05.10.2009

هشدار سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران درخصوص حفظ جان بهزاد نبوي

مجاهدين انقلاب اسلامي:
پايگاه اطلاع رساني سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران: بدنبال تشديد بيماري بهزاد نبوي در زندان انفرادي و انجام عمل جراحي روي وي، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران با صدور اطلاعيه اي ضمن دادن هشدار نسبت به حفظ سلامت عضو شواري مركزي خود، از همه شخصيت هاي روحاني و غير روحاني كشور كه نسبت به نبوي شناخت بلاواسطه دارند درخواست كرد براي آزادي وي تلاش كنند.
متن كامل اين اطلاعيه به شرح زير است:

ملت شریف ایران

روز پنج شنبه گذشته آقای بهزاد نبوی که بیش از سه ماه در بازداشت انفرادی به سر می برد، تحت عمل جراحی قرار گرفت. او که پیش از این سابقه عمل قلب داشته است، به رغم وضعیت جسمی نامناسب همچنان در بازداشت غیر قانونی و در زندان انفرادی نگهداری می شود این درحالی است که از دو ماه پیش بازجویی های وی به کلی قطع شده و از ملاقات با وکیل محروم است. سئوال این است بهزاد نبوی که هیچ بهانه ای ولو به ظاهر قانونی برای دستگیری او وجود نداشته و با توجه به بازداشت وی در اولین روزهای پس از برگزاری انتخابات علی القاعده بهانه های واهی نظیر دخالت در ناآرامی ها و اعتراضات مردمی در مورد او منتفی است، به چه جرم و اتهامی دستگیر شده و این چه جرم و اتهامی است که با گذشت نزدیک به چهار ماه هنوز پرونده وی تکمیل نشده و به رغم وضعیت جسمی نامناسب و نگران کننده همچنان باید در سلول انفرادی نگهداری شود؟ بهزاد نبوی شخصیت ناشناخته ای نیست. چریک مبارز و زندانی قبل از انقلاب، یار دیرین و معتمد شهید رجایی، شخصیت مورد علاقه و عنایت امام، وزیر کابینه های مختلف بعد از انقلاب، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی که از نظر سلامت مالی و پاکی اخلاقی در میان دولتمردان چهره ای شاخص به شمار می رود، امروز به چه اتهامی باید در آستانه سن هفتاد سالگی در سخت ترین شرایط حبس به سر ببرد؟ ما هیچ دلیلی جز حقدها و کینه های شخصی و ذهن های مشوش گرفتار بیماری توهم توطئه برای این رفتار قساوت بار نمی یابیم. جرم بهزاد نبوی این است که در سراسر زندگی سیاسی خود در قبل و بعد از انقلاب با انحصار طلبی و خودکامگی مبارزه کرده و در برابر قدرت پرستان استبداد طلب نه گفته و همواره بر حق ملت در حاکمیت بر سرنوشت خویش تأکید کرده و با پایداری بر این مسیر خشم و کینه بسیاری را علیه خود انباشته است. ما به خوبی می دانیم که به بند کشندگان نبوی هیچ دلیل و مدرکی برای متهم کردن وی در دست ندارند. تحت فشار قرار دادن بسیاری از زندانیان و بازداشت شدگان به منظور اعتراف علیه بهزاد نبوی به روشنی از دستان خالی بازجویان و سرافرازی و روسفیدی نبوی حکایت دارد. آنان نیک می دانند بهزاد نبوی کسی نیست که در اثر فشار و شرایط ناگوار زندان در برابر خواسته های بازجویان تمکین کند. بنابراین نگهداری او در سلول انفرادی هیچ دلیل و انگیزه ای جز حس انتقام گیری و ذهنیت بیمار توطئه بین ندارد. و این همان حقیقتی است که ما را نسبت به سرنوشت وی نگران می کند. زیرا با وجود چنین واقعیتی آینده بازداشت و رسیدگی به پرونده اش را نمی توان براساس ضوابط قانونی پیش بینی کرد و انتظار رفتاری براساس موازین عادلانه و قانونی با وی داشت، این واقعیت با توجه به سن بالا و وضعیت جسمی وی می تواند عواقب خطرناک و غیر قابل جبرانی را در زندان برای وی رقم زند. وضعیت نگران کننده اخیر او که با دخالت به موقع همسر و پزشک معالجش به عمل اضطرای وی منجر شد، این احتمالی را تشدید می کند. چنین نگرانی و احتمالی با توجه به حوادث ناگوار سال های اخیر و افزایش جانباختگان در زندان های کشور چندان دور از انتظار نیست. بر این اساس ما خواهان آزادی فوری بهزاد نبوی هستیم و هشدار می دهیم مسئولیت جان وی بر عهده مسئولان ارشد نظام است. ما از همه مدیران و شخصیت های روحانی و غیر روحانی و به ویژه عالمان بزرگ دینی و مراجع معظم تقلید که بسیاری از آن ها با آقای نبوی سابقه همکاری داشته اند و نسبت به او شناختی مستقیم و بلا واسطه داشته، در بی گناهی و دیانت و وفاداری او به اسلام و انقلاب تردیدی ندارند، مصرانه می خواهیم برای آزادی وی تلاش کنند. به راستی جز شيوه های استالینیستی کدام رويه هايي را در دوران معاصر می توان سراغ گرفت که با صادق ترین و با سابقه ترین یاران و مبارزان و خدمتگذاران كشور و نظام اینچنین رفتار کند. اگر تازه به دوران رسیده های انقلاب، صاحبان اذهان بیمار و آنان که به مقوله حکومت و کشورداری نگاهی شخصی دارند قادر به درک عمق این فاجعه نیستند و نمی توانند درک کنند که این رفتار چه تصویر زشت و نفرت انگیزی در اذهان عمومی ترسیم می کند، از دلسوزان و علاقمندان به نظام و کسانی که بهزاد نبوی و یاران او نظیر مصطفی تاجزاده و فیض الله عرب سرخی و محسن میردامادی و محسن امین زاده و صفایی فراهانی و عبدالله رمضان زاده را به خوبی می شناسند انتظار نمی رود در برابر این ظلم آشکار سکوت پیشه کنند. در برابر این ظلم و اجحاف بزرگ که با هیچ معیاری قابل توجیه نیست عمل به وظیفه شرعی، قانونی، عقلی و وجدانی کمترین انتظاری است که می توان از عالمان دین و دلسوزان متعهد به اصول و ارزش های الهی و انسانی و مصالح کشور و نظام داشت.

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
12/7/88

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates