11.10.2009

گفت و گوی ناتمام عصرایران با زهره الهیان: بسیج یک نهاد نظامی نیست ؛ می تواند وارد سیاست شود

عصرایران: من فکر می کنم قبل از ایجاد فضای ناشی از پیشنهادات آقای هاشمی، جنبش سبز باید تکلیف خودش را با آرمانها و مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص کند…پس از انتخابات از آنجایی که حوادث خصلت امنیتی پیدا کردند و به یک موضوع امنیتی تبدیل شده و با نظم عمومی و امنیت اجتماعی گره خوردند، قاعدتاً امنیت اجتماعی به دست سپاه و بسیج افتاد.
عصرایران؛ هومان دوراندیش – زهره الهیان ، نماینده اصولگرای تهران در مجلس شورای اسلامی ظاهراً بر نقض اصول امام دریغ می خورد اما وقتی که سخن از دخالت نظامیان در سیاست می شود می کوشد عدم دخالت نظامیان در سیاست را از دایره اصول امام خارج سازد. وقتی از او پرسیدم جمله صریح امام در خصوص کناره گیری نظامیان از سیاست را چگونه تفسیر می کنید، از ادامه گفتگو طفره رفت و گفت: وقت مرا نگیرید!
گفت وگوی عصرایران با این فعال سیاسی اصولگرا را بخوانید:

ظاهراً پیشنهادات هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه 26 تیر، چندان مورد پذیرش واقع نشده است. آیا سایر پیشنهادات مسالمت جویانه در این خصوص، می توانند فایده ای داشته باشند؟

منظورتان کدام پیشنهاد آقای هاشمی است؟

آزادی زندانیان سیاسی، گشایش فضای مطبوعاتی، امکان حضور مخالفان نتیجه انتخابات در تلویزیون برای بحث با طرف مقابل و …

پیشنهادات آقای هاشمی نباید با سایر پیشنهادات ایشان در تناقض باشد. من فکر می کنم قبل از ایجاد فضای ناشی از پیشنهادات آقای هاشمی، جنبش سبز باید تکلیف خودش را با آرمانها و مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص کند.

اگر این اصول و مبانی مورد قبول جنبش سبز باشد جنبش سبز می تواند در درون نظام فعالیت داشته باشد و به گفتگو بپردازد و اعلام نظر کند.
اما آنچه که ما تا به حال شاهد آن بوده ایم چنین نبوده است. یعنی آرمانها و اصول و مواضع تعریف شده از سوی امام و قانون اساسی برای نظام جمهوری اسلامی، از سوی جنبش سبز رعایت نشده است.
تا زمانی که این شفاف سازی صورت نگیرد جنبش سبز در درون نظام امکان فعالیت ندارد.

آقای هاشمی هم پیشنهاداتی در راستای قانونگرایی و قانون مداری داشتند ولی متاسفانه اثری از این قانوگرایی در جنبش سبز دیده نمی شود و در کل ساختارهای نظام مورد قبول این جنبش نیست که بخواهد در درون نظام فعالیت داشته باشد.

جنبش سبز باید موضع خودش را در قبال دشمنان قسم خورده نظام، یعنی آمریکا و اسرائیل، خیلی شفاف و واضح مشخص کند. متاسفانه ما چنین چیزی را در جنبش سبز نمی بینیم. نمونه آن هم راه پیمایی روز قدس بود که در آن شعارهایی بر خلاف آموزه های امام که جزو اصول سیاست خارجی ما محسوب می شوند، سر داده شد.
روز قدس نشانه دیگری از این امر بود که جنبش سبز خودش را در درون نظام تعریف نکرده است.

اینکه امروز ولایت فقیه باید به عنوان راه برون رفت از وضعیت موجود باشد و این نکته توسط آقای هاشمی هم مطرح شد، امری است که مورد قبول هواداران و شخصیتهای سیاسی جنبش سبز قرار نگرفته است زیرا فرمایشات مقام معظم رهبری در ایام پس از انتخابات، بر زمین مانده و به آن توجهی نشده است.
محوریت ولایت فقیه، توصیه ای بود که آقای هاشمی داشتند که به آن توجهی نشد. بنابراین به نظر من در شرایط موجود نمی توان جنبش سبز را در درون نظام تعریف کرد مگر اینکه اتفاقات دیگری بیفتد.

جنبش سبز می گوید که مطالباتش بیشتر مربوط به انتخابات است. یعنی این جنبش در حوزه سیاست خارجی مطالبه ویژه ای ندارد که بخواهد تکلیف خودش را با آمریکا یا اسرائیل روشن کند.

بارها بوده است. اگر دقت کنید در شعارهایی که در روز قدس مطرح شد یا در مواضع آقای موسوی در مناظره ها نسبت به موضوع اسرائیل و فلسطین داشتند، چنین مطالباتی وجود داشت. اما بحث اساسی درباره جنبش سبز، پذیرش ساختارهای اساسی نظام از سوی این جنبش است.

در این زمینه تناقض آشکاری در عملکرد آقای موسوی دیده شد. یعنی ایشان در حالی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند که این نهاد متعلق به بالاترین سطح قدرت در نظام است ولی ایشان ساختارهای موجود درنظام را برای بحث صیانت از آراء و بررسی مستندات و مدارک، قبول نداشتند و اساساً به این ساختارها وقعی نگذاشتند.
ضرورت قانون مداری و پذیرش ساختارهای درون نظام از سوی مقام معظم رهبری هم مورد تاکید قرار گرفت ولی متاسفانه توجهی به آن نشد.

مهندس موسوی در بیانیه هایشان بارها تاکید کرده اند که جمهوری اسلامی را قبول دارند اما انحراف از خط امام را قبول ندارند.

البته جنبش سبز به شعارهای امام هم بی توجه بوده است … .

یکی از توجهات جنبش سبز به شعارهای امام، مخالفت این جنبش با حضور نظامیان در سیاست بوده است؛ امری که مخالفان جنبش سبز در حال حاضر به شدت از آن دفاع می کنند زیرا تامین منافع سیاسی آنها در گرو دخالت نظامیان در سیاست است. نقض اصول امام اگر هم رخ داده باشد از سوی دو طرف بوده است.

حالا بحث حضور نظامیان در سیاست، بحثی است که به طور مفصل باید به آن پرداخته شود. ما نهادی مردمی مثل بسیج را یک نهاد نظامی نمی دانیم. بسیج مرکب از توده های مردم است و ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که توده های مردم در انتخابات و مسائل کلان سیاسی دخالت نکنند.

شما موضع گیری فرمانده سپاه در میانه دعوای دو جناح سیاسی کشور را مصداق دخالت نظامیان در سیاست نمی دانید؟

البته پس از انتخابات از آنجایی که حوادث خصلت امنیتی پیدا کردند و به یک موضوع امنیتی تبدیل شده و با نظم عمومی و امنیت اجتماعی گره خوردند، قاعدتاً امنیت اجتماعی به دست سپاه و بسیج افتاد.

قبل از انتخابات، آقای فیروزآبادی به نفع احمدی نژاد موضع گیری صریح داشتند و در دو سال گذشته هم موضع گیری سیاسی نظامیان به حدی زیاد بود که حتی سید حسن خمینی هم نسبت به این امر هشدار داد.

قاعدتاً شما نمی توانید انتظار داشته باشید مسئولین و شخصیتهای سیاسی در مساله ای مهمی چون ریاست جمهوری، موضعی اتخاذ نکنند.

ولی در دهه 60 که آن همه دعوای سیاسی بین دو جناح چپ و راست کشور در جریان بود، امام به نظامیان اجازه نمی داد که موضعی در قبال انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس اتخاذ کنند.

دفاع از اصول و آرمانها قاعدتاً خیلی مصداق موضع گیری سیاسی نمی شود. جایی که بحث اصول و دفاع از اصول به میان می آید، قطعاً انتظار می رود آنهایی که به واسطه مسئولیت شان به دنبال حفظ مبانی نظام و انقلاب هستند، حتی اگر در راس مسئولیتهای نظامی هم باشند، بی تفاوت ننشینند.

پس شما آن جمله وصیت نامه امام را که به صراحت می گوید نظامیان در سیاست دخالت نکنند، چگونه تفسیر می کنید؟

قرار بود این مصاحبه یک مصاحبه کوتاه باشد.

منظور من از یک مصاحبه کوتاه، مصاحبه ای 15-10 دقیقه ای بود. الان که ما در دقیقه ششم مصاحبه هستیم.لطفاً نظرتان را درباره آن جمله وصیت نامه امام بفرمایید.

خواهش می کنم بیشتر از این وقت مرا نگیرید.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates