الف: درپی انتشار اخبار و حدس و گمانهایی درباره تمایل دولت ایران به عادی سازی روابط سیاسی با دولت آمریکا و درخواست رسمی وزیر امورخارجه آمریکا برای برقراری روابط دیپلماتیک با کشورمان، سه تشکل دانشجویی باانتشار نامه سرگشاده ای خطاب به دکتر احمدی نژاد، به دولت دراین باره هشدار دادند.

به گزارش الف، متن کامل این نامه از این قرار است:

رياست محترم جمهوري اسلامي ايران جناب آقاي دکتر احمدي نژاد
سلام عليکم

متاسفانه چند صباحي است اخباري مبني بر تمايل و اشتياق زايد الوصف دولت جنابعالي براي برقراري رابطه ي ديپلماتيک با کشور ايالات متحده و عدم شفافيت و اطلاع رساني در اين زمينه که به مثابه نا محرم دانستن مردم قلمداد مي شود، موجبات نگراني امت حزب الله را فراهم آورده است که از آن جمله مي توان به سفر آقاي متکي به کنسولگري پاکستان در واشنگتن و انجام مذاکراتي مبني بر بازگشايي دفتر حافظ منافع در ايران و همچنين نطق هاي حمايت جويانه ي جنابعالي از سياست هاي به اصطلاح متفاوت اوباما با اسلاف خود اشاره کرد.
حال سوال اينجاست براستي چه تفاوت جدي در سياست هاي اوباما بوجود آمده است که اينگونه آقايان براي انجام مذاکرات و برقراري رابطه روزشماري مي کنند؟ آيا پيش شرطهاي ما که توسط مقام معظم رهبري کرارا گوشزد شده مورد قبول طرف آمريکايي است؟ آيا آمريکا و باراک اوباما از خوي استکباري خود دست برداشته اند؟ آيا آمريکا و باراک اوباما به حمايت هاي بي دريغ خود از رژيم غاصب صهيونيستي پايان داده اند؟ آيا آمريکا و باراک اوباما دست از کشتار مسلمانان در عراق، افغانستان، يمن و پاکستان برداشته اند؟ آيا آمريکا ديگر کافر حربي نيست؟ آيا آمريکا و دولت اوباما از تصويب بودجه هاي ده ها ميليون دلاري سالانه ي خود براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران منصرف شده است؟ آيا حمايت هاي آشکار و غرض ورزانه ي دولت اوباما از جريان نفاق داخلي و اغتشاشگران پس از انتخابات را نمي بينيد؟ آيا آمريکا و دولت اوباما به تحريم هاي خود عليه ملت ايران پايان داده اند؟ آيا دولت اوباما خود را متعهد به بازگرداندن اموال ايران مي داند؟
آقاي احمدي نژاد
روي کار آمدن اوباما در آمريکا به عنوان يک جوان سياه پوست دموکرات طرفدار صلح بر اساس نياز مبرم اين کشور به بازسازي چهره ي کريه و شيطاني خود در افکار عمومي جهانيان بود. آقاي اوباما نيز با سردادن شعار مبهم و مجمل ” تغيير“ سعي در به اصطلاح از سرگيري فصل جديد روابط با کشورهاي غير دوست آمريکا را دارد. شعاري که با مشاهده ي رفتار هاي دولت اوباما جز عوامفريبي و دروغ بزرگ معناي ديگري نمي توان از آن برداشت کرد چرا که سياست شيطان چيزي جز اغواء وتزئين نبوده و نيست.
آيا اين جمله ي حضرت روح الله که انگار براي چنين روزهايي بيان شده است را فراموش کرده ايد :
” از آنجا كه منطقه در شُرف يك نهضت اسلامى عمومى است، امريكا دست به طرح قضايايى زده است تا بلكه بتواند دست مردم بى‏پناه منطقه را از سرنوشتشان كوتاه كند و متأسفانه بعضى از دولتها هم او را كمك مى‏كنند؛ طرح سادات و فهد يكى است. بر فرض كه امريكا يك طرح صد در صد اسلامى- انسانى بدهد، ما باور نمى‏كنيم كه آنها به نفع صلح و منافع ما گامى بردارند. اگر امريكا و اسرائيل «لا اله الّا اللَّه» بگويند، ما قبول نداريم؛ چرا كه آنها مى‏خواهند سرِ ما كلاه بگذارند. سخنرانى در جمع اعضاى سازمان جنبش امل 6 آبان 1360

و يا بيانات اخير مقام معظم رهبري در سالگرد 13 آبان که فرمودند:
هر وقت كه لبخندى به روى مسئولين جمهورى اسلامى زدند، وقتى دقت كرديم، ديديم خنجرى در پشت سرشان مخفى كرده‌اند؛ از تهديد دست برنداشته‌اند؛ نيتشان عوض نشده است. خنده‌ى تاكتيكى، لبخند و روى خوش تاكتيكى، فقط بچه‌ها و كودكان را فريب ميدهد. يك ملت بزرگ با اين تجربه، و مسئولين برگزيده‌ى يك چنين ملتى، اگر فريب بخورند، خيلى بايد ساده‌لوح باشند؛ يا بايد ساده‌لوح باشند، يا بايد غرق در هوى‌ و هوس باشند؛ دنبال زندگى راحت و خوش و همراه با عافيت باشند؛ بخواهند با دشمن بسازند. والّا اگر مسئولين كشور باهوش باشند، دقيق باشند، مجرب باشند، پخته باشند، دل در گرو منافع ملت با همه‌ى وجود داشته باشند، گول لبخند را نميخورند.
حال سوال اينجاست که آيا شعار تغيير اوباما بالاتر از شعار ” لا اله الا الله ” است؟ آيا اين مواضع و سخنان به اصطلاح صلح جويانه در سياست هاي شيطان بزرگ مسبوق به سابقه نيست؟ امروز که آمريکا با گردابي از مشکلات اقتصادي داخلي، درماندگي در عراق و افغانستان و بحران مشروعيت نزد افکار عمومي جهان و به خصوص ملت هاي مستضعف و مسلمان روبرو شده است، آيا ساده لوحانه نيست که ما نيز وارد بازي جديد آمريکا براي بازسازي چهره ي او شويم؟ آيا دست به اصطلاح دوستي دراز کردن اوباما به سوي ايران که به تعبير مقام معظم رهبري ”دستي چدني با روکش مخملي“است براي سوء استفاده از چهره ي موجه و الهام بخش ايران نزد مسلمين و مستضعفين جهت مشروعيت بخشي به خود و فرار از باتلاق عراق و افغانستان نيست؟ آيا امروز وقت آن نرسيده است که اتفاقا هر چه بيشتر با زبان مطالبه گرانه به تفهيم اتهامات آمريکا پرداخته و با انتقام تاريخي مستضعفين از اين ام الفساد قرن، بازي مزورانه و اغواگرانه ي شيطان بزرگ را بر هم زده و موجبات انزواي بيشتر استکبار جهاني را فراهم آوريم؟
آقاي احمدي نژاد
دولت و شخص جنابعالي با در پيش گرفتن سياست انقلابي استکبار ستيزي در عرصه ي بين الملل، زمينه ي بسيار مناسبي براي رسوايي مستکبرين و اميدواري مستضعفين را فراهم آورد. اين سياست ها سبب گرديد که موج جديد حرکات هاي ضدامپرياليستي با چشم اميد داشتن به ايران در جهان به راه افتد؛ از اينرو هرگونه بي توجهي جنابعالي به عواقب و پيامدهاي وخيم مذاکره و برقراري بي دليل رابطه با شيطان بزرگ موجبات سر افکندگي، کور شدن چشم اميد مستضعفين و تخريب وجهه ي انقلاب اسلامي را به همراه خواهد داشت. حال که ملت هاي مستضعف به نيمه ي راه پيروزي رسيده اند كسي حق ندارد با در نظر نگرفتن اين شرايط خود سرانه اقدام نمايد.
از سوي ديگر امروز جريان نفاق جديد داخلي که سال هاست قبله ي آمال خود را کاخ سفيد قرار داده و ماه هاست که به حذف و تغيير شعار ”مرگ بر آمريکا ” مبادرت ورزيده و با فرصت طلبي و سوء استفاده از شرايط به وجود آمده، علم استکبار ستيزي را بلند کرده تا بتواند بار ديگر با قرآن به سر نيزه کردن به بازسازي و تطهير چهره ي خود بپردازد، جنابعالي بايد با تدبير و هوشمندي در رفتار و اقداماتتان زمينه ي تطهير چهره ي آنان را از ميان برداريد؛ هر چند که اين جريان روبه صفت به زودي رسوا شده و موجبات انقراض آن فراهم مي آيد.
در پايان به شما توصيه مي کنيم تا با دست برداشتن از اعتماد بي جا و بي حد و حصر نسبت به حلقه ي بضعي اطرافيان که به نظر مي آيد با افکار التقاطي خود در مقام تئوريسين دولت براي مذاکره با شيطان بزرگ نيز برآمده و هنوز خاطره ي تلخ سخنانشان مبني بر ”دوستي با ملت اسرائيل“ از ياد ملت اسلام نرفته است، از فراهم آمدن موجبات واگرايي امت حزب الله از دولت دهم و شخص خودتان جلوگيري به عمل آوريد.

والسلام علي من التبع الهدي
دفتر تحكيم وحدت
جنبش دانشجويان جهان اسلام
جنبش عدالتخواه دانشجويي