اعتماد: گروه سياسي؛ محسن آرمين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي از اختلاف و تفرقه شديدي ميان جريان اصولگرا خبر داد و گفت؛ بخش افراطي اين جريان اکنون به صورت يک فرقه عمل مي کند. وي در گفت وگو با ايلنا با بيان اينکه اين جريان غير از خودش را نمي تواند تحمل کند، افزود؛ بخش سنتي جريان اصولگرا اين واقعيت را درک کرده است که اين تنگ نظري و تنگ چشمي حتي به حذف جريان اصلاحات هم محدود نمي شود. در واقع درصدد است جريان معتدل اصولگرا را نيز از صحنه خارج کند. آرمين افزود؛ بخش سنتي جريان اصولگرا اين موضوع را کاملاً درک کرده است اما تعارفات و مجاملاتي که اين بخش در سطح قدرت دارد اجازه نمي دهد بتواند تصميم گيري کند. اين استاد دانشگاه با بيان اينکه حزب موتلفه به عنوان يک تشکل سياسي با تجربه درک درستي از خطرات و تهديدهاي موجود که از طرف جريان افراطي به وجود آمده دارد، اظهار داشت؛ حزب موتلفه در اتخاذ موضع با محدوديت ها و فشارهاي زيادي روبه رو است و کساني مانند آقايان ناطق نوري، هاشمي و مهدوي کني ايده آشتي ملي را مطرح مي کنند و بخش هاي معتدل اصولگرايان نيز از آن استقبال مي کنند. اما بخش افراطي به شدت به آن واکنش نشان مي دهد زيرا براي بخش افراطي جريان اصولگرا به هيچ وجه مهم نيست که ايده وحدت ملي مضمون و محتواي آن چه چيزي است زيرا اصولاً با چنين طرحي مشکل دارد. آرمين در پايان در پاسخ به سوالي مبني بر پيش بيني اش از به تحقق پيوستن ايده آشتي ملي اظهار داشت؛ من در مقطع فعلي به تحقق چنين ايده يي خوشبين نيستم زيرا شکاف عميقي در سطح جريان اصولگرا شاهد هستيم و اين جريان افراطي به هيچ وجه به منافع خودش نمي بيند که چنين پروژه يي پيش برود چون خودش را در بحران جست وجو مي کند و اگر اين مشکل از بين برود نمي تواند به کار خود ادامه بدهد.آرمين در پاسخ به سوالي در خصوص اظهارات اخير صفارهرندي مبني بر انشعاب در جريان اصولگرا نيز گفت؛ جريان اصولگراي افراطي هرچند در ظاهر در مسند قدرت است ولي کاملاً نسبت به تحولات موجود يک موضع انفعالي دارد. از سوي ديگر بخش هاي معتدل جريان اصولگرا نگران وضعيت موجود جامعه و خواهان تجديدنظر در شرايط موجود هستند. اتفاقات زشت و غيرقابل توجيهي که رخ داد از جمله آنچه در زندان کهريزک صورت گرفت دامنه آن حتي در خانواده هاي جريان اصولگرا هم پيش رفت و زنگ خطر را براي خيلي از افراد به صدا درآورد. وي تصريح کرد؛ همچنين نهادهاي مذهبي و ديني که جريان افراطي براي مشروعيت ديني خودش نيازمند آن بود مانند نهاد روحانيت و مرجعيت تحت هيچ شرايطي حاضر نيست مسائل موجود را بپذيرد. عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اينکه در مقطع فعلي نه تنها در سطح مراجع بلکه در سطح علماي طراز اول نيز به هيچ وجه حاضر نشدند آقايان را تاييد کنند، اظهار داشت؛کار به سطح جامعه وعاظ هم کشيده شده است. وي يادآور شد؛ زماني جريان اصولگرا خود را مستظهر به حمايت از علما و مراجع مي ديد. اکنون اين موضوع کاهش پيدا کرده و حتي در سطح وعاظ هم با انتقاد روبه رو هستند. يعني اتکاي آنان از سطح مرجعيت تنزل پيدا کرده و به سطح پايين ترين لايه هاي مذهبي يعني مداحان رسيده است. به ديگر سخن مداحان جايگزين مراجع در حمايت از جريان اصولگراي افراطي شدند و به همين دليل برخوردهاي اين جريان واکنشي و از روي انفعال است. آرمين معتقد است؛ تمام آن مواردي که جريان افراطي به عنوان يک نقطه قوت براي خود در نظر مي گرفت اکنون براي خودش تبديل به نقطه ضعف شده است، به همين دليل طبيعي است که آقاي صفارهرندي نگران شرايط موجود در جريان اصولگرا باشند. اين جريان تمام اعتبار و مشروعيت خودش را و حتي اعتبار نظام را هزينه منافع خود کرده است.

جنبش سبز مديريت واحد ندارد

در ادامه اين گفت وگو آرمين به جنبش سبز پرداخت و با بيان اينکه جنبش سبز مولد حرکت اصلاحي است در همين ارتباط گفت؛ جنبش سبز شکل توده يي شده حرکت اصلاحي است و حرکت اصلاحي به رغم گسترشي که داشت ولي در حد نخبگان سياسي و فعالان حزبي محدود بود و حداکثر دامنه اش در حد دانشگاه ها و بخش هاي فرهيخته جامعه محدود مي شد. عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ادامه داد؛ اهداف جنبش سبز ماهيتاً با اهداف حرکت اصلاحي تفاوتي ندارد يعني هم به لحاظ اصول حرکتي قانوني، مسالمت آميز، آرام و بدون خشونت است که اصلاح طلبان نيز بر آن تاکيد داشتند و همچنين به لحاظ اهداف نيز عبارت است از تحقق قانون اساسي و اجراي جامع آن و نيز تامين حقوق و آزادي هاي مطبوعات و برگزاري انتخابات آزاد. آرمين معتقد است جنبش سبز هم در اصول و هم در اهداف با حرکت اصلاحي کاملاً اشتراک دارد.وي به تفاوت هاي حرکت اصلاحي و جنبش سبز نيز اشاره کرد و گفت؛ تفاوتي که بين جنبش سبز و حرکت اصلاحي وجود دارد، اين است که جنبش سبز سطح وسيع تري از اقشار جامعه را پوشش مي دهد و فراتر از بخش هاي نخبه جامعه است. سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با بيان اينکه سازمان واحدي براي مديريت جنبش سبز وجود ندارد، اظهار داشت؛ در همان اوايل بعد از انتخابات برخي پيشنهاد مي کردند آقاي موسوي حزب تشکيل دهد اما ايشان ترجيح دادند به جاي تاکيد بر يک سازمان و تشکيلات واحد از يک شبکه اجتماعي استفاده کنند که به نظر من انتخاب بسيار هوشمندانه يي بود چون وجود يک تشکيلات مشخص و واحد باعث مي شد جنبش سبز کاملاً ضربه پذير باشد اما ايده شبکه هاي اجتماعي عملاً ضربه پذيري جنبش سبز را کاهش داده است. وي خاطرنشان کرد؛ جريان اصولگراي افراطي با اين تصور که احزاب و گروه ها يا شخصيت ها، حرکت هاي اجتماعي را سامان مي دهد بسياري از افراد را دستگير کرد ولي جامعه کار خود را انجام مي دهد و براي آنها هم مشخص شده است اين مديريت، مديريت حزبي نيست و آقاي موسوي به جاي يک مديريت طولي از يک مديريت عرضي استفاده کرد.

شرايط جديد براي اصلاح طلبان

وي يادآور شد؛ اينکه آقاي موسوي بر اهداف حداقلي تاکيد مي کند مانند اجراي بدون تنازل قانون اساسي و انتخابات آزاد يک تاکيد بسيار هوشمندانه يي است زيرا اهداف حداقلي مي تواند پوشش بسيار گسترده يي داشته باشد و بخش هاي هرچه گسترده تر جامعه را مي تواند در بر بگيرد اما هرچه سطح اهداف و مطالبات را بالا ببريم طبيعتاً از دامنه اين جنبش کاسته مي شود زيرا مزيت اين جنبش به فراگيري و گستردگي آن است. آرمين معتقد است احزاب و تشکل هاي اصلاح طلب بايد سعي کنند با تبيين و باز کردن اهداف اجمالي که در بيانيه هاي ميرحسين موسوي مطرح شده است از بروز تحرکات انحرافي جلوگيري کند. سخنگوي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي گفت؛ جنبش سبز بايد از طرح شعارهايي که مي تواند زمينه هاي سوءاستفاده برخي جريانات را فراهم کند پرهيز کند. وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه با توجه به وضعيت فعلي احزاب اصلاح طلب که برخي از آنها پلمب شده اند چگونه مي توانند در پيشبرد اهداف جنبش سبز موثر باشند، اظهار داشت؛ احزاب اصلاح طلب هر روز با محدوديت هاي فراواني روبه رو مي شوند و متاسفانه روزبه روز در سطح جريان اصولگراي افراطي شاهد تقويت رويکردهاي افراطي هستيم. آرمين در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چرا معتقد است انديشه اصلاح طلبي در لايه هاي عميق جامعه نفوذ کرده است، گفت؛ من مجدداً تاکيد مي کنم تفکر اصلاح طلبانه در لايه هاي عميق جامعه نفوذ کرده است حتي در سطح بچه هاي مدارس. وي ادامه داد؛ يکي از اشتباهاتي که جريان افراطي انجام داد اين بود که درک درستي از ماهيت اتفاقاتي که افتاده است، ندارد. وقتي در جريانات اخير دو الي سه ميليون نفر به خيابان مي آيند، آنها را متهم به ارتباط با بيگانه مي کند و برخي ها هم دستگير مي شوند و اعترافاتي مبني بر ارتباط با بيگانه مطرح مي کند در حالي که واکنش جامعه به اين ترفندها چيزي جز «هو» کردن به اين اقدامات نيست زيرا جامعه خودش را در اين حرکت شريک مي داند به همين دليل اين اعترافات در جامعه نتيجه عکس داشته است.