13.10.2009

پروانه وکالت را در کوزه بگذار!

وبلاگ مهدی خبزعلی: فکر نکنید از وکیل خود دلخورم، یا کلایه دارم، مثل او پیدا نمی شود، او بیش از موکل غصه می خورد، بیش از موکل دل می سوزاند، او قبل از این که وکیل من باشد، رفیق من است، برای همین دو روز پس از آزادی که به دیدن من آمد، به او گفتم: ” پروانه وکالت را بگذار در کوزه آبش را بخور، بعد کتاب قانون را بگذار در بیت الخلا و زحمتش را بکش!

پرسید: ” چه شده است؟ عرض کردم: ” من این سه هفته فهمیدم که قانون از دروازه های اوین عبور نمی کند و وکیل ممنوع الورود است، در قاموس آقایان احتمالاً کتاب قانون از کتب ضاله و دست و پا گیر است! وکیل هم چیزی است مثل هوو یا بدتر! بعضی آقایان وکیل را ” خرمگس معرکه ” می نامند!

روز مراجعه به دادسرا – البته بدون هیچ اخطار یا احضار قانونی و بدون وجود هیچ پرونده ای، فقط و فقط با تماس تلفنی آقای صداقت ( مدیر کل روحانیت وزارت و مرید پدر ) به آنجا رفتم، آقای صداقت تلفنی گفت: ” می خواستیم شما را زیارت کنیم!” و من بلافاصله اجابت کردم، اما در دادسرا خبری از دعوت کننده اصلی نبود! – به همراه وکیل رفتم، از ورود وکیل ممانعت کردند و ارتباط با وکیل قطع شد تا دو روز پس از آزادی، حتی در زندان می گفتند: ” آن وکیل پدر سوخته ات را هم می آوریم، که دیگر به تو آموزش ندهد!” در این مدت اجازه یک تماس با وکیل را هم ندادند!

پس از صدور قرار ممنوع الخروجی و توقیف پاسپورت، به وکیل من زنگ زده اند و او را تهدید کرده اند که به تلفن های موکلت جواب نده، دیروز جلسه رسیدگی دادگاه به اعتراض حقیر بود که متاسفانه امکان تماس با وکیل برقرار نشد و آقای پیمان عطار از ایشان پیام آورد که :”با توجه به تهدیدات فعلاً نمی توانم جواب تلفن شما را بدهم!” درواقع وکیل محترم جرات پاسخگویی به تلفن مرا نداشت، لابد می ترسید سر از کهریزک درآورد و من جلسه دادگاه را بدون وکیل رفتم!!

من دو وکیل دیگر هم دارم، اما آن دو عزیز شرط کرده اند که در پرونده های سیاسی دخالت نکنند و می گویند تحمل عواقب آنرا نداریم! و معتقدند اساساً در پرونده سیاسی کاری از وکیل بر نمی آید و حضورش موجب تحریک محکمه است!

ظاهراً نظر کانون وکلا هم این است که در پرونده سیاسی کاری از وکلا ساخته نیست و موکلین دل به وکیل نبندند و مسیرهای دیگر را برگزینند!

با اتفاقاتی که من دیروز در دادگاه انقلاب دیدم، معتقدم نه تنها از وکیل کاری ساخته نیست، از قانون هم کاری ساخته نیست! حرف قانون بی فایده است، حضور وکیل موجب تشدید قرار و مجازات است! اصلاً نسبت به وکیل حساسیت دارند و کهیر می زنند! ان شاءالله در مورد دیده ها و شنیده ها در دادگاه انقلاب هم خواهم نوشت، فعلاً دو روز است که به آنجا می روم.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates