: « در ایران، این امید وجود دارد که ادامه اعتراضات و شکاف در حاکمیت، سبب کناره‌گیری احمدی‌نژاد شود. اما در این صورت، موسوی که ترجیح می‌دهد افکار عمومی را برای اصلاحات بنیادی در رژیم آماده کند، مایل نیست به جای او بنشیند، بلکه برای دوران انتقالی باید محمدباقر قالی‌باف جایگزین احمدی‌نژاد شود.»

کمیسیونی برای اصلاح حکومت
در بخش دیگری از گزارش دی‌‌تسایت آمده است: «در تهران گفته می‌شود که گروهی از متخصصان، بررسی مقدمات تشکیل یک دولت جدید را آغاز کرده‌اند. در این کمیسیون ظاهرا وابستگان به تشکیلات اداری فعلی حضور دارند و برخی از ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز، در جریان تلاش‌های کمیسیون هستند.»

هفته‌نامه “دی‌تسایت” در فرازی دیگر از گزارش خود ادعا می‌کند که در تهران گفته می‌شود که یک گروه پنج تا هشت نفره از روحانیونی که مستقیما به وسیله مردم انتخاب می‌شوند، برای دورانی مشخص جای آیت‌الله خامنه‌ای را خواهند گرفت. این روحانیون باید نماینده کثرت‌گرائی مذهبی در ایران باشند، (یعنی منتخبان اقلیت‌های مذهبی نیز در میان آنان حضور داشته باشند).

ادامه جنبش به رغم سرکوب
بخش مهمی از گزارش “دی‌تسایت”، گستردگی جنبش سبز را بررسی می‌کند. در این بخش می‌خوانیم: «روی بیشتر اسکناس‌ها، علامت سبز رنگ پیروزی، عبارت “مرگ بر دیکتاتور” یا عکس کوچک ندا دیده می‌شود…. جنبش دموکراسی‌خواهی، به رغم سرکوب، شکنجه و دادگاه‌های نمایشی ادامه دارد… از آنجا که اجتماعات ممنوع است، مناسبت‌های عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرند. چنان که روز جمعه در مراسم ضداسرائيلی روز قدس، صدها هزار نفر انگشت‌هایشان را با علامت پیروزی بالا نگه‌داشتند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند.»

“دی‌تسایت” نتیجه می‌گیرد: «در روز قدس، چیزی که در ماه ژوئن روانشناسی جامعه را تغییر داد، تکرار شد: امکان به خیابان آمدن، به رغم ممنوعیت وجود دارد. این کار خطرناک، اما ممکن است.»

آشتی نسل‌ها
هفته‌نامه آلمانی، در بررسی زمینه‌های قدرت جنبش سبز ایران، بر این نکته مهم انگشت می‌گذارد که این جنبش نسل‌ها را با یکدیگر آشتی داد: «نسلی که ۳۰ سال پیش انقلاب کرد و نسلی که از نتایج آن رنج می‌برد. حالا، پدران و پسران با یکدیگر حرف می‌زنند.»

“دی‌تسایت”، فرازی از بررسی خود را به همایش‌های اعتراضی مادران عزادار تهران در روزهای شنبه اختصاص داده است. در این بخش می‌خوانیم: «بعد از ظهرهای هر شنبه، مادران قربانیان، سیاه‌پوش و خاموش، در پارک لاله می‌ایستند. زنان دیگر، در پیرامون آن‌ها، همبستگی خاموش خود را نشان می‌دهند.»

جنبش دموکراسی‌خواهی ایران، طیف‌های گوناگونی را دربرمی‌گیرد. “دی‌تسایت” می‌نویسد:« در فهرست ۷۲ قربانی که نام آنا‌ن شناخته شده است، کارگر، کفاش و کارمندان دون‌پایه نیز دیده می‌شوند. شکست تابوها، نشان می‌دهند که جبهه‌بندی‌ها چقدر جدی می‌شوند. روز جمعه گذشته، رئیس‌جمهور پیشین ایران، محمد خاتمی بر زمین پرتاب شد و عمامه از سرش برداشتند. خاتمی نرم‌خو، پیش از آن نیز، حکومت را به استفاده از روش‌های فاشیستی متهم کرده بود.»

غلتکی که به پیش می‌غلتد
هفته‌نامه آلمانی، از تحولات ایران نتیجه می‌گیرد که جنبش دموکراسی‌خواهی بازگشت‌پذیر نیست و مثل غلتکی به پیش می‌غلتد. اما به کجا؟ کسی نمی‌داند. “دی‌تسایت” سپس این پرسش را مطرح می‌کند که «آیا اصولا کسی خواهد توانست این جنبش را هدایت کند؟ جوانان و دانشجویانی که ابتکارات آنان بر جنبش حک شده و زیبائی‌شناسی آن را ساخته‌اند، همواره در این امید می‌سوزند که به زودی اتفاق بزرگی بیافتد؛ چرخشی بنیادی در سیستم، همانگونه که در زندگی آن‌ها بروز کرده است. در نقطه مقابل، ایرانیان آرامش‌طلب بیمناک خلاء قدرتی هستند که در صورت سقوط ناگهانی رژیم ایجاد خواهد شد».

درباره نقش میرحسین موسوی، هفته‌نامه آلمانی می‌نویسد: «میرحسین موسوی، برای همه همچنان چهره اصلی است. اما گستردگی جنبش قدرت عمل او را محدود کرده است. نخست‌وزیر اسبق، به عنوان کسی که از درون رژیم برخاسته است، می‌کوشد حتی‌المقدور از جبهه محافظه‌کاران نزدیک به احمدی‌نژاد یاران بیشتری بگیرد. به گفته یکی از نزدیکان او، محافظه‌کاران معتدل‌تر می‌دانند که موسوی حتی اگر قدرت را از آنان سلب کند، امکان زندگی را از آنان نخواهد گرفت. موسوی در عین‌حال باید تسلیم‌ناپذیر باشد، زیرا در غیر این‌صورت، پشتیبانی جوانان و طبقه متوسط مدرن را از دست می‌دهد.»

نویسنده: جواد طالعی

تحریریه: کیواندخت قهاری

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates