24.10.2009

فرار از مام وطن؛ “خانه پدری” تنگ تر از “کمپ پناهندگان”

جرس: موج مهاجرت به کشورهای خارجی پس از انتخابات 22 خرداد قابل مقایسه با هیچ دوره ای از تاریخ معاصر ایران نیست. حتی گفته می شود که این رقم بیش از انقلاب 22 بهمن 57 است. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال جاری و اعمال خشونت بی سابقه نسبت به فعالان سیاسی و مردم عادی تعداد زیادی از شهروندان به بهانه های مختلف از کشور خارج شدند. این گستردگی تا به آنجا رسید که امروز دامن خبرنگاران و مجریان صداو سیما و فرزندان مقامات عالی رتبه دولت احمدی نژاد را هم در بر گرفته است.

مجری سیما در یک کشور خارجی چه می کند؟ !
مرتضی حیدری با گفت و گو با بخش خبری 20:30 با اشاره به اینکه برای این گفت و گو از کلاس بیرون آمده است، نگفت که هم اکنون در کدام دانشگاه و کشور به سر می برد. وی تنها اشاره کرد در کشوری خارجی ست که اختلاف ساعت زیادی با ایران دارد!!!

وی در پاسخ به شایعات اخیر در مورد دستگیری و احتمال پناهندگی اش به امریکا گفت: “چرا دستگیر کنند؟ برای چی پناهنده بشوم؟”

حیدری علت خروجش از ایران را ادامه تجصیل دریکی از دانشگاه ها ذکر کرد. وی که مدعی شد در این مرحله فقط برای تایید مراحل مقدماتی تزش و ثبت نام به این ” کشور خارچی ” آمده، نگفت پس سر کلاس چه می کرده که برای انجام مصاحبه از کلاس خارج شده است. این مجری سیمای احمدی نژاد قرار است که آبان ماه در ایران باشد!!

برای اکثریت مردم 20:30 برنامه آشنایی ست و تقریبا همگان با مستند سازی های این برنامه شبانه سیما در انحراف افکار عمومی بخوبی آشنایی دارند. در این مطلب در صدد نقد ضد و نقیض گویی های این گفت و گو ی دو دقیقه ای نیستیم که چگونه کسی که برای ثبت نام رفته سر کلاس درس حاضر بوده است. برای کسانی که با سیستم دانشگاهی خارج کشور آشنایی دارند، می دانند که نیازی به سفر مقدماتی نیست و همه چیز از طریق ایمیل انجام می شود.

پیش از این مسئول دفتر پخش خبر صداوسیما به دنبال پخش شایعات مبنی بر گم شدن مرتضی حیدری اعلام کرد ه بود که ” مرتضی حیدری به خارج از ایران سفر کرده و یک ماه دیگر نیز از این سفر باز می‌گردد.”گفته می شود مساله شایعه احتمال پناهندگی و یا دستگیری وی از آنجا شروع شد که این آقای گفت و گو هفته پیش در سیمای سپاه حاضر نشد. گفته می شود قرار بود که 19 مهرماه وی بعنوان یکی ازکارشناسان بصورت زنده درنشست رئیس جمهور حاضرشود.
مرتضی حیدری در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به عنوان مجری با کاندیداها در شبکه دوم سیما گفت‌وگو می‌کرد. پس از برگزاری انتخابات نیز تا مدتی عنوان می‌شد او تمایلی به حضور در برنامه‌های خبری و اجرا ندارد تا اینکه تصویر او روی آنتن رفت و در ادامه به عنوان مجری با محمد عطریانفر، سعید شریعتی و سعید حجاریان درباره اعتراف‌های آنان گفت‌وگو کرد. آخرین گفت‌وگوی او نیز با رئیس‌جمهور در تلویزیون پخش شد.

مجری برنامه های ورزشی سیما و پناهندگی

مهدی رستم پور، مجری آشنای برنامه های ورزشی سیما که همراه تيم کشتی برای شرکت در مسابقات جهانی، به دانمارک رفته بود، از این کشور درخواست پناهندگی کرد. شايعه ای که مقامات رسمی فدراسيون کشتی جمهوری اسلامی ايران آن را رد می کردند. ولی وی در یک مصاحبه با تایید این خبر اعلام کرد که تا وقتی در ایران جو سرکوب و ارعاب ادامه دارد، باز نمی گردد. او که صاحب امتياز و مدير مسئول مجله ورزشی دنيای کشتی بود و در کوتاه مدت توانسته بود موفقیت های قابل توجهی در عرصه روزنامه نگاری ورزشی کسب کند، عرصه را بر خود تنگ دید و غربت و اقامت در کمپ پناهندگان را به مجری سیما بودن ترجیح داد.

گفتنی است در حالی که رستم پور مجرد است، يزداني خرم شايعه پناهنده شدن وی را تكذيب كرده و اظهار داشته بود که ” خبرنگاران با هم خرده حساب دارند. ممكن است يك خبرنگار يكي دو روز ديرتر به ايران برگردد و در اين شرايط به سرعت مي نويسند كه پناهنده شده است. وی تاکید کرده بود که مادر و همسر رستم پور ايران هستند و او حتماً برمي گردد.

نرگس کلهرشاخص شکاف عمیق جامعه

نرگس کلهر، دختر مهدی کلهر يکی از مشاوران محمود احمدی‌نژاد که برای شرکت در جشنواره فيلم نورنبرگ به آلمان رفته بود، از اين کشور درخواست پناهندگی کرد. کلهر با فیلم “دارخيش” در جشنواره حقوق بشر نورنبرگ شرکت کرده بود.

نرگس نماینده یک نسل است که می خواهد خودش باشد. نمی تواند الگوهای از پیش بریده شده را بر تن کند. روح کنجکاو دارد و نمی تواند بله قربان گوی کسانی باشند که برای همه چیز از پیش پاسخ دارند.

مشاور رسانه‌اي احمدی‌نژاد نیز همچون سایر همکاران نمی خواهد این شکاف عمیق را بپذیرد و این مساله را به توطئه دشمنان نسبت می دهد. مهدي كلهر در حاشيه شانزدهمين جشنواره مطبوعات و خبرگزاري‌ها گفت که ” مدآ، سلطان قدرتمند و جائري است كه براي پيروزي بر رقيبان خود فرزندان آن‌ها را می خورد”، اسم رمز ” جنگ نرم” دشمنان است.

وی به دست داشتن عواملی در داخل کشور برای اعزام فرزندش پرده برداشت و مدعی شد که ” جنگ رسانه ای نرم و پیچیده ای در این کار می بیند.” کلهر نگفت عدم ارتباط وی با دخترش طی یک سال گذشته ، ترک خانه ، عدم پرداخت نفقه و جواب ندادن به تلفن های افراد خانواده ناشی ازتاثیرات کدام یک از عوامل استکباری و صهیونیستی بوده است.

ناهمخوانی ایدئولوژیک ” پدران ” و ” فززندان” مختص آقای کلهر نیست. پیش از این نیز پسر محسن رضایی با پناهندگی به امریکا مخالفت خود را با روند تحمیلی حاکم در کشور که در شمه ای از آن در خانه سران و دولتمردان نیز سایه افکنده نشان داد. مهدی خزعلی که راهی جدای از پدر می رود، شهید محسن روح لامینی که به گفته پدر ” روحی جستجوگر داشت و به آسانی قانع نمی شد” و صدها نفر دیگرکه همگی به بهانه ادامه تحصیل از ایران خارج شده اند، نشان از این دارد که “تنگ است ما را خانه تنگ است ای برادر” .

کارشناسان معتقدند 22 خرداد و جنیش سبز تنها از این شکاف عمیق که سالها پیش شروع شد پرده برداشت. نسل دوم و سوم در این رویداد تاریخی “خود” نشان دادند و با صدای بلند فریاد زدند که می خواهند همچون نرگس ” خودشان” باشند. خانه را بیش از این برای فرزندان این خاک تنگ نکنیم. اصلاح طلب باشد یا محافظه کار، بسیجی باشد یا سبز، دانشجو باشد یا هنرمند، در فارس قلم بزند یا در جرس، همه فرزندان یک مامند. شاید زمانی باشد برای ارزیابی سیاست هایی که این شکاف را هر روز عمیق تر می کند و تعداد بیشتری را از دامن مادر می راند. ما را چه شده که کمپ پناهندگان با همه سختی هایش برای فرزندان مان جذابیت بیشتری از ” خانه پدری ” دارد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates