20.10.2009

اندک اندک جمع مستان می رسند

میل دریافتی: – اگرروزهای قبل ازانتخابات را تا روز نماز جمعه ای که رهبری دستورسرکوب را صادرفرمود مرحله 1 وشکل گیری تظاهرات خیابانی بدانیم وازآن نمازکذایی تا روز قدس را
مرحله 2 و روزهای کشتاروبازداشت وارعاب وشکنجه نام ببریم اکنون در مرحله سوم یعنی
روزهای سازماندهی قرارداریم.
درروزقدس رژیم با هدف ارزیابی تاثیرات آنچه در آن صد روز کرده و برآورد ازکف خیابان، موقتا” ازسرکوب خیابانی عقب نشست (اگرچه درنقاطی وبخصوص درشهرستانها بازبه همان ابزارمتوسل گشت زیرا بیشتر هدف ارزیابی تهران بود).
این ارزیابی فقط مختص رژیم نبود،بلکه تمامی معترضین نیز محتاج مجال برای برآورد نیروی خود بودند واین نه درسایت ها که فقط درکف خیابان محقق می شد.
پس ازروزقدس رژیم با جمعبندی آنچه که در این روز گذشته شروع به سازماندهی جدیدی درنیروهایش کرده است، ازجمله:
1- جابجایی بخش اعظمی ازنیروی اطلاعات وامنیت کشور،ازوزارت اطلاعات به اطلاعات سپاه با هدف پاسخگو نبودن به مجلس و نظارت مستقیم رهبری برآن.
2- ادغام آنچه از بسیج باقیمانده درنیروی زمینی سپاه بمنظورجلوگیری ازریزش بیشتروبه نظم درآوردن ایشان باپرداخت حقوق مستمروایجاد وابستگی هرچه بیشتربه رژیم .
3- درآمد زایی برای سپاه بمنظورتامین همین هزینه های جدید مثل فروش مخابرات.
4- درصورت بروزمشکلات پیش رو،چه درمذاکرات بین المللی وچه در اثرفشارجنبش،بدون ازدست دادن مراکزقدرت (امنیتی ونظامی) امکان عقب نشینی مقطعی.
– امادرجنبش چه خبراست. پس ازروزقدس خون تازه ای به بدنه جنبش واردشد. پس ازیک دوره رکود،حالا همگی ازقدرت نهان خویش مجددا” آگاه گشته اند. روزهای بازگشایی دانشگاه ها با ادامه کاری معترضین همراه بوده است و نوید اعتراضات گسترده پیش رو در13 آبان را به همراه دارد.
– آنچه درکف خیایان توسط مردم بوقوع پیوسته ، حرکتی جبهه ای بوده که هم طرفداران اصلاح وهم هواداران تغییررادرخود گنجانده است. بدیهی است هر جنبشی نیازمند رهبری و تشکیلات و سازماندهی است. و ازآنجا که این جنبش خودبخودی بوده وبه خواست واراده کسی یا جریانی شکل نگرفته است ،ازسازماندهی وتمرکزی برخوردارنیست. پس طبیعی مینماید که همگی تلاش نمایند تا آنچه که بنفع حرکت رو به جلوی جنبش ارزیابی می کنند را از طرق مختلف با دیگران وایضا” رهبران درمیان بگذارند ورهبری راراهبری نمایند، بدین جهت توجه به نکات ذیل ضروری به نظرمی رسد.
1- ازپتانسیل روزقدس بهره کافی برده نشد. آنچه درکف خیابان اتفاق افتاد قابلیت آنرا داشت که رهبران جنبش با تکیه برآن خواستارمطالبات جدی تری باشند.یعنی اگرفقط درچارچوب اصلاحات هم به موضوع بنگریم و نه تغییر،بازامکان چانه زنی قوی تروجدی ترامکان پذیربود که متآسفانه رخ نداد ودرقالب همان بیانیه های قبل ازروزقدس باقی ماند.
2- متآسفانه رهبران بجای آنکه با دادن بیانیه های مجزا برای کارگران، حاشیه نشینان شهری، ارتشیان ، اقوام ، مذاهب مختلف و تشریح حقوق آنها دراین جنبش ، و کشاندن ایشان به درون جنبش وخارج ساختن آنها ازانفعال و قدرتمندتر کردن جنبش اعتراضی و تضعیف نیروهای رژیم بپردازند، بیشتر درجهت رفع “اتهامات وابستگی به خارج ازکشور”و اصراربر”جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش” هستند.
3- همانگونه که پولاریزه شدن جنبش به صلاح هیچیک از فعالین درون جنبش نیست و بایستی با اعمال حساب شده بهانه سرکوب وحشیانه را ازرژیم گرفت، بهمانگونه نیز نبایستی با انفعال از پتانسیل درون جنبش سود نجست.هنوزبسیاری ازهمرزمان درزندانها به سرمی برند و اندک اندک نیز بسیاری ازسرباختگان درراهند. برای آزادی آنها هنوزمی توان دست به حرکت های نمادین زد.رهبران جنبش می توانند بازنجیرکردن خود به میله های دانشگاه ، تحصن دریکی ازمیدان های شهر، نامه نگاری به سازمان های حقوق بشروسازمان ملل و یا کشاندن مردم در مقابل زندان اوین ( قبل از آنکه توابین بیشتری پیدا شوند) برای آزادی زندانیان و پیشگیری از دستگیری های جدید اقدام کنند.
4- مرزتاکید بر توبه و اصراربر اشتباه تئوریک توسط اصلاح طلبان (آقای حجاریان) را در حد خارج شدن از فشارشکنجه و زندان نگاه داریم و نگذاریم این توبه ها شرایط را برای فشار بر روی دانشجویانی که توبه نمی کنند و خواهان تغییرند ، مهیا سازد.تنها گذاردن آنها خیانتی نابخشودنی است .
چه بخواهیم وچه نخواهیم طرف مقابل در حال سازماندهی است و در روزهای پیش رو شرایط به گونه ای رقم خواهد خورد که اصلاح طلبان نباید دوباره مانند روزهای پس از انتخابات از سبعیت رژیم جا بخورند. همچنین طرفداران تغییر بایستی بدانند فعلا” مسیر تغییر از اصلاحات می گذرد. پس هم آنان و هم دیگر هواداران اصلاحات نباید بگونه ای عمل نمایند که جای زندانیان اصلاح طلب با دانشجویان طرفدارتغییرعوض شود. پس تمام نیرو بایستی درجهت آزادی تمام زندانیان جنبش متمرکز شود.
5- اگر بخواهیم کمی دقیق تر توده جنبش را شناسایی کنیم ، با طبقه متوسط شهری که شامل کسبه جزء ، دانشجویان و اساتید دانشگاهها ، مهندسین و پزشکان و تکنوکراتها ، هنرمندان و روشنفکران ، روزنامه نگاران و نویسندگان ، کارمندان دولت ، معلمین ، بخش کوچکی از روحانیت پیشرو، کارگاه داران صنعتی و تجاری جزء و بخش عمده ای از جوانان کلیه طبقات مواجه هستیم . به روشنی جای کارگران و حاشیه نشینان شهری ، روستاییان ، اقوام مختلف ، ارتشیان در این جنبش همگانی هنوز خالی است و برای بیرون آوردن آنها از انفعال باید برنامه ریزی دقیق داشت و این با توجه رهبران جنبش امکان پذیر است .
و در آخر – امید به آنچه درپیش است و عمیق تر شدن خواستهای درون جنبش با درک هم سرنوشتی بیشتر.

مهر 88

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates